گروه فرهنگ و  ادبیات خبرگزاری هنرآنلاین: احتمالا خیلی از ماها علاقه‌مند به خواندن کتاب بوده‌ایم و از نمایشگاه‌ها و فروشگاه‌های کتاب، برخی آثار منتشر شده را بدون اطلاع از محتواهایشان خریده و بعد از مدتی از خواندن آن کتاب لذت نبرده و سپس خواندن کتاب را ادامه نداده و سراغ کتاب بعدی نرفته‌ایم. عمر ما محدود است و خطوطی که بر کتابها نقش می‌بندد فراوان؛ پس نیاز است برای انتخاب آنچه می‌خواهیم بخوانیم، به سراغ اهالی فن و متخصصین حوزه کتاب برویم و در مسیر مطالعه از آنها کمک بگیریم. به همین جهت به سراغ دکتر رسول تبیک، یکی از مشاورین و کارشناسان حوزه کتاب رفتیم و درباره این که چرا باید قبل از خواندن به سراغ مشاور کتاب برویم، گفتگو کردیم.

محمد رسول تبیک دکتری علوم سیاسی و روابط بین الملل دارد و علوم حوزوی را تا درس خارج خوانده است. تبیک بیش از 5 هزار کتاب را مطالعه کرده و نزدیک به 100 هزار کتاب را بررسی کرده است، همچنین وی در بسترهای مختلفی مثل صداوسیما و نهادهای دولتی حوزه کتاب،  به عنوان کارشناس کتاب فعالیت کرده است. از طرفی وی در نمایشگاه‌ها و فروشگاه‌ها به عنوان کارشناس و مشاور، با مخاطب کتاب ارتباط مستقیم داشته و دارد. تبیک معتقد است که ما باید مثل رجوع به یک پزشک متخصص به مشاور کتاب مراجعه کنیم و بر اساس راهنمایی‌های مشاور این حوزه، سیر مطالعاتی خود را انتخاب کنیم.

مشروح گفتگوی هنرآنلاین با دکتر محمد رسول تبیک به این شرح است:

جناب آقای تبیک خدمت شما عرض سلام و احترام داریم. شما به عنوان کارشناس و مشاور حوزه کتاب در جایگاه‌های مختلفی فعالیت کرده‌اید و به این عنوان شناخته می‌شوید. لطفا برای ما و خوانندگان این گفتگو توضیح دهید که مشاور و کارشناس کتاب کیست و چه تعریفی از این عنوان می‌توان ارائه کرد؟

