در نوزدهمین دوره جشنواره فیلم مستند ایران «سینماحقیقت»، شماری از مستندسازان با تمرکز بر ابعاد مختلف جنگ ۱۲ روزه، آثار متنوع و تأمل‌برانگیزی را خلق کرده‌اند. این آثار که در بخش «ایران» حاضر شده‌اند، روایت‌هایی از تجربیات انسانی، اجتماعی و تاریخی آن روزها را به تصویر می‌کشند؛ از تلاش خانواده‌ها برای حفظ ارتباط در بحران و فداکاری امدادگران تا روایت زندگی قربانیان و بازماندگان و همچنین نگاهی به پیامدهای جنگ بر زندگی روزمره مردم.

این مستندها با رویکردهایی گاه مستقیم و گزارشی، گاه شاعرانه و تجربی و گاه تاریخی، تلاش دارند تا ابعاد گوناگون این رویداد را ثبت کنند و حافظه جمعی را در مقابل فراموشی یا روایت‌های تحریف‌شده پاس بدارند.

در ادامه مروری داریم بر فیلم‌های نوزدهمین جشنواره فیلم مستند ایران «سینماحقیقت» که با موضوع جنگ ۱۲ روزه ساخته شده‌اند.

از بازخوانی یک مواجهه تا فکر کردن به مرگ پشت چراغ قرمز

مستند کوتاه «آن سوی خط» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی زهرا کریمی لاهرودی روایت تجربه والدینی در ایران است که در جریان حمله رژیم صهیونیستی به کشور، تلاش کردند با فرزندانشان در خارج از کشور ارتباط برقرار کنند.

مستند کوتاه «بازخوانی یک مواجهه» به کارگردانی اصغر احمدپور، امیرعلی الماسی و تهیه‌کنندگی فاطمه بوربور، اصغر احمدپور ساخته شده است.

مستند کوتاه «برای کیان» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی سارا طالبیان ازجمله آثار بخش «ایران» جشنواره امسال بود. سارا طالبیان کارگردان این اثر پیش از این مستندهای «پنج دقیقه تا مرز»، «آبه» و «هلیوس» را ساخته بود. وی سال گذشته و در جشنواره هجدهم «سینماحقیقت» توانست تندیس بهترین کارگردانی مستند کوتاه را دریافت کند.

در خلاصه داستان این فیلم آمده است: «نیمه شب پنجشنبه ۲۴ خرداد، ساختمان سرو اساتید در حمله موشکی هدف قرار گرفت. بهنام، همسرش و نوزادشان رایان جان باختند. کیان ۴ ساله تنها بازمانده شد با ۶۰ درصد سوختگی. پدربزرگ و مادربزرگش تلاش می‌کنند زندگی عادی را به او بازگردانند، در حالی که هنوز از مرگ والدینش بی‌اطلاع است.»

مستند «بهرام یشت» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی حسن نقاشی ساخته شده است. در خلاصه داستان این فیلم آمده است: «جنگ ۱۲ روزه بهانه می‌شود برای بازخوانی روایت نبرد شاپور، شهریار ساسانی و والرین پادشاه متجاوز به ایران زمین.»

مستند «پرده آبی» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی پیام میرتبریزیان مربوط به خانواده شهیدان ساداتی عزیزی و مقیمی در بهشهر است که در روز حادثه در تهران حضور داشتند و به شهادت رسیدند.

این مستندساز در مصاحبه‌ای درباره عنوان فیلمش گفته بود: نام «پرده آبی» از تصویری واقعی الهام گرفته است. ساختمانی را که در حمله موشکی تخریب شد با داربست و کیسه‌های آبی پوشانده بودند. قصد داشتم از لای همان کیسه‌های آبی تصویربرداری کنم، اما اجازه ندادند. تصمیم گرفتیم فاصله بگیریم و اتفاقات را به‌صورت سایه روایت کنیم. به همین دلیل، نام فیلم را «پرده آبی» گذاشتم.

