گروه تجسمی هنرآنلاین، درمبخش از آن دسته هنرمندانی‌ست که به جای فریاد زدن، نگاه می‌کند. در کارتون‌هایش خط‌ها ساده‌اند، اما بار معنایی‌شان سنگین. او از آن نسل روزنامه‌نگاران تصویری‌ست که حقیقت را در هیئت طنز به خورد مخاطب می‌دادند؛ بی‌آن‌که شعاری باشند، بی‌آن‌که حتی خشمگین به نظر برسند. در سبک شخصی او، خبری از اغراق‌های کلاسیک یا چهره‌های بُغرنج نیست. آدم‌ها گاهی بی‌چهره‌اند، یا در خطوطی بی‌احساس گرفتار شده‌اند. این بی‌چهره‌گی، خود نوعی هویت است؛ هویتی جهانی، عمومی، و از آن همه‌گان.

حضور نسخه‌های چاپی از کاریکاتورهایی که در دهه‌ی هفتاد در روزنامه‌ی توقیف‌شده‌ی جامعه منتشر شده بودند، نمایشگاه را به دو نیم‌روز تقسیم کرده بود: روزِ روشنی که با آثار جدید به چشم می‌آمد، و روزِ پیش از غروب که در میان آن برگه‌های زردرنگ، هنوز زنده بود. تماشای آن کاریکاتورها بر دیوار، نه فقط تداعی خاطره بود، بلکه نوعی مرور وجدان عمومی‌ بود؛ یادآوری این‌که چگونه خطوطی به ظاهر ساده، زمانی مسئولیت گفتن آن‌چیزهایی را داشتند که دیگران از گفتنش عاجز بودند.

درم بخش1

درمبخش در کارهای تازه‌اش، گرایش بیشتری به سکوت و ایجاز دارد. اگر طنزهای روزنامه‌ای‌اش بیشتر به افشاگری شبیه بودند، حالا به تعلیق نزدیک‌تر شده‌اند؛ یک صحنه‌ی کوتاه، یک مواجهه‌ی ناگهانی، یک وضعیت که ذهن را به بازی می‌کشد. او دیگر چیزی را مستقیماً نقد نمی‌کند، بلکه با حذف، با غیاب، با خلأ تصویر می‌سازد. این سبک کمینه‌گرایانه، نوعی شاعرانه‌گی خفیف به آثارش بخشیده؛ طوری که گویی هر اثر، حکایتی‌ست که باید آهسته خوانده شود.

نکته‌ای که در این نمایشگاه پررنگ‌تر به چشم می‌آید، تفاوت مسیر سعید درمبخش با پسرعموی نام‌آشنایش، کامبیز درمبخش، است. اگرچه از نظر سابقه و کیفیت کار چیزی از او کم ندارد، اما نام سعید کمتر در کانون توجه بوده؛ نه به‌خاطر کم‌کاری یا ضعف، بلکه به این دلیل که همواره از هیاهو، سیاست‌بازی و رسانه‌زدگی فاصله گرفته است. او هنرمندی‌ست که زندگی آرام را انتخاب کرده، طنز را به چشم فریاد نمی‌بیند و دوست دارد در حاشیه بماند. سکوت این سال‌هایش نه حاصل انزوا، که نشانه‌ی وفاداری به آرامش بوده؛ آرامشی که در سبک زندگی‌اش بازتاب دارد و در آثارش نیز به‌وضوح دیده می‌شود.

سعید درمبخش از آن هنرمندانی‌ست که بدون سر و صدا، کار خود را کرده و جهان خود را ساخته. و حالا این نمایشگاه، شاید دعوتی‌ست برای شنیدن دوباره‌ی صدای آرام اما ریشه‌دار او؛ صدایی که طنز را نه سلاح، که آینه می‌داند. آینه‌ای برای دیدن خود، پیش از آن‌که دیگران را نقد کنیم.

حورا خاکدامن/کیوریتور و منتقد هنری

انتهای پیام