من هم خدمت شما و خوانندگانِ محترم این گفتگو سلام عرض می‌کنم. اما در پاسخ سوالتان باید گفت که متاسفانه موضوع مشاوره کتاب، آنطور که بایسته است در کشور ما جانیفتاده. البته بسیاری از نهادهای مرتبط با کتاب، مثل نهادکتابخوانه‌ها، کارشناسانی دارند که کارشان این است که بعد از بررسی‌های لازم به مسئول مربوطه پیشنهاد دهند که کتاب خاصی معرفی یا خریداری بشود یا نشود یا مثلا اداره کتاب وزارت فرهنگ، تعدادی کارشناس دارد  که بر مبنای نظر آنها تشخیص داده می‌شود، کتابهای ارائه شده به ارشاد، مجوز بگیرد یا نگیرد. در واقع کارشناس کتاب در این مراکز کسی است که در حوزه خاصی از کتاب اشراف دارد و می‌تواند پیرامون آن حوزه از کتاب نظر بدهد؛  بنده در این مراکزی که نام بردم به عنوان کارشناس کار کرده‌ام. به علاوه به همین عنوان ذکر شده در صداوسیما نیز فعالیت می‌کنم؛ اما بنده می خواهم تعریف دیگری از کارشناس و مشاور حوزه کتاب ارائه دهم. مثلا فرض کنید نمایشگاه کتابی برپا شده و این نمایشگاه مخاطبانی دارد؛ یک گروه از مخاطبان کتاب هستند که قبل از ورود به نمایشگاه کتابهای مد نظر خود را با بررسی‌ها و دقت لازم انتخاب کرده‌اند؛ اما با رصدی که ما انجام داده‌ایم حدود 60 درصد مردمی که وارد یک نمایشگاه‌های کتاب، فروشگاه‌های کتاب و کتابخوانه‌ها می‌شوند، نمی‌دانند چه کتابی را باید تهیه و سپس مطالعه کنند. اینجا مشاور کتاب است که می‌تواند در انتخاب این 60 درصد نقش لازم را ایفا کند. در واقع مشاور کتاب شبیه یک پزشک متخصص عمل می‌کند به این شکل از شرح حالی از مخاطب می‌پرسد که تا به حال چه کتابهایی مطالعه کرده و علاقه‌مندی او چیست؟ مشاور کتاب با بررسی مولفه‌هایی مثل جنسیت، سن،علاقه، استعداد و هدف هر شخص یک سیر مطالعاتی به او معرفی می‌کنداین کار می‌تواند ذائقه سازی کند و حتی ذائقه‌ها را تغییر دهد. ما یک مسئله بزرگی در کشور داریم که بسیاری از مردم کتاب نمی‌خوانند اما مسئله بزرگتر آن است؛ آنهایی که کتاب می‌خوانند چه کتابی می‌خوانند؟ اخیرا در نمایشگاه کتاب تبریز نیمی از فروش کتاب‌ها مربوط به کتابهای روانشناسی موفقیت بود. در همین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران که امسال برگزار شد بنده مدیر بخش مشاوره تخصصی بودم و مشاهده کردیم که 65 درصد کسانی که مراجعه می‌کردند به دنبال کتابهای رواشناسی بودند که کتابهای بسیار سطح پایینی است و محتوای بسیاری از آنها فقط به درد خالی کردن هیجانات کاذب می‌خورد. مشاور کتاب به نوعی راهبری و هدایت می‌کند که محتوای درست و متناسب به خواننده برسد. در بسیاری از فروشگاه‌ها مشاور کتاب حضور دارد و شما مسحور خود می کند و نمی‌گذارد دست خالی از فروشگاه خارج شوید و به سمت حوزه‌ای از کتب سوق داده می‌شوید که آن مشاور شما را به آن جهت هدایت کرده است. گاهی اوقات مشاور خوب برای مخاطب نیازسازی می‌کند و مخاطب را به این نتیجه می‌رساند که به دسته ای از کتب خاص نیاز دارد. . بنده همین کار را حدود ده ماه در فروشگاه «ترنجستان بهشت» انجام دادم. یک مثال جالب از تجربه خودم برای شما می‌گویم که در این فروشگاه اتفاق افتاد. یک دختر خانمی با ظاهری که مذهبی نبود، وارد فروشگاه شد و  به دنبال کتاب «چهار میثاق» اثر دومینگوئل روئیز بود که این اثر یکی از معروف‌ترین کتابها در ترویج آئین تولتک است. پس از گفتگو با او و جلب اعتمادش، بر اساس مدل مشاوره‌ای دقیق پیش رفتیم تا جایی این خانم وقتی وارد فروشگاه می‌شد و می‌پرسید چه کتابی را باید بخواند. مدتی از مشاوره‌ها و سیر مطالعاتی که به او معرفی کردیم، گذشت و خودش درخواست کتاب «ادب الهی» اثر آقا مجتبی تهرانی را از ما داشت. این مسیری بود که طی این مشاوره و ذائقه‌سازی طی شد. در همین فروشگاه بخش کتابهای دینی متروکه بود و مسئولان فروشگاه که نگاه اقتصادی داشتند روی فروش این نوع کتاب وقت نمی‌گذاشتند. بنده مسئولیت  تبلیغ و ترویج کتاب‌های دینی فروشگاه را به عهده گرفتم و کتابهای مناسب را در موضوعات اعتقادات‌وکلام، اخلاق و عرفان، احکام و فقه، سیره اهل بیت، علوم قرآن، علوم حدیث و مجموعه آثاراندیشمندان‌اسلامی سفارش دادم. بعد از تبلیغ و مشاوره خوب این کتابها، کار به جایی رسید که ما فقط طی دو روز 150 جلد از کتابهای آقای قرائتی را فروختیم و این باور به وجود آمد که می‌توان مخاطب را به این نوع کتاب جلب کرد.