مستند کوتاه «پشت چراغ قرمز» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی مهدی باقری ساخته شده که در یادداشتی برای معرفی این فیلم آمده است: «بارها پشت چراغ قرمز فراموش کردم که لحظه‌ای دیگر چراغ سبز می‌شود و از آن رد می‌شوم. غرق در خود می‌شوم. بارها پشت چراغ قرمز میدان قدس تجریش ایستاده‌ام و غرق در فراموشی سبزی چراغ شده‌ام. بعد از کشته شدن ۱۲ نفر در آنجا، مدت‌ها به آنها فکر می‌کردم و لحظه‌ای که بین مرگ و زندگی سرگردان بودند و باور نمی‌کردند که دیگر فرصتی برای دیدار فرزند، مادر، پدر و تمام دوست داشتنی‌های زندگیشان ندارند. سوالم پشت چراغ قرمز از خودم این بود که اگر در لحظه انفجار و مرگ، همان چند لحظه‌ای که ذهن و تن باور ندارد که مرگ فرارسیده است، می‌توانم علاوه بر دیگر دوست داشتنی‌های زندگیم به وطن هم فکر کنم.»

«پلز دختر سنگی» به کارگردانی سجاد دهنوی و تهیه‌کنندگی مسعود دهنوی روایتی است از همدلی و فداکاری یک هم‌وطن در روزهای جنگ ۱۲ روزه در تهران. علی کاشی با عشقی که به امداد و نجات دارد، چندین سال مشغول تربیت سگ امداد و نجات بوده و حالا داستان فیلم حضور علی کاشی و پلز در بحران‌های جنگ اخیر است.

مستند کوتاه «تا قبل از نتانیاهو، من آشغال‌ترین آدم دنیا بودم!» به کارگردان و تهیه‌کنندگی آریان عطارپور ساخته شده است. در این فیلم راوی در دوران جنگ تهران مانده و از زندگی مردم در شهرک محل زندگی‌اش فیلمبرداری می‌کند، همین‌طور شهرک بغلی که از نظر فرهنگی کمی متفاوت‌تر است. همزمان جنگ را بهانه قرار داده و با عشق گذشته زندگی خود وارد مکالمه می‌شود...

«حالا منم از جنگ قصه دارم» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی سعید فرجی ساخته شده و در خلاصه داستان این فیلم آمده است: «پس از حمله اسرائیل به ایران، فاطمه دولت‌آبادی، عکاس ایرانی که تجربه عکاسی در افغانستان و لبنان را دارد، در تهران شروع به عکاسی کرده و در موقعیت‌های مختلفی از این جنگ قرار می‌گیرد و در این مستند کوتاه زندگی در آن ۱۲ روز رو روایت می‌کند.»

سعید فرجی که سال‌ها سابقه عکاسی از جنگ را دارد در گفتگویی بیان کرده بود: این اثر یک روایت کوتاه و پرتره‌ای از یک بانوی عکاس است که همسر من هستند و در طول جنگ تلاش کردند در تهران بمانند، کار کنند و با وجود شرایط سخت، به ثبت تصاویر بپردازند. عنوان اثر نیز نوعی طعنه در خود دارد؛ چرا که همیشه من بودم که به جنگ می‌رفتم و قصه می‌آوردم، اما این بار فاطمه خانم خودش از جنگ قصه دارد.

مستند «دوربین‌های خاموش» به تهیه‌کنندگی روح‌اله زندی‌فرد و کارگردانی محمدرضا گودرزی‌مهر از دیگر آثار بخش «ایران» جشنواره «سینماحقیقت» امسال است. این فیلم قصه دوربین‌هایی است که در طول جنگ ۱۲ روزه اجازه روشن شدن، ضبط و ثبت تصاویر را نداشتند. «دوربین‌های خاموش» روایت جنگی است که تصویرش پاک شد اما خاطراتش باقی ماند. در جهانی بی تصویر، دختری با مداد رنگی تاریخ را دوباره می‌سازد؛ تاریخی که اگر ما نگوییم، دیگران وارونه خواهند گفت.

