به گزارش هنرآنلاین، در ابتدای این نشست بینارشتهای، یونس شکرخواه در توضیح عنوان «جهان کوچک سینمایی» بیان کرد: برای این نشست، زیرعنوانی با نام «نگاه ارتباطی به فیلم کوتاه» انتخاب شده و تلاش میکنم تا در این نشست نگاهی به جهان فیلم کوتاه داشته باشم.
وی با اشاره به جمله معروف اسکورسیزی مبنی بر اینکه «مسئله سینما این است که چه چیزی در کادر و چه چیزی بیرون از کادر قرار میگیرد»، تأکید کرد: در این خصوص تفاوتی میان فیلم کوتاه و بلند داستانی وجود ندارد. در واقع، سینمای کوتاه دارای اکوسیستم کوچک مختص به خود است.
شکرخواه با اشاره به تعریف فیلم کوتاه عنوان کرد: فیلم کوتاه با در نظر گرفتن مدت زمان تیتراژ، معمولاً کمتر از ۴۰ دقیقه و اغلب زیر ۲۰ دقیقه است که این تعریف برگرفته از آکادمی اسکار است. در این قالب، زمان اهمیت بسیار زیادی دارد. چراکه باید به عنوان فیلمساز پیام خود را در مدت زمانی محدود و به شکلی مؤثر به مخاطب منتقل کنید.
وی در ادامه اظهار داشت: نشستهای اینچنینی با علاقهمندان، شبیه حضور در کلاسهای چند پایه است، چراکه سطح علمی افراد با یکدیگر متفاوت است. همه ما میدانیم که فیلم کوتاه گونهای از بیان هنری با رویکردی آزمایشگرانه است و اگر در یک فیلم کوتاه، تنها یک کانسپت به تصویر کشیده شود، فیلمساز کار خود را به خوبی انجام داده است.
شکرخواه با اشاره به تجربیات داوری خود در جشنواره «سینما حقیقت» بیان کرد: در آنجا متوجه شدم که بسیاری از فیلمسازان به دنبال اثبات یک ارزش مشخص هستند؛ اما این هدف در مدت زمانی کوتاه اتفاق نخواهد افتاد، چراکه هدف فیلم کوتاه، به تصویر کشیدن یک کانسپت است.
این استاد دانشگاه درباره بستر پخش آثار کوتاه گفت: هر فردی آثار خود را در پلتفرمهای مختلفی عرضه میکند، اما به طور کلی سازندگان فیلمهای کوتاه با زیرساختهای آنلاین ارتباط بیشتری دارند.
وی با تأکید بر اهمیت روایت در فیلم کوتاه تصریح کرد: فیلم کوتاه مانند یک کپسول است و بنابراین هیچ چیز نمیتواند به جز داستان در بطن آن قرار بگیرد. این همان موضوعی است که اسکورسیزی نیز مطرح کرده است.
شکرخواه در ادامه گفت: در فیلمهای کوتاه اگر یک تفنگ در کادر قرار داشته باشد اما شلیک نکند، باید از صحنه خارج شود. بنابراین فیلمساز کوتاه باید در کلام و تصویر، نوعی خِسَت به خرج دهد.
او افزود: در سینمای کوتاه و بلند، سناریو یک اتفاق ساده نیست و فیلمسازان مدیوم کوتاه باید بپذیرند که سناریو زیر چکش سناریست و در ارتباط با فهم مخاطب شکل میگیرد. هر سطر از متن جایگاه خاصی دارد و با نگاهی سختگیرانه حتی میتوان این ارزش را به هر واژه تعمیم داد.
این استاد علوم ارتباطات ادامه داد: کارگردان فیلم کوتاه باید تلاش کند تا بازیگرها از شخصیت خود فاصله گرفته و تبدیل به تیپ شوند. برای مثال، فردی که نقش یک معلم را بازی میکند، باید تمام خصایص مربوط به این کاراکتر را دارا باشد.
وی درباره پایانبندی آثار کوتاه گفت: پایانبندی گاهی دارای غافلگیری نهایی است، اما این موضوع باید مطابق با سیر قصه شکل بگیرد و تحمیلی نباشد. گاهی برای به تصویر کشیدن یک کانسپت، تنها وجود دو پلان کافی است و نباید به بیانیهپردازی در سینمای کوتاه متوسل شد.
شکرخواه افزود: ضربه احساسی فزاینده، ویژگی این گونه سینمایی است، چراکه مدت زمان عرضه محصول در این مدیوم کوتاه بوده و دارای تکثر معنایی نیست. در ارتباطات، نظریهای با عنوان کاشت وجود دارد؛ برای مثال تلویزیون بهتدریج موفق میشود بذر خود را در ذهن مخاطب بکارد. به عنوان نمونه افرادی که برای دیدن اخبار اصرار دارند، بهتدریج به سمت آن جذب شدهاند.
وی تأکید کرد: فیلم کوتاه سکوی ورود به سینمای حرفهای است، ضمن اینکه در کلاسهای سینمایی نیز بیشتر از سینمای بلند، فیلمهای کوتاه به نمایش درمیآید.
شکرخواه در ادامه اظهار داشت: در فیلم کوتاه، اگر ژانرهای مختلف ادغام شوند و کنتراست ژانری پدید آید، این موضوع پذیرفتنی است، در حالی که برخی اصرار دارند در این مدیوم تنها به یک ژانر وفادار باقی بمانند.
همچنین، استفاده خلاقانه از قاببندی و نورپردازی به دلیل محدودیت بودجه در فیلم کوتاه، امری رایج است و مزایایی نیز به همراه دارد، به عنوان مثال استفاده از نور طبیعی باعث یکدستی بافت تصویر میشود.