به نظر شما رسانه‌های مختلف از جمله رسانه ملی چه نقشی در معرفی کتاب مناسب و ترویج کتابخوانی در جامعه دارند؟

متاسفانه بیش از 90 درصد کسانی که در صداوسیما در حوزه کتاب، برنامه‌سازی می‌کنند، متخصصان کتاب نیستند. بنده در حدود 500 برنامه مرتبط با کتاب در صداوسیما حضور داشتم و دست اندرکاران این برنامه‌ها را می‌شناسم و می‌بینم که این افراد شناخت کافی از حوزه کتاب ندارند. البته بین عوامل برنامه‌ها گوینده‌ها بیشتر اهل کتاب هستند. این وضعیت در فضای مجازی بغرنج‌تر است.گاهی کسی که کارشناس کتاب نیست و اطلاعات کافی ندارد با یک صفحه اینستاگرام مرجع تبلیغ کتاب می‌شود. این افراد بیشتر کاسبی می‌کنند تا اینکه به دنبال معرفی کتاب باشند. بنده حتی در راستای طرح تحول صداوسیما طرحی را تهیه کردم که در آن توضیح داده می‌شد، چگونه می‌توان برای برنامه‌های مرتبط با کتاب، عوامل کاربلد تربیت کرد که متاسفانه به این طرح توجهی نشد. متاسفانه بسیاری از طرح تحول‌ها محقق نمی‌شود زیرا اهداف تحول با ملزومات،مقدورات و محذورات تطابق و همخوانی ندارد.

محمد رسول تبیک

ما در کشور چندین اداره دولتی داریم که بر روی جوانب مختلف حوزه کتاب متمرکز هستند، کیفیت نقش‌آفرینی این نهادها در سالهای گذشته را چگونه ارزیابی می‌کنید و اینکه این مراکز برای بهبود وضعیت کتابخوانی، بایستی چه راهبردها و اقداماتی را در پیش بگیرند؟

مهم‌ترین متولی در این حوزه معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ‌وارشاداسلامی است که چند زیرمجموعه دارد از جمله دفتر توسعه کتاب‌وکتابخوانی و خانه‌کتاب‌وادبیات‌ایران که مستقیما در زمینه کتاب موثر هستند. در کنار این دو مجموعه‌ نهاد کتابخوانه‌های‌عمومی‌کشور و کتابخوانه‌ملی هم هستند. هیچ‌کدام از این چهار مجموعه برای مسئله کادرسازی و تربیت نیرو برنامه ندارند. دلیل اصلی این مشکل این است که فضای این چهار مرکز اداری است و توان تغییر و تعویض نیرو در آنها وجود ندارد. به علاوه این چهار نهاد وظایفی تعیین شده دارند و درگیر آن‌ها هستند. در برخی از این مراکز، بیشتر وقت مدیران، صرف تامین حقوق کارمندان می‌شود. در این شرایط که مشکلات ابتدایی مثل تامین حقوق کارمندان وجود دارد، کسی سراغ کادرسازی نمی‌رود. حتی کار به جایی رسیده، برخی مسئولین این حوزه حتی نمی‌توانند اسم نویسندگان را به خوبی تلفظ کنند چه برسد به این که جریان فکری این نویسندگان مختلف را بشناسند. به عنوان مثال این مدیران که درگیر روزمرگی های پیش‌پاافتاده هستند، چگونه می‌توانند تحلیل کنند که چرا در کشور ما کتابهای شخصی مثل «وین دایر» یک میلیون نسخه به ‌فروش می‌رود. کتابهایی که می‌تواند اعتقادات خواننده را تحت تاثیر قرار می‌دهد و القائات غلط انجام دهد. مثال دیگری عرض کنم؛ بنده وقتی در اداره کتاب بودم با چاپ کتاب «کیمیاگر» اثر «پائولوکوئیلو»  مخالفت کردم، زیرا این کتاب مشکلات فقهی دارد و در آن یک مرد مسیحی با یک زن مسلمان ازدواج می‌کند و از طرفی شخصیت اول به شکلی زندگی می‌کند که شریعت را زیر سوال می‌برد. طبیعتا اگر مسئول حوزه کتاب این جریان‌های فکری را نشناسند نمی‌تواند جامعه را از ورود تفکرات غلط مصون نگاه دارد. از طرفی باید در نظر داشت که بعضی از این کتابها مانند فیلمهای آلفرد هیچکاک است که نمی‌توان بخش کوچکی از آن ها را حذف کرد.

