سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: بیست و دومین نمایشگاه مطبوعات در شرایطی در مصلای امام خمینی (ره) شروع به کار کرده است که چشم مخاطبان ادبیات بیش از همه در این نمایشگاه دنبال نشریات ادبی  است. هر چند این چشم‌ها چیز زیادی عایدشان نخواهد شد، چرا که خیلی وقت است که حنای ادبیات برای نشریات و مطبوعات ما رنگی ندارد.

در بحبوحه نمایشگاه مطبوعات و در میان اخباری که بیش از همه به رسانه و نشریات اخصاص دارد، نگاهی به  این موضوع بی مناسبت نخواهد بود.

واقعیت این است که آنچه در ایران به عنوان ژورنالیسم ادبی می‌شناسیم، خیلی وقت است که دیگر به کاری معمولی، دست‌مالی شده و کمی تا قسمتی زمخت تبدیل شده است و جز معدود  صفحات ادبی بعضی از روزنامه‌ها، دیگر نمی‌توان صفحه‌ای با عنوان "ادبیات" در مطبوعات امروز سراغ گرفت.

از طرف دیگر خبرگزاری‌ها هم به خاطر ماهیت کار خبری‌شان هیچ وقت به کار روزنامه‌نگاری ادبی نیامده‌اند. در خبرگزاری‌ها و سایت‌های خبری، به دلیل ماهیت کارشان خبری از یادداشت‌های تحلیلی، گفت‌وگوهای تفصیلی و تخصصی، ترجمه مقالات تئوریک و یا انتشار شعرها و داستان‌های جدی نیست در حالی که در این دسته از کار مطبوعات نیاز وافر به مباحث تحلیلی وجود دارد.

ندا عابد، مدیر مسئول نشریه ادبی آزما درباره شرایط سخت منتشر کردن چنین مجلانی در ایران، می‌گوید: درهمه جای دنیا به نشریات فرهنگی کمک می‌شود مثلا در فرانسه، ژان پل سارتر، یک مجله معروف را منتشر می‌کرد که نهادهای مختلف اجتماعی و حتی دولت وقت بخشی از درآمد مجله را تأمین می‌کردند.

او ادامه می‌دهد: این کار هنوز هم در مورد نشریات فرهنگی ادامه دارد. چون آن‌ها از این طریق هم به اشاعه مباحث فرهنگی کمک می‌کنند و همچنین برای جامعه و کشورشان آبروی فرهنگی می‌خرند. در سایر کشورها هم اکثر نهادها - قانوناً موظف هستند مقداری از درآمدشان را برای فعالیت‌های فرهنگی هزینه کنند و از این طریق بخشی از مالیات معاف می‌شوند ولی به هر حال این‌جا به رغم وجود یک قانون ضعیف در این زمینه متأسفانه این شرایط وجود ندارد چون باورش وجود ندارد.

او در پاسخ به این سوال که فکر می کنید جامعه ادبی ما چقدر برای خواندن نشریات ادبی تشنه است؟ گفت: وقتی مجله آزما منتشر می‌شود در همان چند روز اول تعداد قابل توجهی تماس با دفتر مجله گرفته می‌شود و ما مخاطب اظهار نظرات بسیاری هستیم. اما بگذارید در کمال تعجب این را هم بگویم که من کسانی را هم می‌شناسم - اکثراً از شخصیت‌هایی بنام - که می گویند سال‌هاست کتاب نخوانده‌اند. آقای نویسنده‌ای به من می‌گفت وقتی شروع به نوشتن می‌کند، دست از مطالعه کتاب برمی‌دارد تا تحت تاثیر آن قرار نگیرد. مثل این می‌ماند که بگوییم تولستوی به خاطر کثرت آثارش و زمان زیادی که نوشتن از او می‌گرفت نیمی از عمرش را چیزی نخوانده. به هر روی از نظر من، اینکه در جامعه ادبی ما بی‌رمقی واضحی وجود دارد شکی نیست. اما درباره آزما این را هم بگویم که به نسبت این جامعه‌ی کم رمق ادبی مخاطب خوبی دارد. اما نکته جالب این‌که در بین مخاطبان ایرانی خارج از کشور مجله افرادی هستند که برخلاف مخاطبان داخلی مشتاقانه ما را در جریان اظهار نظرهایشان می‌گذارند همان اشتیاقی که در جامعه‌ی ادبی داخلی شاهدش نیستیم.

او در پایان گفت: متاسفانه تعداد نشریات ادبی کشور ما از انگشتان دست‌ها هم تجاوز نمی‌کند. با افسوس باید بگویم کاش نشریات ادبی بیشتری داشتیم.