گروه فرهنگ و ادب هنرآنلاین؛ رضی هیرمندی، مترجم و پژوهشگر طنز در ایران است. تاکنون بیش از 60 جلد کتاب منتشر کرده که از آن میان میتوان به ترجمه اشعار شل سیلور استاین و"فرهنگ شیطان"، "هایکوهای طنزآمیز"، "فرهنگ گفتههای طنزآمیز" و... از جمله کارهای اوست. با او از نثر ژورنالیستی، ویژگیها و تاثیر آن بر داستاننویسی کودک و نوجوان گفتهایم که میخوانید:
ویژگیهای نثر ژورنالیستی کدام است و چه تاثیری بر داستان نویسی نوجوانان میگذارد؟ روزنامه نگاری به یک تیغ دولبه میماند که از یکسو می تواند منفی و از جهت دیگر مثبت باشد و این تاثیرات خوب و بد، ناگریز است.
بعضی صاحبنظران، یکی از ویژگیهای منفی روزنامهنگاری را سطحی بودن و شتابزدگی میدانند؟ نثر ژورنالیستی میتواند تکراری، محدود، دستمالی شده و چرکتاب باشد؛ نثری که وقتی در دایره تکرار بیفتد، از خلاقیت فاصله میگیرد و به سریدوزی خیاط ها شبیه میشود.از سوی دیگر روزنامه نگاران، فرصت پرداختن به عمق را ندارند. اگرچه مخاطب گستره روزنامهها و نشریات، به روزبودن آنها و بسیاری عوامل موجب فاصله گرفتن از عمق و پرداختن به سطح میشود.
اما این شتاب میتواند مثبت هم باشد، به این معنی که ما را با دگرگونیهای روز هماهنگ می کند؟ بله خود شتابی که به عنوان عامل منفی از آن نام میبریم میتواند موجب پویندگی و سرزندگی هم باشد چرا که ما را با دنیایی که با سرعت جلو میرود و هرلحظه در آن اتفاق تازهای میافتد، هماهنگ و همراه میکند. این شتاب، اگرچه ویژگی مثبتی نیست اما نتیجه خوبی دارد زیرا به ایجاز کلام میانجامد و این از جنبههای مثبت نثر "شبه ژورنالیستی" است؛ همان نثری که نویسندهای چون جلال آل احمد از آن بهرهها برده است.
استفاده از لغات دم دستی و رایج تا چه اندازه مثبت و یا منفی است؟ استفاده از این واژگان که در نقد ادبی آن را منفی میدانند موجب میشود که ارتباط خوبی بین نویسنده و مخاطب برقرار شود و خواننده احساس کند کتاب به زبانی نوشته شده که با آن آشنا و نزدیک است. زیرا این لغات با زندگی روزمره مردم در ارتباط است.
پس شما به گونهای"نثر بینابین" باور دارید؟ در ذات این عبارت، یک نوع محافظهکاری وجود دارد. "نثر بینابین"، یعنی نوعی مصالحه بین شکلهای مختلف زبانی و من فکر میکنم زبانی به کار کودکان و نوجوانان میآید که لایهها و سطوح مختلف زبانی را دربرمیگیرد و یکی از عناصر مهم آن خلاقیت ادبی و هنری است. زبانی که یک کودک مفروض در فلان نقطه از کشور هم میتواند آن را بخواند و احساس کند که به زبان او سخن گفته اند.
یعنی چه؟ این به معنی زبان سهل و ممتنع است؟ دقیقا. باید از زبان کوچه،زبان ژورنالیستی و... بهره برد و همه این زبانها را با عنصر خلاقیت درآمیخت و زبانی تازه خلق کرد. آن گونه که احمد محمود رفتار کرده است. او شخصیتهایی بسیار آشنا و مانوس خلق کرده که به زبان ما سخن میگویند و نمیگویند چراکه زبان آنها با ذهن خلاق نویسنده درآمیخته است. همه ما زبان شخصیتهای "زمین سوخته" را به کار میبریم اما نه با این همه زیبایی و ظرافت و ایجاز. به عبارتی روزنامه نگاری به ساده نویسی در صرف و نحو و استفاده از واژگان میانجامد.
آشنایی با ادبیات تا چه اندازه به کار روزنامه نگاران کودک و نوجوان میآید؟ کار هنری باید به گونهای باشد که یک اثر جدید هنری به جمع آثار اضافه شود. قاعدتا باید زبان کودک و نوجوان، همچنین با ادبیات کلاسیک، چه قدیم و چه مدرن آشنا بود.
منظور از کلاسیک مدرن کدام است؟ کلاسیک قدیم که گنجینههای ارزشمندی چون شاهنامه و مثنوی و گلستان و بوسنتان را دربرمی گیرد و منظور از کلاسیک مدرن،کتاب هایی هستند که یک شبه، ره صدساله رفتهاند.
بسیاری از شاعران و نویسندگان کودک در نشریاتی که برای بچه ها منتشر میشود هم مینویسند، بدون آن که تفاوتی در سبک نگارششان به چشم بخورد اگر کسی چنین کند معنا و ماهیت ادبیات و ژورنالیسم را درنیافته است.این ضعف است که نویسندگان در کتاب و نشریات به یک گونه بنویسند. نویسندگان باید در صورت و معنا خلاقانه برخورد کنند.