محمد رسول تبیک: باید سند و ضابطه صدور مجوز به شکل آیین نامه اجرایی درآید تا در در مراحل صدور مجوز کتابها سلیقه‌‌ای‌عمل نشود

در صحبتهایتان از کتابهایی سخن گفتید که ممکن است از نظر فکری برای خوانندگان مناسب نباشد و چاپ آنها برای جامعه مضر باشد. برای این که کتابهایی با محتوای سالم و درست به مردم علاقه‌مند به مطالعه کتاب برسد، چه ضابطه‌ای وجود دارد؟

ما یک ضابطه نشر داریم که مصوبه شورای انقلاب فرهنگی است که دستگاه‌های دولتی حوزه کتاب ملزم به اجرای آن هستند. این سند کلی و قابل تفسیر است و در نتیجه اجرای این سند به نوعی سلیقه‌ای می‌شود. نمی‌توان این سند را به شکل مستقیم، ملاک قرار داد زیرا هر فرد نظر متفاوتی درباره کلیات سند شورای عالی انقلاب فرهنگی دارد. یکی از مشکلات ما این است که سندهای تدوین شده تبدیل به شیوه‌نامه نمی‌شود. ما باید آیین‌نامه اجرایی سندها را بنویسیم و در اختیار مجریان فرهنگی قرار دهیم؛ نه این که عین سند را در اختیار مجری قرار دهیم تا در حوزه فرهنگ به شکل سلیقه‌ای عمل شود. مقام‌معظم‌رهبری دیدگاه خاصی در حوزه ممیزی کتاب دارد که می‌تواند حلال مشکلاتِ این حوزه باشد اما به آن توجهی نمی‌شود. ایشان مطرح می‌کنند که برخی کتابها بایستی قبل از چاپ مورد ارزیابی و اصلاح قرار‌گیرند که این کتابها به دو دسته تقسیم می‌شوند: یک، کتابهایی که در محتوایشان مشکلاتی در زمینه‌های اعتقادی دارند. دسته دوم نیز کتابهایی است که محتوای آن‌ها به خاطر رعایت نکردن ضوابط و ملزومات اخلاقی، شایسته چاپ نیست. از نظر ایشان کتابهایی که مشکلاتی از جنس مسائل اخلاقی دارند به دلیل تاثیر سریع محتوای  غیراخلاقی، بایستی کتابها را مورد اصلاح جدی قرار داد و مشکلات اخلاقی آن‌ها را برطرف کرد. اما در مورد مسائل اعتقادی باید گفت که اعتقادات نادرست، به صورت تدریجی اثر می‌گذارد و تاثیر‌گذاری آن در طول زمان اتفاق می‌افتد. در مورد این دسته از کتب، اگر به اندازه کافی روی نقد آنها کار شود، طبیعتا مشکلی برای چاپ آنها وجود ندارد. بنده بر اساس همین مطلبی که رهبرانقلاب عنوان کردند، به اداره کتاب پیشنهاد دادم که این کتابها بدون ممیزی چاپ شود، اما چند  صفحه نقد هم در صفحات پایانی چاپ ک شود که این پیشنهاد مورد توجه قرار نگرفت.اینجا باید بگویم که متاسفانه سخنان رهبری در کشور اجرا نمی‌شود و نسبت به این موضوع ولایت پذیری وجود ندارد. ما الان مجوز پس از چاپ نداریم. به عنوان مثال ناشر بعد از ارائه کتاب به بخشی از ارشاد که مجوز چاپ کتاب را صادر می‌کند، پنجاه مورد اصلاحات دریافت می‌کند. اینجاست که ناشر می‌تواند از خلا موجود استفاده کرده و نسخه اصلاح شده را به اداره کتاب می‌دهد و در بازار نسخه اصلاح نشده را ‌بفروشد.

