به گزارش خبرنگار هنرآنلاین، جشنواره موسیقی فجر با اجرای کنسرت عبور به خوانندگی محمد معتمدی و آهنگسازی علی قمصری در تالار وحدت تهران سپری شد. پارتیتورهای دشوار و پیچیده علی قمصری که همیشه زیبای متفاوتی دارد، همواره شنیدنی است و این بار وقتی با صدای محمد معتمدی گره می‌خورد شنیدنی‌تر می‌شود.

بخش نخست کنسرت با تک‌نوازی تار علی قمصری و آواز محمد معتمدی شروع می‌شود. قمصری می‌نوازد و معتمدی می‌خواند. فراز و فروهای و تحریرهای خواننده در تالار وحدت می‌پیچد و همه را مات و مبهوت خود می‌کند. قمصری به خوبی با سلیقه مخاطب خود آشناست و می‌داند چگونه او را با خود درگیر کند و برای لحظات طولانی بدون احساس خستگی به موسیقی ناب او گوش کنند.

"در گوشه‌ای از آسمان... " نام اولین قطعه‌ای است که با آواز معتمدی اجرا می‌شود. "در گوشه‌ای از آسمان ابری شبیه سایه‌ی من بود ...

ابری که شاید مثل من آماده‌ی فریاد کردن بود ..."

فرازوفرودهای به موقع و هم‌سازی صدای تار قمصری جادوی موسیقی اصیل ایرانی را در تالار وحدت به اوج می‌رساند. شعر هوشنگ ابتهاج همیشه شنیدن دارد. این بار نیز در تالار وحدت تهران ترانه‌ای از سایه خوانده می‌شود و مثل همیشه لذت‌بخش است.

همزاد دل است درد و دیرینه‌ی من ... اندوه جهان است در آیینه‌ی من...

"همزاد" هم با شعر هوشنگ ابتهاج در ادامه با صدای معتمدی به اجرا درمی‌آید و علی قمصری همیشه نشان داده که توانایی‌اش در اجرای موسیقی اصیل ایرانی محدود به یک سبک نیست و هم می‌تواند با شور و هیجان اجرا کند و هم با سبکی آرام و دلنشین.

تو می‌روی و دل ز دست می‌رود... مرو که با تو هر چه هست می‌رود...

گذر زمان در کنسرت حس نمی‌شود و هیچ‌کس نمی‌داند چقدر از آغاز اجرا گذشته است. در ادامه اجرا دیگر اعضای گروه نیز به علی قمصری و محمد معتمدی اضافه می‌شوند تا ترکیب گروه کامل شود.

علی قمصری دیوان به دست می‌گیرد تا نشان دهد این ساز را نیز مانند تار به زیبایی می‌نوازد. ترکیب سازهای سنتی و کلاسیک نیز از دیگر نکاتی است که مورد توجه قرار می‌گیرد.

با من بگو تا کیستی؟ مهری؟ بگو، ماهی؟ بگو. خوابی، خیالی، چیستی؟

انتخاب شعرهای پر مفهوم همراه با اجرای یک دست لذت شنیدن آثار قمصری را دوچندان می‌کند. قطعه بعدی می‌چرخد این تسبیح با شعری از شفیعی کدکنی است.

می‌چرخد این تسبیح و دستی، هیچ پیدا نیست... پشت سر هم دانه‌ها یکریز می‌آیند...

اوج گرفتن صدای معتمدی در این اجرا بازهم ما را به توانایی‌های او در اجرا مطمئن می‌کند و خواننده خوش آتیه‌ای که هر روز بیشتر ترقی می‌کند و می‌تواند در آینده جایگزینی باشد برای اساتیدی همچون محمدرضا شجریان.

چه نزدیک است جان تو به جانم..

که هر چیزی که اندیشی بدانم..

اجرای این قطعه با شعر مولانا بیش از دیگر تصانیف و آوازهای مورد توجه حاضران در سالن قرار می‌گیرد. تشویق‌های مدام حاضران در سالن بیانگر آن است که همه این تصنیف را دوست داشته‌اند.

آنکه بی‌باده کند جان مرا مست کجاست؟ وآنکه بیرون کند از جان و دلم دست کجاست؟

این تصنیف آخرین قطعه‌ای است که در تالار وحدت تهران اجرا می‌شود و همه سیراب از شنیدن این اجرای لذت‌بخش از سالن خارج می‌شوند

حاشیه

علی مرادخانی به‌صورت سرزده از اجرای محمد معتمدی و علی قمصری در پنجمین شب جشنواره موسیقی فجر دیدن کرد تا از کم و کیف این اجرا مطلع شود. البته معاون هنری وزارت ارشاد پیش از این نیز از دیگر کنسرت‌های جشنواره موسیقی فجر دیدن کرده بود. اما شب گذشته معاون هنری از جایگاه خبرنگاران در تالار وحدت به تماشا کنسرت "عبور" نشست.