جهان هستی کامل تر از آن است که بتوان چیزی به آن اضافه کرد. طبیعت هرآنچه را که لازم است در اختیار دارد و بشر در هر جایگاهی که قرار گیرد با دریافت های خود از طبیعت آنرا به دلخواهش تعریف می کند.
سیما کوبان (۱۳۱۱ تهران– ۱۳۸۸پاریس) از هنرمندان برجسته و چندوجهی هنر نوگرای ایران بود که در عرصههای نقاشی، مجسمهسازی و نشر فعالیت داشت. او تحصیلات هنری خود را در دانشکده هنرهای زیبای پاریس گذراند و پس از بازگشت به ایران بهعنوان عضو هیئت علمی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، نقشی مهم در آموزش نسل نوین هنرمندان ایفا کرد.
رضا جرجانی، از نویسندگان و متفکران برجستهٔ ایران در نیمهٔ نخست قرن چهاردهم شمسی بود. او با نگارش مقالات متعدد در حوزههای هنر، ادبیات و زیباییشناسی، سهمی مهم در شکلگیری گفتمان فرهنگی آن دوران داشت. یکی از آثار برجستهٔ او، مقالهٔ «روح اجسام» است که نخستینبار در فروردین ۱۳۲۷ در نشریهٔ «زبان و ادب فارسی» دانشگاه تبریز منتشر شد.
جنگ سرد، برخلاف عنوان سردش، داغ ترین عرصه های تقابل را نه تنها در جبهه های سیاسی و نظامی، بلکه در میدان های فرهنگ، هنر، رسانه و ذهنیت عمومی جهانیان رقم زد.
شهاب موسویزاده (۱۳۲۴ – ۱۴۰۴)، نقاش، طراح و از چهرههای شاخص هنر معاصر ایران، در ۱۲ خرداد ۱۴۰۴ در سن ۸۰ سالگی در اروپا درگذشت. نام او شاید در فضای پررنگ رسانهای هنر معاصر کمتر شنیده شده باشد، اما آثارش همچون زمزمهای پُرمعنا، در حافظهی تصویری ایران جاودانهاند.
نخستین نمایشگاه هنرهای زیبای ایران (تهران، ۱۳۲۵) ؛
نخستین نمایشگاه هنرهای زیبای ایران در سال ۱۳۲۵ خورشیدی (۱۹۴۶ میلادی)، با همکاری انجمن روابط فرهنگی ایران و شوروی و حمایت سفارت شوروی در تهران برگزار شد. این رویداد را میتوان نقطهی عطفی در تاریخ نهادینهسازی هنر مدرن در ایران دانست. هرچند نهاد رسمی هنرهای زیبا ــ یعنی «دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران» ــ در ۱۳۱۹ تأسیس شده بود، اما این نخستینبار بود که نمایشگاهی با تمرکز بر هنر معاصر ایران و در فضای عمومیتری، با حمایت سیاسی و فرهنگی خارجی، برگزار میشد.
گالری آپادانا، نه فقط نخستین نگارخانه رسمی تهران، که یکی از نخستین صحنههای جدی برای نمایش هنر نوگرای ایرانی بود. در دل ساختمانی باشکوه و سهطبقه از دوران پهلوی اول، در تقاطع خیابان بهار جنوبی و انقلاب «شاهرضای سابق» ;وقتی مردم تهران از پیچ شمیران میگذشتند، برای سوارشدن اتوبوسهای سیدخندان در مقابل ساختمانی میایستادند که بر سردر آن نوشته بود: «گالری آپادانا».، جایی که هنر، جسارت، اندیشه و رؤیا در آن به هم رسیدند.
سارا امیرخانی، هنرمند ایرانی-آمریکایی که ریشههای هنریاش در دانشگاه هنر و معماری تهران و دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا استوار شده، دنیایی خلق میکند که در آن مرزهای واقعیت و خیال به شکلی استادانه و پیچیده محو میشوند. ترکیبهای کلاژ سهبعدی او از اشیاء طبیعی بیجان، در نگاه اول به نظر تنها صحنههایی ساکن و ساده میآیند، اما همین سکون ظاهری پردهایست بر بازیای بزرگتر که با نورپردازی دقیق و چیدمان ماهرانه اجرا میشود؛ جادویی که تماشاگر را به دنیایی ورای چشم میکشاند.