تبیک: در همه کشورها ممیزی کتاب را داریم

آیا بحث ممیزی کتاب و اصلاح شکل و محتوای آن در سایر کشورها هم وجود دارد؟

ما بحث ممیزی را در همه کشورها حتی کشورهای اروپایی مثل فرانسه داریم. البته این کشورها برای این کار از فناوری هوشمند استفاده می‌کنند. مثلا کشور چین در ممیزی کتاب از هوش مصنوعی استفاده می‌کند. استفاده از فناوری باعث می‌شود که ضریب خطا پایین بیاید. در کشور ما سلایق و سیاست‌های غیر مشخص باعث می‌شود که خطای بیشتری در ممیزی کتاب داشته باشیم. از طرفی تغییر دولت‌ها و در پی آن تغییر برخی سیاست ها، باعث می‌شود که در حوزه صدور مجوز کتاب ثبات نداشته باشیم. این موضوع باعث سردرگمی ناشر، نویسنده، مترجم و مخاطب کتاب می‌شود و این اتفاق برای حیثیت فرهنگی نظام و دولت قابل قبول نیست. من معتقدم اگر فرهنگ می‌خواهد به نقطه مطلوب برسد باید از سیطره دولتی بودن خارج شود. البته کار اصلی را باید مردم انجام دهند. مطلوب نیست که در زمینه فرهنگ کارها را دولت انجام دهد. از هر منظری نگاه کنیم بهتر است کارهای مختلف به شکل مردمی انجام شود. برای مردمی شدن، نیاز است نخبگان وظیفه راهنمایی مردم را به نحو احسن انجام دهند.

 

اگر کسی بخواهد به یک کارشناس و مشاور کتاب تبدیل شود، نیاز است چه مراحلی را طی کند؟

 بنده اعتقاد دارم اگر کسی انگیزه و استعداد متوسط به بالا داشته باشد، می‌تواند به کارشناس حوزه کتاب تبدیل شود، حتی اگر در زمینه کتاب صفر باشد. بنده به افراد مختلفی که مسیر کارشناس و مشاور کتاب شدن هستند کار می‌کنم به عنوان مثال یک گروه از این افراد دختران نوجوانی هستند که در قزوین به طور ویژه در حوزه کتابها با موضوعاتی چون خانواده، عفاف و حجاب کار می‌کنند و من ماهی یک کارگاه برایشان برگزار می‌کنم. بعد از مدتی این افراد به کارشناس کتاب در زمینه خانواده و عفاف تبدیل خواهند شد. اکنون این افراد کار میدانی هم انجام می‌دهند و در مکان‌هایی مثال نماز جمعه محفل کتاب برپا می‌کنند و با جامعه هدف ارتباط مستقیم دارند. بنده خودم مدتی در فضای آموزش نوجوانان فعال بوده‌ام و بین این افراد استعدادهای شگرفی دیده‌ام و این استعدادها یک فرصت هستند که اگر ما استفاده نکنیم دشمن از آن استفاده می‌کند. شما دقت کنید اکثر کتابهای کودکان و نوجوان در کتابفروشی‌ها، کتابهای ترجمه هستند.

