گروه فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: کتاب از هفت بخش تحت‌عناوین «نظام طبقاتی در دوره قاجار»، «ساختار اقتصادی دوره قاجار»، «ساختار شهری در دوره قاجار»، «خلق‌وخوی ایرانیان در دوره قاجار»، «اعیاد و آیین‌های ملی و مذهبی در دوره قاجار»، «پوشش و آرایش مردم در دوره قاجار» و «آداب‌ و رسوم و روزمرگی‌های مردم عهد قاجار» تشکیل شده است. «سرآمدان اجتماعی و اقتصادی»، «مبادلات مالی و پولی در دوره قاجار»، «وضعیت تجارت و دادوستد خارجی»، «عناصر اصلی و فضاهای عمومی»، «تعارفات ایرانی»، «برخورد با اقلیت‌ها»، «خرافه‌پرستی و تقدیرگرایی»، «علاقه ایرانیان به تاریخ و ادبیات»، «آیین‌ها و مراسم نوروزی»، «اعیاد و آیین‌های مذهبی»، «عید فطر»، «پوشش زنان»، «پوشش مردان»، «آداب و رسوم مهمانی»، «وضعیت بهداشت و درمان»، «وضعیت طبابت»، «ناامنی در راه‌ها»، «وسایل حمل‌ونقل»، «آداب و رسوم بدرقه و استقبال»، «آداب و رسوم ازدواج» و «آداب سوگواری» از جمله ۷۴ فصل آن محسوب می‌شود.

این اثر با عبور از مرزهای تاریخ‌نگاری سنتی به حوزه‌های گوناگون زندگی مردمان دوره قاجار وارد شده است؛ بنابراین پس از پرداختن به طبقات اجتماعی، ساختار اقتصادی و ساختار شهری، بستر زیست اجتماعی و کسب‌وکار و معیشت عامه را به تصویر می‌کشد. سپس خلق وخوی ایرانیان، آیین‌های ملی و مذهبی، آداب و رسوم و روزمرگی‌های مردم، رویکردی جزیی‌نگارانه پیدا می‌کند و به زندگی روزانه جامعه قاجار می‌پردازد.

کتاب «جامعه‌نگاری عهد قاجار» کوشیده در حوزه تاریخ‌نگاری مردم گام بردارد به همین دلیل با فاصله گرفتن از شرح روایت شاهان و حکایت نخبگان و نهادهای قدرت، سراغ مردم در برهه‌ای از تاریخ رفته است.

این کتاب ضمن توصیف تجربه‌ها و عادات و رسوم زندگی مردمان شهری و روستایی و سیر تغییراتی که در حوزه‌های مختلف زیست فردی و جمعی به‌واسطه تحولات سیاسی و اجتماعی دوره قاجار و ورود تجدد غربی روی داد به تاثیر متقابل دگرگونی اندیشه و کنش عمومی بر رویدادهای سیاسی اواخر قاجار می‌پردازد تا نشان دهد چگونه فعالیت‌های روزانه و تکراری مردم در جامعه‌ای که دستخوش بازسازی‌های فکری و ساختاری است درگیر کنش‌ها و مقاومت‌های آگاهانه می‌شود.

کتاب با نگاهی بین رشته‌ای، که مبتنی بر تاریخی‌سازی علوم اجتماعی و مطالعات فرهنگی و اقتصادی است، نوع جدیدی از روش‌شناسی مطالعات تاریخی را اتخاذ کرده که تلفیقی نوآورانه از تجربه‌های تاریخ‌نویسی مردم است. اگرچه این شیوه از نگارش تاریخ، خط سیر گسترده‌ا‌ی را طی می‌کند، با نگاهی جزیی‌نگرانه زندگی روزانه، مناسبات خانوادگی، کسب‌وکار و تفریح و سرگرمی، فرهنگ و اندیشه ایرانیان عهد قاجار را بررسی کرده است. پرداختن به جزییات آداب و رسوم روزمره، مانند آداب مهمانی و معاشرت، غذاخوردن، ازدواج و سفر امثالهم، نه‌تنها به‌عنوان قطعاتی از پازل زندگی فردی و جمعی در دوره قاجار حایز اهمیت است، بلکه شرح کیفیت و چگونگی زندگی مردم عادی زوایای پنهان بستر فرهنگی و اجتماعی آن دوره را روشن می‌کند. این نوع تاریخ‌نگاری به مخاطب کمک می‌کند که نگاه جامع‌تری به کامیابی‌ها و ناکامی‌های نخبگان فکری و رجال سیاسی در اصلاح جامعه قاجار داشته باشد.

جامعه ایران در دوره قاجار را با رویکرد جامعه‌شناختی می‌توان به چهار طبقه اجتماعی- اقتصادی تقسیم کرد. رده‌بندی جامعه ایران در این طبقات چهارگانه بر اساس میزان عایدات، محل عایدات و امرار معاش و موقعیت اجتماعی صورت گرفته است.