از قصه پرتعلیق عملیات امداد و نجات تا ماجرای دوربین‌های خاموش

مستند نیمه بلند «راش» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی نیما مهدیان شامل تصاویر و راش‌هایی دست نخورده از جنگ ۱۲ روزه است. فیلمساز در این اثر تصمیم گرفته است موقعیت‌ها را دست‌نخورده نگه دارد؛ تصمیمی جسورانه که اجازه می‌دهد مخاطب بی‌واسطه با واقعیت برخورد کند.

نیما مهدیان سال گذشته با فیلم مستند «یک وجب خاک» در جشنواره «سینماحقیقت» و فیلم فجر حضور داشت.

مستند «روزی روزگاری تابستان» به تهیه‌کنندگی مجتبی آرش‌نیا و کارگردانی و نویسندگی احسان آجرلو در بخش ویژه «ایران» حضور دارد. در این مستند کودکان ایرانی رازهای تابستانی خود را روایت می‌کنند؛ لحظاتی سرشار از خنده‌های بی‌پایان و ماجراجویی‌های ناگفته که گاهی به سکوت‌هایی سنگین می‌رسد. پرسش اصلی این است: «چه چیزی در پس این لبخندها پنهان شده است؟»

مستند «زخم و آینه» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی مهدی اسدی روایتی است تجربی و شاعرانه از هراس‌ها و اضطراب جمعی مردم ایران در ۱۲ شب بمباران و جنگ ایران و اسرائیل. این مستند تأملی بر سایه جنگ در زندگی روزمره و زخم‌های ناپیدای یک ملت دارد.

مستند «ساختمان شیشه ای» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی حسین پالیزدار روایتی است از حمله رژیم صهیونیستی به ساختمان شیشه‌ای صدا و سیما برای مخاطب بین المللی که به زبان‌های انگلیسی، عربی، ترکی و اسپانیولی زیرنویس شده است. علی رغم اشباع آنتن تلویزیون در خصوص این حادثه، مستند «ساختمان شیشه ای» ناگفته‌ها و نادیده‌های جدیدی را به تصویر کشیده است.

«سرخ پوش» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی بابک بهداد ساخته شده است. این فیلم پیرامون عملیات امداد و نجات و جان‌فشانی‌های این گروه امدادگر است که در طول جنگ ۱۲ روزه تجاوز رژیم صهیونیستی به ایران، حرکت و نامشان در صدر گروه‌های امدادونجات شهر تهران بود و تصاویر به‌یادماندنی از ایثار آتش‌نشانان در صحنه تاریخی ایران به یادگار مانده است.

مستند «شاخه‌ای روی آب» به کارگردانی محسن اسلام‌زاده و محمدمهدی حبیبی و تهیه‌کنندگی محسن اسلام‌زاده ساخته شده است. این مستند روایتی از زندگی شهید محمدمهدی طهرانچی است که تلاش می‌کند با استفاده از نمایش برخی تصاویر برای نخستین بار، از زاویه‌ای متفاوت، تصویری متفاوت را از این شهید ارائه کند.

یکی از ویژگی‌های این مستند، استفاده از تصاویر آرشیوی کمیاب است؛ تصاویری که در روزهای پس از حملات و از زیر آوار بیرون کشیده شد و تیم تولید پس از بازیابی و ترمیم، آنها را در کنار تصاویر تولیدی تازه در ساختار فیلم به‌کار گرفته است.

مستند «کد ۷۰۰» به کارگردانی مینا قاسمی‌زواره و تهیه‌کنندگی فرید ابراهیمی یک مستند اجتماعی با روایت زندگی یکی از خانواده‌های قربانی حمله رژیم صهیونیستی به ایران و جنگ ۱۲ روزه از معراج شهدا تا شمال کشور است. خانواده‌ای غیرنظامی از قشر متوسط جامعه که جنگ تحمیلی و از دست دادن فرزندشان زندگی آنها را دگرگون کرد.

