گروه فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: موضوع این کتاب بررسی ردیف و تلاش برای شناخت آن و رابطه با اجرای موسیقی است؛ هدف از تهیه کتاب، معرفی ردیف و موسیقی برخاسته از آن و مسائل فرهنگی موسیقی ایرانی برای مخاطبان آن در امریکای شمالی و پژوهشگران اروپایی بوده است.

ردیف یکی از جامع‌ترین و فراگیرترین انواع موسیقی ایران در دوره معاصر است که با اشکال و فرم‌های مشابه در خاورمیانه دیده می‌شود و قرن‌های متمادی از آن برای تولید موسیقی استفاده شده است. در عین حال ردیف از یک ساختار منسجم برخوردار است. می‌توان از ردیف به‌عنوان یک مفهوم ثابت و مشخص سخن گفت اما باید توجه داشت که به تعداد استادان موسیقی، ردیف وجود دارد که هر استاد هم ممکن است چندین اجرای مختلف از ردیف خود داشته باشد. ردیف هم رپراتور اصلی موسیقی در ایران است و هم جنبه‌های تئوریک موسیقی ایران را در خود دارد. در عمل هم اجراهای متنوعی وجود دارند که بر اساس ساختار موسیقایی ردیف شکل گرفته‌اند.

در فرهنگ موسیقایی ایران، ردیف هنوز ناشناخته است و نکته مهم دیگر این است که همان‌طور که ردیف در ارتباط جدی با موسیقی کلاسیک ایران است با موسیقی‌های عوام‌پسند، قومی و موسیقی نواحی ایران هم در ارتباط است.

کتاب «ردیف موسیقی دستگاهی ایران» شامل سه بخش تحت‌عناوین «ردیف‌ها و ردیف»، «سه دستگاه» و «ردیف در فرهنگ ایرانی» و ۱۰ فصل «منابع پژوهش‌ها، اسامی»، «ساختار دستگاه در ردیف»، «چهارگاه، از ردیف تا بداهه‌نوازی»، «دستگاه ماهور در چهار ردیف جدید»، «روابط درونی میان اجزا دستگاه شور»، «مقایسه چهارگاه، ماهور و شور نکته‌ها و نتایج»، «ردیف، نگرش‌ها، داوری‌ها و جایگاه آن در تهران-۱۳۴۸»، «ردیف در قطعات آهنگسازی شده و اشکال غیرکلاسیک موسیقی ایران»، «زمینه‌های فرهنگی» و «موسیقی ایرانی، نمادها و ارزش‌ها» است.

فصل اول دربردارنده مطالبی در مورد تاریخچه ردیف، منابع موجود برای مطالعه، نسخه‌های مختلف موجود و پاره‌ای اصطلاحات استفاده شده برای قسمت‌های مختلف آن است. در فصل دوم به‌طور عمیق‌تر به ماهیت مهم‌ترین قسمت‌های ردیف یعنی دستگاه‌ها و از آن مهم‌تر گوشه‌ها پرداخته شده است و رابطه درونی میان آن‌ها، نقش‌های مختلفی که می‌توانند بگیرند و نیز درجه اهمیت‌شان بررسی شده است. پس از مقدمه کلی، در بخش دوم کتاب سه مطالعه صورت گرفته درباره ردیف، گنجانده شده‌اند. هر یک از این سه با رویکردی متفاوت ردیف را بررسی کرده‌اند. اما در عین حال با هم وجه اشتراک نیز دارند.

اولین مبحث فصل سوم، درباره دستگاه چهارگاه است. در این فصل بر مقدمه (دستگاه چهارگاه) و درآمدهای آن و نیز واریاسیون‌های مختلف آن درآمدها تمرکز شده است. ضمنا چگونگی حضور واحدهای کوچکی از موسیقی (ردیف) در اجراهای بداهه مورد مطالعه قرار گرفته است. فصل چهارم به دستگاه ماهور اختصاص دارد. در این فصل رابطه میان چهار نسخه جدید از دستگاه ماهور بررسی شده و روشی برای توصیف و تفسیر حرکات ریتمیک در بخش‌های غیرمتریک ارائه شده است. فصل پنجم در مورد دستگاه شور است. رابطه میان بخش‌های تشکیل دهنده این دستگاه در ۱۸ منبع از ردیف دستگاه شور در این فصل مورد مطالعه قرار گرفته است. به‌علاوه چگونگی توزیع موتیف‌های موسیقایی در بخش درآمدهای شور و نیز مجموعه‌ای از چند اجرای بداهه از این دستگاه، بررسی شده است.

در فصل ۶، سه دستگاه (چهارگاه، ماهور و شور) در کنار یکدیگر به‌طور خلاصه مورد مطالعه قرار گرفته‌اند و رابطه میان آن‌ها و اجراهای موجود بررسی و برخی قواعد (نسبتا ثابت) مشخص شده است. همچنین به مواردی که در آن‌ها ردیف و اجرا از هم فاصله می‌گیرند نیز تا حدی توجه شده است. مطالعه دقیق و جزیی روی اجزای مختلف هر دستگاه می‌تواند جالب باشد. در این سه نمونه بررسی انجام گرفته روی ردیف سعی بر آن بوده تا پیچیدگی موجود در ردیف و موسیقی که خاستگاه آن ردیف است نشان داده شود.

