گروه فرهنگ و ادبیاتِ خبرگزاری هنرآنلاین: هر تمدن تاریخی نیاز به پشتوانه‌های فکری، علمی و فرهنگی دارد تا بتواند به واسطه آن‌ها زنده بماند و در میان تمدن‌های دیگر سرآمد باشد و داشته‌های خود را به دیگر انسان‌ها از سایر ملل عرضه کند. پشتوانه‌های فکری شامل اعتقادات و اندیشه‌هایی است که یک تمدن داراست و طی قرن‌ها بر ژرفای آن افزوده شده و با گذر زمان به شالوده فکری مردم یک سرزمین تبدیل شده‌اند. پشتوانه‌های علمی تمدن، پیشرفت‌های فناوری و کاربست اندیشه در قالب‌های مختلف تکنولوژی است. هر ملتی که پدیده‌ای را کشف یا اختراع کند که به کارایی، سرعت عمل و دقت بشر در امور کمک کند و یا اینکه آشنایی او را با جهان بیش از پیش گرداند، به پیشرفت علمی رسیده و تعدد این پیشرفت‌ها باعث شکل‌گیری پشتوانه‌های علمی می‌شود.

   فرهنگ، اما آداب و رسومی است که در زندگی انسان‌ها ساری و جاری است و پر واضح است که فرهنگ هر سرزمین از پشتوانه‌های فکری و علمی آن سرزمین تاثیر می‌پذیرد. بخشِ بسیار مهم فرهنگ نیز، زبان و ادبیات است. سرزمین ایران متاثر از اعتقادات و پشتوانه‌های فکری و علمی بی‌نظیری است که در تاریخ جهان هستی ثبت شده‌است. همچنین این سرزمین دارای پشتوانه تمدنی دیرینه و چند هزار ساله است که مولفه‌های فکری و علمی این تمدن، میراث امروز ماست. سوال مهم این جاست که چه عاملی انتقال‌دهنده پیشتوانه‌های فکری ما به نسل‌های کنونی است؟ زبان و ادبیات‌ فارسی توانسته بسیاری از عوامل تمدن‌ساز را حفظ کند و به نسل‌های بعدی انتقال دهد. در سال‌های پس از انقلاب‌اسلامی هم سخن از تمدن‌ایرانی‌اسلامی به زبان‌ها جاری است و یکی از اهداف انقلاب اسلامی ساخت تمدنی بر پایه فکر و اندیشه‌ای است که اساس آن اسلام و با فرهنگ این کشور نیز عجین است. حال باید در نظر داشت که ما از نظر پشتوانه‌های فکری و علمی در سال‌های پس از انقلاب‌اسلامی در وضعیت قابل قبولی قرار داشته‌ایم و بسیاری از کتب و تالیفات توانسته اساس اندیشه را حفظ کند و در کنار آن دانشمندان  ومحققین ما نیز به پیشرفت‌های مهم علم و فناوری دست یافته‌اند؛ اما این مسیر نیاز به تکامل دارد و رو به پیشرفت است. اما اگر بخواهیم این تلاش‌ها در حوزه معرفت‌شناختی و پیشرفت‌های تکنولوژی به ثمر بنشیند و تمدن نوین ایرانی اسلامی شکل بگیرد، به بستر مهم و تعیین‌کننده ای به نام زبان و ادبیات فارسی نیاز داریم.

   تا این جا از اهمیت زبان به عنوان یک بسترساز تاریخی گفتیم. اما باید مشکلات زبان را نیز بیشتر بررسی کنیم تا ببینیم، میراث زبان و ادبیات فارسی در معرض چه صدماتی قرار دارد. البته شایان ذکر است که تهدیدهای زبان فارسی بسیار است اما در این جا به دو مورد مهم از این تهدیدات اشاره می‌کنیم که مورد دوم را به عنوان یک پرونده مهم مورد بررسی جدی‌تر قرار خواهیم‌داد. ابتدا به تاثیر زبان‌های بیگانه به خصوص زبان انگلیسی اشاره می‌کنیم که یکی از این صدمات اشاره شده، هجوم زبان تکنولوژی یعنی زبان انگلیسی است که باعث شده، بسیاری از ادبیات و الفاظ روز‌مره مردم نیز تحت تاثیر این زبان باشد و این مورد باعث می‌شود که بسیاری از واژه‌های فارسی که جایگزین لغات انگلیسی مورد استفاده است، راهی به کلمات کاربردی و زبان گفتگو پیدا نکند.