طبقه نخست، طبقه سرآمدان مالی و اجتماعی بود. سرآمدان مالی شامل شاهزادگان قاجار، رجال درباری صاحب القاب، اعیان و اشراف شهری، و خان‌ها و زمینداران بزرگ می‌شد. در راس طبقه متوسط تجار و بازرگانان خرده‌پا بودند، اما پیکره این طبقه اجتماعی-اقتصادی را اهالی بازار تشکیل می‌دادند که شامل «کسبه» (فروشندگان اجناس)، «پیشه وران» (صاحبان فن و حرفه) و «صنعتگران» می‌شد. میرزاها، روحانیون و اطبا نیز در این طبقه جای می‌گرفتند. کاسبان دکان‌دارهای فروشنده کالا بودند؛ مانند بقالان، بزازان، علافان، قصاب‌ها، صرافان، توتونچیان، قنادان و غیره. برخی از اصناف راسته ویژه به خود را در بازار داشتند، مانند پارچه‌فروشان که در بازار بزازها مستقر بودند. فروشندگان سیار و دوره‌گرد بخشی از طبقه فرودست جامعه را تشکیل می‌دادند. چاروادارها راهنمایان مسافران طی سفر بودند، ضمن آن‌که تهیه چهارپا و کلیه وسایل سفر را هم به‌عهده داشتند. در یک کلام، سفر بدون چاروادارها غیرممکن بود. جدا از این مشاغل طبقه فرودست، گروه‌های دیگری در جامعه شهری بودند که سازماندهی و طبقه اجتماعی – اقتصادی مشخصی نداشتند؛ لوتی‌ها، متکدیان، دراویش، مطرب‌ها و دلقک‌ها از جمله این افراد «بی‌طبقه» شمرده می‌شدند. البته نباید از نظر دور داشت که بر خلاف لوتی‌ها و دروایش و متکدیان که اصطلاحا انگل‌وار زندگی می‌کردند، مطرب‌ها با دریافت دستمزد روزگار می‌گذراندند، اما به دلیل دید تحقیرآمیز اجتماع به آن‌ها در یک ردیف قرار گرفته بودند.

تقسیمات طبقاتی جامعه قاجار به‌صورت مشخصی از طریق پوشش، آداب و رفتار معاشرتی و شیوه زندگی در عرصه عمومی آشکار بود؛ مثلا، لباس و کلاه مردان موقعیت اجتماعی و تمکن مالی آن‌ها را نشان می‌داد: تجار و بازرگانان فینه با عمامه شیر شکری یا مندیل یا کلاه‌پوست بخارایی به سر می‌گذاشتند. اعیان و اشراف هم کلاه‌های بلند داشتند. اندازه طول کلاه‌ها در رقابت برای به رخ کشیدن شان و منزلت اجتماعی به تدریج آن قدر بلند شد که به ۷۵ سانتی‌متر هم رسید. مردان طبقه متوسط عمدتا کلاه‌های نمدی بر سر می‌گذاشتند و فقرا که توان خرید کلاه نداشتند پارچه‌ای کوتاه بر سر می‌بستند، زیرا در دوره قاجار تمام مردان سر خود را می‌بایست می‌پوشاندند و این نشانه شرافتشان بود. اگر مردی پوشش بر سر نداشت او را مجنون می‌پنداشتند. علما، روحانیون و طبیبان که خود بر تمایزات دیگری دلالت داشت. منزلت و جایگاه اجتماعی داشتند به جای کلاه عمامه بر سر می‌گذاشتند. رنگ عمامه خود بر تمایزات دیگری دلالت داشت.

اعیان و اشراف حتی اگر تمول و ثروت خود را از دست می‌دادند، باز هم لقب و افتخارات و فاصله طبقاتی خود را با جدیت حفظ می‌کردند. از آن طرف، طبقات فروتر نیز به فکر به زدن این ترتیبات و از میان بردن این شکاف نبودند.

از ابتدای دوره قاجار تا پایان دوره ناصری اختلافات و فاصله طبقاتی در جامعه امری مسلم و مشیت الهی پنداشته می‌شد. از همین رو تفاوت‌های طبقاتی موجب و انگیخته شدن خصومت و شورش‌های بین طبقاتی نمی‌شد. این نگرش تسلیم و رضا به تقسیم‌بندی‌های اجتماعی اقتصادی مکتوم و تمایز و امتیازهای ناشی از آن به تدریج از دوره تکوین مشروطه در اواخر دوره مظفری از سوی طبقه متوسط به چالش کشیده شد.

انتشارات ققنوس کتاب «جامعه‌نگاری عهد قاجار» را با زیرعنوان تاریخ اجتماعی و زندگی روزمره مردم در دوران قاجار امسال -۱۴۰۱ منتشر کرده و این اثر مزین به تصویر است.