گروه سینمای هنرآنلاین: یکی از بهترین روش‌های جذب مخاطب در تلویزیون، ساخت برنامه‌هایی است که رفته رفته به اصطلاح به یک «برند» تبدیل می‌شوند و این روش در تمام دنیا رایج است. در واقع، برندسازی برنامه‌های تلویزیونی یکی از کاربردی‌ترین روش‌ها و اقدامات برای جذب مخاطب است، به طوری که گاهی بیننده یک شبکه را تنها به خاطر همان برنامه دنبال می‌کند و این، اهمیت ساخت برند در برنامه های تلویزیونی را نشان می دهد، برنامه هایی که در ماندگاری مخاطبان تلویزیون سهم عمده ای را ایفا می کنند.

در رادیو و تلویزیون خودمان هم به خصوص در دهه 90 و حتی پیش از آن برنامه‌های زیادی تولید شده‌اند که رفته رفته به یک برند تبدیل شدند. بطور خاص، در حوزه های اجتماعی، طنز و ورزش برنامه‌هایی ساخته شدند که خیلی خوب توانستند مخاطبان را با خود همراه کنند. برخی از این برنامه‌ها مناسبتی بوده‌اند و به طور مثال، در ماه رمضان یا محرم از تلویزیون پخش می‌شدند و مخاطب هر سال انتظار این را می‌کشید که با سری جدید آن برنامه‌ها مواجه شود. برخی دیگر، مناسبتی نبوده و در تمامی ایام سال بر روی آنتن رفته‌اند یا همچنان می‌روند؛ مانند «در شهر» که برنامه‌ای در قالب «گزارش‌ تصویری» است.

بدون شک برای ساخت یک برند در تلویزیون سرمایه‌گذاری صورت گرفته و هزینه زیادی صرف می شود؛ هم سرمایه گذاری مادی و هم مهمتر از آن، فکری! می‌توان گفت که این برندها سرمایه های شبکه های تلویزیونی هستند و به همین دلیل است که در تمام دنیا این برنامه‌ها را تا سال های سال ادامه می دهند و به همین راحتی از آنتن خارج نمی‌کنند؛ به طور مثال LIVE with Kelly and Mark برنامه ای است که از سال 1988 از شبکه‌های تلویزیونی آمریکا پخش می‌شده و پخش آن همچنان ادامه دارد! یا Good Morning America برنامه دیگری است که از سال 1975 از شبکه‌های آمریکایی پخش می شده و همچنان ماندگار است، یعنی چیزی حدود 50 سال! بنابراین برندسازی یکی از ارکان مهم در جذب مخاطب تلویزیونی است که باید رسانه ملی نیز به آن توجه داشته باشد.

در چند سال اخیر برندهای خوبی در تلویزیون ما تولید شده و این اقدام باعث شد تا مخاطبان بیشتری پیگیر این برنامه ها باشند، اما هر کدام به دلایل مختلف از گردونه تولید خارج شده‌اند! اما آن چیزی که در دو سال اخیر شاهدش هستیم این است که متأسفانه کارهای جدی و قوی برای احیا و یا جایگزینی آن برندهای تعطیل شده ساخته نشده است. به طور مثال، در حوزه کمدی یا استعدادیابی، برنامه‌هایی تولید شده که یا آنقدر ضعیف هستند که دیده نشده‌اند و یا تقلیدی سطحی و بعضا سخیف از برندهای تعطیل شده بوده‌اند و بخاطر همین ضعف و سطحی بودن نتوانسته‌اند طیف مخاطب متنوع و چشمگیری داشته باشند. یکی از اصلی ترین دلایل این ضعف و عقب‌گرد هم این است که از برنامه سازان کاربلد استفاده نشده، این در حالی است که هستند جوانان مستعدی که پشت درهای بسته مدیران منتظر ایستاده‌اند و می توان از استعداد آنان به بهترین شکل استفاده کرد.

از یاد نبرده‌ایم که بسیاری از چهره‌های موفقی که در دهه 90 در برنامه های شاخص و برند تلویزیون، اجرا را بر عهده داشتند، همین جوانان گمنام و در عین حال مستعدی بودند که در دهه 70 وارد این عرصه شدند، اما واقعیت امروز رسانه ملی نشان می‌دهد که با وجود جوانانی با همان سطح استعداد و توان، افرادی وارد عرصه برنامه‌سازی و اجرای برنامه ها می‌شوند که نه تنها توانایی قابل قبولی در این حوزه ندارند و واقعیت‌های جامعه را چندان نمی‌شناسند، بلکه حتی گاهی تقلید را هم خوب بلد نیستند!

شاید بد نباشد، مدیران تلویزیون در این برهه زمانی پیش و بیش از اینکه برنامه های استعدادیابی بر روی آنتن ببرند، خودشان به دنبال کشف واقعی استعدادهایی باشند که یا برندهای بر زمین مانده را بلند کنند و یا بتوانند کارهای تازه و جدیدی برای مخاطب خلق کنند.