این مستند روایتی نزدیک از پشت صحنه شناسایی و تدفین شهیدان و کنشی نمادین برای تامل در فلسفه انتظار در میان خانواده‌های شهدا است. «کد ۷۰۰» میدانی‌ترین و تکان‌دهنده‌ترین صحنه‌ها را از این دوران بحرانی به تصویر می‌کشد و شاید پنجره‌ای برای گشودن به حقیقت زندگی در روزمرگی جهان امروز باشد.

«کوچه دوست» به کارگردانی حمیدرضا حیدری و تهیه‌کنندگی سید محمدرضا تجلی ساخته شده است. در خلاصه داستان این فیلم آمد است: «پس از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، خانه‌های زیادی آسیب دیدند، این فیلم روایت روزهای پس از جنگ چند خانواده درگیر جنگ پس از ۱۲ روزه است.»

از ماجرای کودکی با کاپشن آبی تا طعم تلخ جنگ برای کودکان شیرخوارگاه آمنه

مستند «کودک با کاپشن آبی» به کارگردانی فاطمه حیدری و تهیه‌کنندگی مجتبی حیدری روایت سفر درونی یک فرزند شهید است؛ روایت فرزند شهیدی که میان جنگ ۸ ساله و جنگ ۱۲ روزه، در جست‌وجوی معنای واقعی «فرزند شهید بودن» است. بدون اینکه بداند این عنوان برای او چه معنایی دارد. فیلم، نه یک مرثیه است و نه یک گزارش جنگ بلکه سفری است برای یافتن معنای زندگی، مسئولیت و ادامه دادن راهی است که با رفتن پدر، نیمه‌تمام مانده بود.

مستند کوتاه «کوه راستین» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی حدیث جان بزرگی ساخته شده است. در این فیلم کودکان روستایی اطراف یک پادگان نظامی حوالی خرم آباد، از احساسات و عواطف خود در ایام جنگ ۱۲ روزه می‌گویند.

مستند «نام جاوید وطن» به تهیه‌کنندگی و کارگردانی حسین همایونفر به روایت تلاش‌های سیدعلی میرفتاح، هنرمند نقاش، در جریان جنگ ۱۲ روزه ایران با رژیم صهیونیستی می‌پردازد.

مستند بلند «نامش زن» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی ماریا ماوتی امسال هم در بخش بلند ملی و هم بخش «ایران» حضور دارد. در خلاصه داستان این فیلم آمده است: روز دوم جنگ کودکی به شیرخوارگاه آورده می‌شود. شیرخوارگاه آمنه تخلیه شده و با چندین شیرخوارگاه دیگر تلفیق می‌شوند.

مستند کوتاه «نجوای چیزها» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی علی همراز ساخته شده است. در خلاصه داستان فیلم آمده است: «اعتبار اشیا از چیست؟ این چیزها هستند که آدم‌ها و خاطرات را معتبر می‌کند یا آدم‌ها و خاطراتشان به چیزها اعتبار می‌بخشد؟»

همچنین مستندهای کوتاه «خانه پدری» به کارگردانی مرتضی جذاب، «پذیرش میان آب و آتش» به کارگردانی مهدی شاکری و جواد زین آبادی، «یک طرح ساده» به کارگردانی کتایون جهانگیری، «میراث» به کارگردانی سجاد پرهیزگاری، «آن سوی درختان» به کارگردانی محسن سخا، «رد هویت» به کارگردانی محمدجواد رحیمی، «زخم جنگ» به کارگردانی محمدحسین نجفی، «تنها کنار هم» به کارگردانی الهام آقالری، «نفس سرد» به کارگردانی مژگان صیادی، «نه به خودکشی» به کارگردانی محمد جعفری، «رایان به کارگردانی فاطمه باقری، «آلبوم های بی صدا» به کارگردانی علی تک روستا، «سکانس آخر ملودی ناتمام» به کارگردانی معصومه کیانی، «۲:۴۵» به کارگردانی مهتا ترکمن، «تا پای جان برای ایران» به کارگردانی محمدباقر سلمانی و «ریشه» به کارگردانی امید شقاقی و متین محجوب آثاری هستند که در بخش خارج از مسابقه به نمایش درآمدند و هرکدام به ابعاد مختلفی از جنگ ۱۲ روزه پرداختند.