محمد رسول تبیک

آیا موجودی حاضر در بازار نشر از نظر کمیت و کیفیت، پاسخگوی نیاز مخاطبین کتاب است؟

 ما کتابهای خوب و باکیفیتِ بسیاری در بازار داریم اما رسانه‌ها اجازه نمی‌دهد این دسته از کتابها برجسته شوند و مورد توجه قرار گیرند. در بخش‌های قبلی صحبتم به برخی کتابهای روانشناسی که محتوای سطح پایین اما مخاطب بالایی دارند اشاره کردم، در حالی که همین الان در کشور ما نشرهای مختلف کتابهای خوبی در این حوزه تولید کرده‌اند.

محمد رسول تبیک: برای افزایش کیفیت و کمیت کتابخوانی باید حضور مشاورین و کارشناسان کتاب در نمایشگاه‌ها برای مخاطبین جابیفتد.

ما در کشور نمایشگاه‌های کتاب مختلفی داریم که در در زمان‌ و مکانهای مختلف و با موضوعات متفاوت برپا می‌شود، برای استفاده بهتر و با کیفیت‌تر از این نمایشگاه‌ها چه پیشنهادی دارید؟

ابتدا باید عرض کنم که ما در زمینه کتاب کاستی‌های فراوانی داریم و هر چه قدر هم نمایشگاه‌های مختلف برگزار کنیم کم است و به اقدامات مختلفی جهت بهبود وضعیت کتاب نیاز داریم. بنده حدود دو دهه است که در نمایشگاه‌های کتاب حضور دارم و بر اساس تجربیات گذشته فکر می‌کنم می‌توان کارهای موثری برای بهبود نمایشگاه‌ها انجام داد. اقدامات روبه‌جلو برای استفاده بهتر از نمایشگاه‌ها از یک کلید واژه مهم سرچشمه می‌گیرد و آن کلید واژه «تسهیل دسترسی مردم به کتاب خوب و مناسب» است. هر نمایشگاهی که بتواند این هدف را محقق کند نمایشگاه موفقی است. حال برای دست یافتن به این نمایشگاه یک راهکار مهم و کلیدی داریم. راه‌حل استفاده بهتر از نمایشگاه‌ها، حضور مشاورین متخصصِ کتاب در جای‌جای نمایشگاه به صورت موضوعی است. این که مشاورین متخصصین موضوعی در نمایشگاه داشته باشیم از این که نمایشگاه‌های کتاب با موضوعات مختلف برگزار کنیم مهمتر است. به عنوان مثال غرفه‌ای باشد که به مخاطبین علاقه‌مند به حوزه‌هایی مثل تاریخ، فلسفه و ادبیات مشاوره دهد. این امر در نمایشگاه بین‌المللی کتاب امسال انجام شد اما باید در این زمینه تبلیغات کافی انجام شود. گاهی برخی اصلا متوجه نمی‌شدند که چنین مشاورانی در نمایشگاه حضور دارند و جای مناسبی هم به مشاوران داده نشده بود. باید این مسئله جا بیفتد که ما برای انتخاب کتابی که می‌خوانیم نیاز به مشاوره داریم. خنده‌دار است  اگر سه نفر با بیماری‌های مختلف به پزشک مراجعه کنند و نسخه‌ای واحد برای آن‌ها تجویز شود و همین روال در انتخاب کتاب نیز وجود دارد و افراد با شرایط متفاوت باید کتابهای خاص خود را بخوانند. هر انسانی دسته‌ای از نیازها دارد و بر اساس آن حرکت می‌کند. نیازهاست که ما را به جهات مختلف پیش می‌برند. کسی هم که سمت کتاب می‌رود یا یک خلاهایی احساس کرده یا به دنبال رشد است. حال این که چه چیزی نیاز را برطرف می‌کند نیاز به متخصص دارد. مشاور کتاب ابتدا شرح حال ما را می‌پرسد و بر اساس آنچه می‌شنود یک سیر مطالعاتی را به کتابخوان معرفی می‌کند. گاهی اوقات ممکن است نیاز فرد خواندن کتاب تاریخ است اما به دنبال کتاب ادبیات است. اگر می‌خواهیم هدفمند زندگی کنیم بایستی برای هر مسئله‌ای از جمله خواندن کتاب به سراغ متخصص آن برویم.