سرویس تجسمی هنرآنلاین: هفتمین اجرای ششمین فستیوال سی پرفورمنس، سی هنرمند، سی روز، ادای دینی بود به ساختار عملکرد چند هنرمند که دریچه‌ای را در هنر معاصر گشودند.

در میان گالری شماره 5 موزه هنرهای معاصر تهران، بوم بزرگی در ابعاد چهار در پنج متر باز شده بود و پرفورمری بر روی آن دراز کشیده بود که یک ماهی مرده از گردنش آویزان بود.بالای سر او نوازنده ویولنسلی نشسته بود که ساز می‌نواخت اما صدایی از سازش در نمی‌آمد. در برابر او یک قنداق بزرگ قرار داشت و مخاطب این تصاویر را در کنار یکدیگر مشاهده می‌کرد.

هنرمندی که بر روی بوم دراز کشیده بود چهار جمله را تکرار می‌کرد: من هنرمندم پس هستم. من هنرمندم پس نیستم. من هستم پس هنرمندم. من نیستم پس هنرمندم.

بعد از آن دو پرفورمر با دو سطل آبی وارد گالری شدند و با ریختن رنگ روی بوم به صورتی کنشی رنگ‌ها را بر روی بوم پخش کردند و در نهایت شکلی ایجاد شد.

سی پرفورمنس ،سی هنرمند، سی روز‎ 7

پرفورمر از روی بوم بلند شده و دو فردی که با سطل وارد شده بودند گلدان بزرگی را به داخل آورده و در نهایت بوم را داخل گلدان گذاشتند.

علیرضا امین مظفری طراح این پرفورمنس به هنرآنلاین گفت: سعی کرده بودم به دلیل اینکه، اجرا در موزه هنرهای معاصر برگزار می‌شود در اجرای‌ام بر هنرهای تجسمی متمرکز شوم و با این کار به نوعی ادای دینی بکنم به هنرمندان پیشرویی که در هنر معاصر تاثیرات شگرفی به جای گذاشتند.

وی ادامه داد: ماهی مرده در این نمایش نمادی از آن اجرایی بود که یوزف بویس خرگوش مرده‌ای را بر گردن خود انداخته بود و راه می‌رفت و اعتقاد داشت که تنها آن خرگوش درک دارد از اثرش و یا شکل نقاشی کردن روی بوم ما را یاد جکسون پولاک می‌اندازد. یا ویولنسلی که از آن صدایی در نمی‌آید ما را یاد موسیقی سکوت جان کیج می‌اندازد و آن گلدان هم خود نمادی از یکی از هنرمندان معاصر است که در آخر کارهایش را در داخل گلدانی می‌ریخت و نابود می‌کرد.

امین مظفری گفت: جدای از این مسئله این پرفورمنس یک کانسپتی هم داشت و آن پرسش درمورد رابطه بین هنر، اثر و ماهیت هنرمند بود. من همواره این سوال را از خودم می‌پرسم که اگر هنر وجود نداشته باشد چیزی از من باقی خواهد ماند؟