همراه با سی و هفتمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر (3)
یک معرکهگیری واریتهوار / نگاهی به نمایش خیابانی"شدن" علی محمد رادمنش
حسن پارسائی: نمایش خیابانی "شدن" در کل شامل چندین صحنه تهاجمی است که هر بار برای نمایندگان یک ملیت خاص رخ میدهند.
حسن پارسائی: نمایش خیابانی "شدن" در کل شامل چندین صحنه تهاجمی است که هر بار برای نمایندگان یک ملیت خاص رخ میدهند.
حسن پارسائی: نمایش "دام" به کارگردانی اسماعیل موحدی داستانی سرراست و صحنههای مرتبط به هم کم دارد؛ گویی بخشهایی از داستان توسط خود نویسنده یا کارگردان عمداً حذف شده است.
حسن پارسائی: نمایش" افرا" اثر بهرام بیضائی با طراحی و کارگردانی احسان جانمی در کل، به رغم ضعفهای نسبیاش، اجرائی دیدنی است.
حسن پارسائی: "کانفیدنشیال" به کارگردانی محسن قصری و سپیده گلتراشنژاد از نظر موضوع، محتوا و ساختار بسیار مبهم است.
حسن پارسائی: نمایشواره "وقتی خروس غلط میخواند" در چارچوب تعریف شخصی و ظاهراً فرمگرایانه علی شمس از تئاتر که همزمان بسیار "آبستره و انتزاعی" هم هست، قرار دارد.
حسن پارسائی: نمایش "کلفتها" به کارگردانی دریا دریائی، داشتههایی نسبتاً قابل اعتنایی دارد و اجرائی دیدنی است.
حسن پارسائی: نمایش "ماه در آب" اجرایی دوگانه است که یک جنبه متناقض را برجسته کرده است.
حسن پارسائی: نمایش "اعتراف؛ یک برگمان خوانی" با طراحی و کارگردانی علیرضا نراقی از نظر محتوا یک درام مذهبی، اجتماعی و نسبتاً انتقادی است.
حسن پارسائی: نمایش"ازدواج آقای می سی سی پی" به کارگردانی احسان فلاحتپیشه به علت شلوغی، آشفتگی و نیز چندگانگی در شیوه اجرا و ژانر، درک محتوای واقعی نمایش را دشوار و ابهام آمیز کرده است.
حسن پارسائی: حسامالدین لک اثری را که الزاماً باید از جنبههای هنری و فلسفی برخوردار میبود را به شکل یک اجرای بیمحتوا و بیهدف درآمده است.