گروه سینما«هنرآنلاین»: این روزها فیلم «تارا»  به نویسندگی و کارگردانی کاوه قهرمان که پیش‌تر در گروه هنر و تجربه اکران شده بود، در حال اکران آنلاین از پلتفرم فیلیمو است. قهرمان سابقه طولانی در سینمای فیلم کوتاه دارد. «تمام چیزهایی که جایشان خالی است»، «دوردست»، «مونولوگ» و«کودتای 28 مرداد» از جمله آثار سینمایی کوتاه او است. او به بهانه اکران آنلاین اولین فیلم بلندش، میهمان خبرگزاری «هنرآنلاین» بود و با او به گفتگو پرداختیم که بخش دوم آن را در ادامه می‌خوانید:

 

کمتر فیلمسازی در ایران وجود دارد که اولین فیلم بلندش را به گونه‌ای بسازد که چندان عامه‌پسند نباشد و مخاطب خاص خودش را داشته باشد. معمولا همه به سراغ آثار اجتماعی می‌روند تا دیده شوند. کار شما یک ریسک است و تهیه‌کنندگانی که تنها به دنبال ساخت آثار پرفروش هستند و اصطلاحا بساز و بفروش هستند، کمتر به آن اقبال دارند. این ریسک را پذیرفتید؟

کاوه قهرمان_ من سینما و فیلم ساختن برایم مهم است. دوست ندارم حرفی که میزنم به نحوی باشد که خودم نیستم و یا فیلمی بسازم که خودم دوستش نداشته باشم. فیلم «تارا» در جشنواره فجر که ماجرای عجیبی داشت و اصلا مشخص نشد در آن سال در جشنواره بود یا نه. در خارج از ایران هم پذیرفته نشد و وقتی من با چند پخش‌کننده خارجی  صحبت می‌کردم، آن‌ها می‌گفتند که فیلمی را می‌پذیرند که یا سیاسی و یا اجتماعی باشد. مخاطبانی که در خارج از کشور چه ایرانی و چه خارجی وقتی فیلم را می‌دیدند، می‌گفتند مگر ایران اینقدر قشنگ است؟  این به این دلیل است که ما تصویر غلطی از کشور ارائه دادیم.

از نظر من تهران و بلوار کشاورزش در بهار به اندازه پاریس زیبا است. این نظر شخصی من است. من فیلمی ساختم که در خارج پذیرفته نمی‌شود و در ایران هم بنیاد سینمایی فارابی به من می‌گوید که ترجیح می‌دهد نام فارابی بر این فیلم نباشد. اما نکته این است که فیلم شبیه من است و من می‌توانم پای آن بیاستم. ایستادن نه به معنای کامل بودنش. فقط این بهترین چیزی بود که من می‌خواستم بگویم. نه دروغی به خودم گفتم و نه به دیگران.

 

اکنون مرز بین فیلم اجتماعی و سیاه‌نمایی رعایت نمی‌شود. دیگر انگار ظرافتی برای بیان مسائل اجتماعی وجود ندارد. تصویری که از ایران برای جهان نشان داده می‌شود، چیز جالبی نیست. طبیعی است که مسائل اجتماعی وجود دارد اما باید هنرمندانه روایت شود.

کاوه قهرمان_ جهان از ایران فیلم رومنس نمی‌خواهد. رومنسی که مرد به خانه می‌آید و با فاصله از همسرش می‌نشیند را نمی‌خواهد. رومنس را فرانسه و آلمان می‌سازند. از ایران آن فیلم اجتماعی را که در خیابان دعوا راه می‌افتد، اعتیاد و دادگاه و فقر را می‌خواهد. جهان می‌پذیرد که یک فرد پایین شهری داد و بیداد کند اما نمی‌پذیرد که فرد عکاس که فیلمساز است و عاشق همسرش است در فاصله 4 متری از او می‌نشیند.به هر اندازه که فیلم اجتماعی ما ممکن است دروغ داشته باشد، فیلم من هم دروغ است که یک زن و شوهر دست همدیگر را نمی‌گیرند.

من فیلمم بدون اصلاحیه مجوز گرفت. فیلم برای گرفتن مجوز ارشاد چیزی را تغییر نداد. اما در این پروسه فکر می‌کنم که اگر مجوز نمی‌گرفتم چه فرقی می‌کرد وقتی قرار است در هر حالتی فیلمم محکوم به شکست باشد و دیده نشود. سینمای ما اکنون به شکل فیزیکال مرده است. فیلم ما در اکران فیزیکال در هنر و تجربه کم فروش رفته است اما در نمایش خانگی تماشاگرش بیشتر است.

بازار سینمای ما الان  در تسخیر سینمای کمدی سخیفی است. همان فیلمفارسی‌هایی که سینما را نابود کردند. دغدغه تهیه‌کنندگان این گونه فیلم‌ها سینما نیست. نزدیک به یک دهه است که چیزی به اسم سینما وجود ندارد.

سینمای کوتاه چطور؟ آیا می‌توان سینمای کوتاه را یک سینمای مستقل اثگذار دانست یا فقط دریچه‌ای برای ورود به عرصه فیلم بلند است؟

کاوه قهرمان_در شکل جهانی این که سینمای کوتاه به عنوان یک بخش حرفه‌ای مستقل در نظر گرفته شود یا خیر،  به انتخاب شما بستگی دارد. من به شخصه معتقد نیستم که این مسیر مشق از فیلم کوتاه تا رسیدن به فیلم بلند طی شود. در ایران این که من انتخاب کنم فیلم کوتاه بسازم تا به سینمای بلند وارد شوم، به این دلیل است که فیلمساز فیلم کوتاه جایی برای ارائه فیلمش ندارد. در کشورهای صاحب سینمای کوتاه مانند فرانسه و آلمان، یک سوبسید فرهنگی به فیلم‌ساز فیلم کوتاه تعلق می‌گیرد. در واقع فیلمسازان فیلم بلند سوبسید فرهنگی پرداخت می‌کنند تا کمکی به جریان سینمای کوتاه شود. در فرانسه هم بازار فیلم کوتاه در تلویزیونشان وجود دارد.

من از 18 سالگی فیلم کوتاه ساختم اما 90درصد این فیلم‌ها با هزینه شخصی و کمک دوستان بوده است  و هیچ چرخش مالی وجود نداشته است. این موجب می‌شود که وارد چرخه فیلم بلند شوم تا گردش اقتصادی داشته باشم. در غیر این صورت به این معنا نیست که سینمای کوتاه را دوست نداشته باشم. فیلمسازی غیر از مسئله آرتیستیک که مهم هم است، خرج هم دارد. یعنی در پارتیزانی‌ترین شکل ممکن هم  اثر تولید کنیم، باز هزینه دارد. تا زمانی که مسئله اقتصادی حل نشود، ماجرای سینمای کوتاه حل نمی‌شود.

 

هانیه علینژاد