گروه تئاتر هنرآنلاین، این نمایش اثر دیگریست از «علی اصغری» نویسنده نام آشنا و پویا در سینما، تئاتر و تلویزیون که در دهه اخیر فیلم‌ها و سریالهای قابل توجهی از نوشته‌های او ساخته و پخش شده است و خصوصاً فعالیت مستمر و چشمگیری را از خود در عرصه تئاتر ارائه داده است.

این هنرمند که سومین دهه از حضور خود در پهنه هنرهای نمایشی کشور را با تجربیات متفاوت در نویسندگی و کارگردانی میگذراند، با اتکاء بر موقعیت محوری، اثر خود را در ساختار کمدی‌ با پوسته طنز و درونمایه تلخ با مایه‌های نقد و موضوعات اجتماعی بر شالوده درام بنا میکند و همیشه موسیقی زنده از مصالح اصلی و لاینفک آثار او به شمار می‌رود.

«علی اصغری» از آن دست هنرمندان خوش قریحه و طناز است که تلخ‌ترین یا صعب‌ترین موقعیت‌ها را با ملاحتی دوست‌داشتنی به نمایش در می‌آورد و در خلق موقعیت‌های بکر داستانی-دراماتیک خلاقیت خاصی دارد. «علی اصغری» نمایشهای موفق و مقبول زیادی را به صحنه برده که می‌توان از آنان به «خشت خام خانه»، «کافه لکانطه»، «هوس و هشت دقیقه» و «کمدی گمنام» اشاره کرد که همگی با استقبال بسیار خوبی از نگاه تماشاگران مواجه و تا حد زیادی زبانزد فصل تئاتری خود شدند.

باکارا1

حالا می‌شود گفت که «علی اصغری» گروه تئاتری و کمپانی هنری ثابت خود را دارد و در این میان عموماً با رفقای هنری همیشگی‌اش کار میکند که البته نتیجه این انسجام گروهی، شیرین و قابل توجه است. نتیجه این همکاری را می‌شود در دو اثر تئاتری اخیر او یعنی «خشت خام خانه» و «کمدی گمنام» به خوبی مشاهده کرد و دریافت که او در سازماندهی و راهبری تولیدات نمایشی، با هوشمندی و پشتکار عمل میکند. اثر جدید او اما، دوباره مخاطب آثارش را کمی غافلگیر کرده و کارت جدیدی برای او رو میکند.

«باکارا» که بر اساس طرحی از امیرحسین هشترودی به قلم «علی اصغری» به رشته تحریر در آمده و اجرای آن بر صحنه جان گرفته، باز کمی رنگ و لعاب متفاوت از آثار قبلی او دارد؛ هر چند امضای وی پای کار است و رد دست او در کل اثر کاملاً به چشم می‌خورد اما باز هم شگردهای نوینی از خود در جریان نمایش رونمایی میکند که برای مخاطبش جذاب است. او بر اصل سرگرمی تکیه دارد اما حرف هایش را کامل و در جای خودش میزند و به خط قصه وفادار است. کارهای او همیشه قصه دارد، قهرمان دارد و موقعیت‌های جالب و شخصیت‌های جالب و دوست‌داشتنی بکار می‌برد. آدمهای نمایش او «ما به ازای» بیرونی دارند و با پرداخت درست و به اندازه، برای هر مخاطبی به راحتی باورپذیر و همذات‌پندارانه هستند.

باکارا2

در «باکارا» هم تمامی این جزئیات دیده شده و ظرافت در پرداخت به موقعیت، قصه و آدم های نمایش ملموس است. باکارای علی اصغری روایت آدمهای طرد شده و بریده‌ایست که پس از انقلاب اسلامی و در آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران قصد مهاجرت دارند و علیرغم عرق به خاک و میهن و مردم خود، چاره جز ترک زادگاه خود نداشته و ناگزیر از جلای وطن می‌شوند و همگی هم‌داستان در «کافه باکارا» دور هم جمع شده‌اند تا در فرصت مناسب از کشور خارج شوند اما یک اتفاق پیش‌بینی نشده سرنوشت همه آنها را تغییر داده و فرجامشان را به خاک وطن گره میزند.

کارگردان در خلق نمایشی این مضمون با گریزی به گذشته و بهره جستنِ به جا از نوستالژیا، به برخی تحولات اجتماعی، استحاله‌ اشخاص در دگرگونی موقعیت، تاثیرپذیری و فرجام لایه‌ها و بعضی تیپیکال‌های اجتماع در بستر وقایع تاریخی منطقه نگاه نقاد و تلخ طنزآلودی انداخته و فلسفه و افکار و اهداف خود را در این قالب متبلور میکند. به لحاظ فنی، درام از موقعیت‌های جالبی خط میگیرد و آدمهای نمایش را بر مبنای تیپیکال‌های آشنا و بامزه‌ای خلق میکند و در مسیر قصه پرداخته و جلو می‌برد.