وی تصریح کرد: در فیلم کوتاه باید رویکردی مینیمال و قابل فهم اتخاذ شود. ما در سینمای کوتاه با سه گونه فیلم مواجه هستیم: روایی، مستند و آوانگارد. فیلمهای مستند موضوعمحور بوده و شکلی کاوشگرایانه دارند، در حالی که فیلم کوتاه آوانگارد که مبتنی بر مدارس سینمایی است، با سبکی تجربی و انتزاعیتر، کمتر بر داستان و مضامین تأکید دارد و بیشتر بر خلقوخوی لحن و زیباییشناسی متمرکز است.
شکرخواه درباره وجود دیدگاههای مختلف نسبت به فیلم کوتاه گفت: فیلمها میتوانند به هویت و تعلق اشاره کنند، مانند فیلمی که مربوط به شمال ایران است یا مسائلی فرهنگی، سیاسی و اجتماعی را در بر بگیرند. صداهای به حاشیه رانده شده در فیلم کوتاه مؤثر هستند و داستانهای شخصی با طنین جهانی میتوانند بازتاب گستردهای داشته باشند؛ مانند فیلم کوتاه یک دختر فلسطینی که در جشنواره ونیز در حدود زمان ۲۱ دقیقه با تشویق مواجه شد.
وی بیان کرد: اگر قرار باشد رساله دکتری درباره فیلم نوشته شود، باید به چهار جنبه توجه شود: جنبه ادبی (مضمونی)، دراماتیک، سینماتیک و زبانی. همچنین مهم است که یک متن در چه شرایط اجتماعی نوشته شده است و این موضوع در خوانشهایش فرامتنی آن موثر است.
شکرخواه افزود: اگرچه فیلمسازان کار هنری انجام میدهند، اما باید نگاهی صنعتی نیز به آن داشته باشند. آنها باید دارای شبکه ارتباطی برای توزیع آثار خود باشند و همواره به این موضوع توجه کنند.
وی در ادامه با پرداختن به طبقهبندی نسلها مطابق با نظریههای علوم ارتباطات بیان کرد: یک فیلمساز کوتاه باید بداند مخاطب هدف فیلم او متعلق به کدام نسل است. از سویی دیگر، فیلم بلند نیاز به تشکیلاتی سازمانیافته دارد در حالی که فیلم کوتاه از این ساختار برخوردار نیست.
او درباره ارزیابی داوران نسبت به فیلمهای کوتاه گفت: اصالت و اورجینال بودن مهمترین معیار در ارزیابی آثار است. فیلمسازان نباید در انتخاب سوژه مقلدانه رفتار کنند و باید متکی به الهامات و زندگی شخصی خود باشند.
شکرخواه تأکید کرد: سینمای اصیل معنای مفقود را دنبال میکند و به همین دلیل، ضرورت دارد که سینمای کوتاه آفریننده معنایی تازه باشد؛ موضوعی که ارتباط مستقیم با خلاقیت دارد. فیلم کوتاه به دلیل مدت زمان محدود نباید حوصله مخاطب را سر ببرد.
وی در ادامه این نشست، درباره آینده نویدبخش سینمای کوتاه گفت: اینترنت، بزرگترین ستون ارتباطی بشر امروز با سایت آغاز شد، با صفحه دنبال شد به پست رسید و حالا به کاراکتر رسیده است. این مدرکی مبنی بر مینیمال شدن است. ضمن اینکه این روزها سینما خانه نشین شده است و شاهد من برای اثبات این موضوع، بستر آنلاین نتفلیکس است. اما در مقابل، فیلم کوتاه دارد همه جا را به تسخیر خود درمیآورد، شاهد من شبکههای اجتماعی و موبایلها هستند که امروز ارتباطات خانه به خانه را به ارتباطات نقطه به نقطه تبدیل کردهاند. پس امروز همان فردای نوید بخش فیلم کوتاه است.
شکرخواه در پایان این نشست درباره آسیبهای پایان باز در فیلم کوتاه گفت: فیلم کوتاه به عنوان یک رسانه، به دلیل زمان محدود، فرصتی برای اثبات یک ایدئولوژی ندارد. مهم است که مخاطب هدف فیلم متعلق به کدام نسل است. در گذشته، سینما پایان خوش را اصل میدانست، اما باز یا بسته بودن پایان، بستگی به پیام فیلم و مخاطب هدف دارد.
وی همچنین در خصوص استفاده از هوش مصنوعی در مدیوم سینمای کوتاه گفت: نگاهها به این پدیده متفاوت است. به فیلمسازان جوان توصیه میکنم که از هوش مصنوعی بهعنوان یک ابزار استفاده کنند، اما نباید برای یافتن سوژه به آن مراجعه کنند، چراکه این اتفاق برای یک فیلمساز بسیار خطرناک است.
شکرخواه تصریح کرد: از نظر تکنیکی، چارهای جز «حرکت به سمت هوش مصنوعی» وجود ندارد. این مسیر اجتنابناپذیر است، اما آنچه اهمیت دارد، نحوه بهکارگیری این فناوری در فرایند خلاقانه فیلمسازی است. هوش مصنوعی نباید جایگزین خلاقیت و تجربه زیسته فیلمساز شود.
گفتنی است سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به همراه رائد فریدزاده، رئیس سازمان سینمایی و بهروز شعیبی، دبیر جشنواره چهل و دوم دقایقی در این نشست تخصصی حضور پیدا کردند.
چهلو دومین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران با رویکرد «خِردمحوری و اندیشهورزی» به دبیری بهروز شعیبی از ۲۷ مهر تا ۲ آبان ۱۴۰۴ در پردیس سینمایی ایرانمال تهران در حال برگزاری است.
انتهای پیام