   مورد دیگر که بنا داریم به شکل جدی‌تر به آن بپردازیم، آموزش صحیح و درست زبان فارسی است که باعث می‌شود آسیب‌های احتمالی کمتر بتوانند زبان را دچار مشکلات جدی کنند. آموزش از دوران تولد کودک آغاز می‌شود و می‌توان گفت یادگیری زبان از لالایی مادران آغاز و تک‌تک مولفه‌های زبانی که به گوش کودک می‌خورد به شکل‌گیری زبان در وی کمک می‌کند و بلاشک زبان کودک به شکل جدی از نواهایی که در اطراف اوست و به گوشش می‌خورد تاثیر می‌پذیرد. این اتفاق تا هفت سالگی به شکل شنیداری بر کودک تاثیر می‌گذارد، اما بعد از هفت سالگی این مدرسه است که ساختمان و ساختار درست زبان در  ذهن هر فرد را بنا می‌کند. این‌جاست که برای واکاوی چگونگی شکل‌گیری زبان در هر فرد، بایستی به سراغ نظام آموزش زبان در مدارس برویم تا در پی مطالعه نظام یادگیری زبان و با هم‌فکری اساتید حوزه ادبیات و با پیشنهادهایی جهت انجام اصلاحات لازم  که نظام آموزش به آن نیاز دارد، به حفظ گوهر زبان‌فارسی کمک کنیم.

مدرسه

   قطعا نظام آموزشیِ ما  سیاست‌هایی برای یادگیری زبان و ادبیات فارسی دارد که این گوهر گرانبها نسل به نسل  منتقل و در عین حال پویایی و زیبایی این زبان حفظ شود. اما این سیاست‌ها باید منجر به یک برنامه دقیق شود که بعد از اجرای آن شاهد استفاده بی‌حدوحصر از واژه‌های بیگانه و یا حتی سخیف توسط کودکان و نوجوانان نباشیم. زبان کودک و نوجوان در معرض خطرات فراوانی است که می‌تواند زبان‌فارسی را در ذهن و فکر او کم ارزش و یا کم اهمیت جلوه دهد.

   به نظر می‌رسد مهم‌ترین کاری که نظام آموزشی باید در حوزه آموزش زبان و ادبیات فارسی انجام دهد این است که اهمیت، زیبایی و شیوایی زبان‌فارسی را به کودک و نوجوان القا کنند و این اتفاق نمی‌افتد، مگر با شناخت بزرگانی که این زبان را حفظ کرده‌اند و به زیبایی آن افزوده‌اند. ابتدا کودک و نوجوان باید دریابد که مسیر پیشرفت و ترقی کشورش بدون حفظ زبان‌فارسی طی نمی‌شود. سپس در سنین ابتدایی تحصیل، دانش‌آموز باید به فراخور درک و استعدادی که دارد با بزرگان زبان و ادبیات‌فارسی آشنا شود. وقتی کسی به خوبی با سعدی، حافظ، مولانا  و دیگر سرآمدان ادب فارسی آشنا نباشد چگونه می‌تواند زیبایی زبان را دریابد و بفهمد زبانی که فردوسی بزرگ برای حفظ و پویایی آن سی سال زحمت کشید، می‌تواند محل رجوع همه کسانی باشد که می‌خواهند با تمدن ایرانی اسلامی آشنا شوند. حال در این راه، نظام آموزشی باید برنامه‌ریزی کند و مدارس به واسطه معلمان دردآشنا آن را به بهترین شکل به اجرا برسانند. در همین راستا در نظر داریم با کارشناسان حوزه ادبیات به گفتگو بنشینیم و آنچه در حوزه آموزش ادبیات در نظام آموزشی می‌گذرد را به دقت بررسی و چالش و فرصت‌های آن را احصا کنیم.‌

* محمدحسین خدایی