خالق اثر در ساختن کاراکترها از تیپ‌های نسبتاً کلیشه و شناخته‌شده وام گرفته و آنها را در کافه باکارا به زندگی می‌آورد و هر کدام در جای خود قصه خود را روایت میکنند. شخصیت‌پردازی‌ها کامل و به اندازه است. طراحی صحنه، گریم و خصوصاً لباس، ریتم بصری و رنگ‌آمیزی حساب‌شده و دقیقی دارند و برش زمانی را در سریع ترین حالت ممکن معرفی و نمایش از بدو شروع تمام پروتکل های خود را با مخاطب، قرارداد میکند.

بازیگران همگی درست و درجای خود هستند و فرد به فرد، عالی ایفای نقش میکنند. در این میان باید به بازی پخته و تحسین‌برانگیز دو بازیگر کهنه‌کار یعنی حسین میرزاییان و مصطفی ساسانی اشاره کرد که با بهره‌بردن از کوله‌بار تجربه و خلاقیت خود بر صحنه هنرنمایی میکنند و همینطور دیگر بازیگران؛ مرجان مؤمنی، امیرحسین قلیچ، سپیده جعفری و بهزاد عبدی که در قالب یک نمایش رئالیستی، با توانمندی تحسین برانگیزی ظاهر شده و اتمسفر نمایش را با باورپذیری یکدستی بازسازی میکنند.

باکارا3

ایفای نقش منحصر به فرد بازیگران و کارگردانی هوشمند در اثر به نحوی است که مخاطب را با جهان نمایش همراه و او را در خاطرات و شنیده‌ها از گذشته شناور میکند. و از همه گذشته، جا دارد به اجرای کم‌نظیر بازیگر-خواننده این اثر «مهران اسمی» اشاره کرد که با همراهی نوازندگان چیره دست، با صدا و آوازش بر صحنه اجرایی حیرت‌انگیز و تن-لرزاننده به نمایش میگذارد و مخاطبان را به تشویق وا می‌دارد و کار او تماشایی و شنیدنی‌ست.

کارگردان با تلفیق امکانات نمایشیِ در دست با ایجاد افت و خیزهای ریتمیک در طول اثر و طراحی میزانسن‌های داینامیک و بکارگیری عناصر دراماتیک موجود و تنیدن آن با تم اثر، بارگذاری خاطرات ایام بعد از انقلاب اسلامی و حمله متجاوزانه به ایران حال و هوای آن دوران را با همان میزان اضطراب از جنگ و سختی شرایط و بازگو کردن فداکاری مردم و ایثار و دفاع از وطن افکار مخاطب را بدست گرفته و حال و هوای آن دوران را به خوبی برای او زنده میکند.

اما مهمترین بخش اثر که باید به آن اشاره داشت این است که «علی اصغری» با موضوع آواره گی و موضوع فرعی جنگ در «کافه باکارا» با ظرافت خاصی تمام این عناصر را دستمایه‌ای قرار داده و اصول مهم و حیاتی که به ویژه در دوران حاضر نباید از آنها چشم پوشید را گوشزد می‌کند که آن همانا اصل «اتحاد و همدلی» بین اقشار و افراد جامعه است.

باکارا4

او در لایه‌های زیرین اثرش، خطر طرد و شکاف اجتماعی را گوشزد کرده و بر ضرورت ایستاده گی، همدلی، وفاق در حفظ یکپارچگی و دفاع از منافع ملی بعنوان اصل مشترک تمام اقشار مردم تاکید میکند؛ او با چند تلنگر به جا که بر هر مخاطبی با هر سلیقه عمیقاً اثرگذار است تبعات گسست اجتماعی و اهمیت ایجاد یکپارچگی و همبستگی اقشار جامعه را بازگو و یادآور می‌شود؛ در جمع‌بندی پایانی، برآیند این نمایش یک محصول فرهنگی قابل توجه و اثر نمایشی قواره‌دار است و نیاز و لزوم تولیدات نمایشی این چنین، خصوصاً بعد حمله متجاوزانه و جنگ ١٢ روزه علیه ایران کاملاً حس می‌شود و تداوم هر چه بهتر تولید چنین خوراک‌های فرهنگی در تناسب با روحیات جاری جامعه، گسترش امکانات و حمایت همه جانبه مسئولین و متولیان فرهنگی را میطلبد.

«باکارا» یک کنسرت نمایش کمدی ست با تهیه کنندگی علی شاهانی نوشته و کار علی اصغری که تا نیمه اول دی ماه ١۴٠۴ هر روز در عمارت نوفل‌لوشاتو به صحنه می‌رود.

محمد وفایی(منتقد تئاتر)

انتهای پیام