گروه سینمای "هنرآنلاین" : چهارمین فیلم بلند کاوه سجادی حسینی با نام "نبودنت" در چهلودومین جشنواره فیلم فجر به نمایش گذاشته شد. "شب،بیرون"، "بوفالو" و "بیسر" آثار قبلی سجادی حسینی هستند. اگر دقت کنیم متوجه میشویم که نگاه و مدل فیلمسازی این کارگردان متفاوت است و شاید هر مخاطبی را پای خود نگه ندارد.
"نبودنت" یک درام درونی است و قصه زنی به نام مرضیه را روایت میکند که چند سالی است که منتظر همسرش"فرهاد" که مهاجرت کرده و از او بیخبر است، میباشد.
فیلم با حضور مجدد "فرهاد" در خانه آغاز میشود و سوال را در ذهن مخاطب میکارد که چرا تا به حال نبود و کجا بوده؟ با رفتن و مفقود شدن مجدد مرد سوالها در ذهن مخاطب تا اواسط فیلم باقی میماند. اساسا فیلم به دنبال همین چرایی نبودن است اما این پرسش در فیلم آنقدر محکم و مهم جلوه نمیکند که بار قصه را به دوش بکشد و مخاطب را همراه کند. حتی پاسخی که از این پرسش میگیریم آنقدر قانعکننده و تاثیرگذار نیست. فیلم شدیدا از ریتم پایین رنج میبرد و میشد حداقل در بخش جستجوگری با ریتم تندتری جلو برود تا کمی فضا ملتهب شود.
"نبودنت" بر تاثیر نبود مرد در زندگی زن تمرکز نمیکند و حتی مفهوم انتظار و عشق در زن را به درستی جا نمی اندازد. تنها تصویری که از زن میبینیم تصویری خسته و تنها است.
کارگردان فیلم در رابطه با ریتم کند و فضای سیاه و تاریک فیلم گفته است که وقتی فقدان را تجربه میکنیم همه چیز کند و سیاه و تاریک میشود که البته تعبیر درستی است. اما در سینما برای مخاطب بیحوصله امروز، این ریتم کند خستهکننده و کسالتآور میشود. با این حال بازی بازیگران فیلم را به هر طریقی شده سر پا نگه میدارد.
یکی از دیگر از نکات آزاردهنده فیلم، دوربین و قاببندی آن است که حتی بعضا به نحوی بود که بازیگران از قاب خارج میشدند.
"نبودنت" یک داستان کوتاه است که میشد یک فیلم کوتاه از آن ساخت و بیهوده با خرده داستانهایی چون رپخوانی "عادل"، توجه "پروانه " به "احسان" و بارداری "مرضیه" کش آمده است، بدون آن که تاثیری بر روی مخاطب گذاشته باشد و مخاطب از ابتدا تا پایان به جای این که در جستجوی "فرهاد" باشد، در جستجوی درام است.
هانیه علینژاد