سه شنبه هفتم مرداد، فتحالله توسلی نماینده کبودرآهنگ و بهار، سؤالاتی از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی کرد که در میانه صحبتش، یکی دو نکته معطوف به سینمای ایران بود. در این مطلب، به این دو نکته پرداخته میشود:
نخست آن که توسلی در فرازی از بیانش ادعا کرد: «آقای وزیر خبر دارید فیلمهای شما چه بلایی سر کشور آورده و چه طلاقهایی در جامعه رخ میدهد.» این گزاره که بین فیلمهای سینمای ایران و رواج طلاق در خانوادهها نسبت وجود دارد، قاعدتاً باید از پژوهشی علمی استنتاج شده باشد، وگرنه حمل بر یاوهگویی و بلکه تهمت به اهالی سینمای ایران خواهد شد.
توسلی در بیان این گزاره هیچ استنادی به هیچ تحقیق و آمار و سنجش علمی و دانشگاهی نکرده است. با مروری ولو گذرا بر داشتهها و یافتههای پژوهشی انجامشده درباره علل طلاق هم درمییابیم که در هیچ یک از آنها، سینما به عنوان عامل طلاق ذکر نشده است. طبق گزارشی که در شماره ۷ نشریه «فرهنگ و ارتقاء سلامت» وابسته به فرهنگستان علوم پزشکی آمده است، مهمترین موارد عوامل طلاق طی ۱۰ سال گذشته به ترتیب فراوانی عبارت بودند از: بیکاری مرد، عدم تفاهم اخلاقی، ناباروری، تفاوتهای فرهنگی، دخالت اطرافیان، بیماریهای روانی، اعتیاد، مشکلات مالی و درآمد ناکافی، ازدواج تحمیلی و اجباری، عدم رضایت جنسی، خشونت خانگی، بیعلاقگی به همسر، خیانت به همسر، ازدواج مجدد، بیماریهای جسمی، انتظارات غیرواقعبینانه، بداخلاقی، بددهنی و فحاشی، مشکلات حقوقی و قضایی و عدم اعتماد به یکدیگر.
در این فهرست هیچ اشارهای به طلاق ناشی از تماشای فیلمهای سینمای ایران نشده است؛ چه رسد به فیلمهایی که در بازه زمانی دوران وزارت سیدعباس صالحی اکران شدهاند. شاید در این مجال اشاره به لایحه «حفظ کرامت و حمایت از زنان در برابر خشونت» بیمورد نباشد که مدتهای مدید در مجلس تصویب نشد؛ در حالی که یکی علتهای اصلی طلاق، خشونتورزی علیه زنان است و بیتوجهی به آن، خود نشان دهنده میزان اهمیت به بحث طلاق نزد برخی از نمایندگان مجلس است. موارد دیگر علل طلاق نیز که عمدتا به مناسبات اقتصادی و معیشتی معطوف است، باز به وظایف خود نمایندهها در شیوههای تصویب بودجه و مناسبات تقنینی و نظارتی برمیگردد که چگونه مسائلی همچون بیکاری و مشکلات مالی را در رفع ماجری طلاق مورد توجه قرار دادهاند.
در بسیاری از آثار سینمایی، نمایش ناهنجاریها با هدف نقد، آموزش یا آگاهیبخشی انجام میشود، نه ترویج
نکته دوم صحبتهای توسلی درباره سینما، با تأکید بر فیلم «پیرپسر» بود که از وزیر پرسید: «خبردارید پیرپسر چه بلایی سر جوانان ما میآورد؟» و این فیلم را «مروج فساد و مشروب خواری و هزار تا چیز دیگر» دانست. اینجا هم میتوان از توسلی پرسید به استناد چه تحقیقی ادعا کرده است که فیلم «پیرپسر» بلا سر جوانان میآورد و اگر چنین تحقیقی در میان نیست، زیبنده نماینده مجلس نیست که به جای استدلال درست در پرسیدن سؤال از وزیر، به استنادات مبهم و اثباتنشده متوسل شود.
درباره ترویج فساد و استعمال الکل نیز این نکته بدیهی یادآوری میشود که صرف نمایش پلشتی، ترویج پلشتی نیست. در بسیاری از آثار سینمایی، نمایش ناهنجاریها با هدف نقد، آموزش یا آگاهیبخشی انجام میشود، نه ترویج. برای مثال، فیلمهایی که اعتیاد به مواد مخدر یا الکل را با نشاندادن تباهی زندگی شخصیتها به تصویر میکشند، پیامی ضداعتیاد دارند.
«پیرپسر» نیز همین گونه است و فرجام رفتار پلشت شخصیت اصلی ماجرا که معتاد به داروی مخدر و الکل نوشی و رفتارهای زننده است، همراه با عقوبت و مکافات است. زیبنده نماینده مجلس نیست که تفاوت ترویج و نهی را در درونمایه یک اثر سینمایی درک نکند و بر اساس فهمی نادرست از فیلم، درباره آن فیلم نسبتهای زننده بدهد و وزیر را بابتش به سؤال بکشاند.
شاید بد نباشد برای نمایندگان مجلس، دورههایی از تدریس فهم سینما و ادبیات و هنر و همچنین شیوه استدلالپردازی درست با حضور مدرسان باحوصله و صبور برگزار شود تا پس از این، اگر قرار بر سؤال درباره هنر و مصداقهایش باشد، دست کم آن دسته از نمایندگانی سؤال کنند که این دورههای آموزشی را با موفقیت پشت سر گذاشته باشند و نسبت به موضوع مورد سؤال، درک کافی و درست داشته باشند.
مهرزاد دانش
منتقد سینما