در بخش سوم، ردیف در فرهنگ ایرانی، مجموعه‌ای از بررسی‌ها و رویکردها مطرح شده که با آنچه در بررسی دستگاه‌ها گفته شده به‌صورت مقایسه‌ای و تطبیقی در ارتباط قرار می‌گیرد. مطالب این بخش بیشتر بر پایه مشاهداتی است که نویسنده در سال ۱۳۴۸ داشته است.

در فصل هفتم گرایش‌ها و نظرات مردم تهران نسبت به موسیقی کلاسیک ایرانی توصیف شده است. در فصل هشتم به رابطه میان اجراهای بداهه (از موسیقی ایرانی)، قطعات از پیش ساخته شده از رپرتوار موسیقی کلاسیک (ایران)، موسیقی عوام‌پسند و موسیقی محلی و نواحی مختلف ایران پرداخته شده است. در فصل نهم پاره‌ای از زمینه‌های فرهنگی موجود در طول قرن بیستم، که ردیف بر بستر آن‌ها به حیات خود ادامه داده است، بررسی شده‌اند. در این فصل به‌طور خاص به تاثیر تغییر و تحولات فرهنگی و به‌ویژه فرایندهای غربی شدن و شهرنشینی بر تاریخ معاصر ردیف، توجه شده است. همچنین فرایندهای مدرن شدن و غربی شدن (همراه مقایسه‌ای میان تهران و مدرس) بررسی شده است. نقش ردیف در زندگی یک استاد و موسیقیدان ایرانی یعنی نورعلی برومند، چگونگی تداوم موسیقی ایرانی در خارج از ایران و در میان جمعیت یهودیان مهاجر و امریکاییان ایرانی‌تبار، از جمله موضوعات بحث شده در این فصل هستند.

نویسنده تلاش کرده در فصل ۱۰، رابطه میان جامعه و فرهنگ ایران با مشخصه‌های موجود در موسیقی ایرانی را تبیین کند. او در این فصل روی این موضوع تاکید دارد که ردیف محوری‌ترین ارزش‌های فرهگی جامعه ایران را در خود به صورت نمادین دارد و نشان دهند آن ارزش‌های فرهنگی است.

Nettl_Brunoبا توجه به مباحث مورد بررسی کتاب، بیشترین توجه و تاکید روی موسیقی سازی است و حاصل سال‌ها جست‌وجوی پراکنده درباره موسیقی ایرانی که توسط برونو نتل آغاز شده بود. پروفسور نتل یکی از پیشکسوتان علم اتنوموزیکولوژی از دهه ۱۹۶۰ میلادی تحقیقات خود را در ارتباط با موسیقی دستگاهی ایران آغاز کرد. او در سال‌های ۱۳۴۶ تا ۱۳۴۹ نزد استاد نورعلی برومند در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به بررسی در زمینه موسیقی دستگاهی (ردیف) پرداخت. پروفسور نتل در ۱۵ ژانویه ۲۰۲۰ درگذشت.

در صفحه ۵۰ کتاب درباره نام‌گذاری در ردیف توضیح داده شده: «از بررسی نام‌ها در ردیف می‌توان به سرنخ‌های مهمی درباره تاریخچه و خاستگاه‌های ردیف دست یافت. با چند مثال می‌توان ماهیت کلماتی را که به‌عنوان نام دستگاه‌ها و گوشه‌ها برگزیده شده‌اند، نشان داد. ابتدا نام دستگاه‌ها را بررسی می‌کنیم. برخی از نام‌ها مفهوم موسیقایی ندارند؛ مثل همایون (که به مفهوم شاهنشاهی و سلطنتی است)، راست (درست و مستقیم)، دشتی (یعنی منسوب به دشت‌ها و شاید روستاها و یا بیابان‌های اطراف دشتستان). برخی هم بر اساس نام ایل‌ها و اقوام مختلف انتخاب شده‌اند؛ مثل بیات ترک (منسوب به قوم ترک)، بیات اصفهان (نام شهری است)، افشاری (ایل افشار). برخی دیگر هم نام‌هایی هستند که صرفا جنبه موسیقایی دارند؛ همچون سه‌گاه، چهارگاه و پنجگاه، که بر اساس درجات گام‌ها و ... نام‌گذاری شده‌اند. تعدادی از نام‌های دیگر هم معنای موسیقایی دارند، ولی مثل گروه قبلی، مفاهیم فنی و تکنیکی را القا نمی‌کنند. بلکه خیلی ساده برای مشخص نمودن مجموعه‌هایی از مصالح موسیقی به کار رفته‌اند؛ همچون شور و نوا (اما شور را می‌توان به مفاهیمی چون «مزه شور»، «هیجان»، «احساس» و بسیاری مفاهیم مرتبط با هم تعبیر نمود)».

کتاب «ردیف موسیقی دستگاهی ایران» نوشته برونو نتل با ترجمه علی شادکام نخستین بار سال ۱۳۸۸ در انتشارات سوره‌مهر منتشر شده و مقدمه نویسنده، مقدمه نویسنده بر ترجمه فارسی و مقدمه مترجم ضمیمه اثر است.