به گزارش خبرنگار هنرآنلاین، مخاطب رکن اصلی برای موجودیت و بقای تئاتر است. از آن رو تئاتر در انواع و گونه‌های مختلف ساختاری و محتوایی باید از عنصر جذابیت برای تماشاگر برخوردار باشد تا او را با خود همراه و در نهایت بر او تاثیری بگذارد. اگر یک تئاتر از این مهم تهی باشد دیگر نمی‌تواند به حیاتش ادامه دهد. این ارتباط مخاطب با تئاتر یک کارکرد هوشمندانه را می‌طلبد که باید توسط هنرمند مورد ارزیابی و تامل و از سوی مدیریت تئاتر مورد حمایت قرار گیرد. در این باره با مهدی سلطانی بازیگر تئاتر، سینما، تلویزیون و مدرس دانشگاه به گفتگو نشستیم. تئاتر امروز چقدر مخاطب عام را جذب می‌کند؟

مهدی سلطانی: شرایط فرهنگی کشور ما بسیار به شرایط اقتصادی وابسته است. اگر منظور از مخاطب عام طبقه ای است که به لحاظ اقتصادی پایین تر از طبقه متوسط هستند، طبیعتا اولویت اول هزینه های خانواده است تا خریدن بلیط‌های حد اقل ده هزار تومانی برای هریک از اعضای خانواده. اما اگر منظور از مخاطب عام طبقه غیر متخصص و یا حتی غیر فرهنگی از جامعه است که دغدغه نان ندارند، باید گفت که امروزه سالن‌های تئاتر ما مملو از چنین تماشاگرانی است که بعضا نه برای دیدن تئاتر بلکه برای دیدن هنرپیشه‌های محبوب خود و یا حتی خندیدن از لوده بازی های پیش پاافتاده به سالن‌های تئاتر هجوم می آورند.

آیا تئاتری که مولفه‌های تئاتر روز را دارد یا یک تئاتر تجربی‌ست، رسالتش ارتباط با مخاطب عام نیز است؟

مخاطبان تئاتر مثل موسیقی سلیقه های متفاوتی دارند. عده ای موسیقی سنتی را می‌طلبند، عده ای خواستار موسیقی کلاسیک هستند و برخی هم از موسیقی های پاپ لذت می‌برند. اینها همه به شرایط سنی، فرهنگی و اجتماعی مربوط می‌شود. تئاتر نیز اینگونه است. اما موسیقی و تئاتر چون هنر هستند باید آفریده دست یک هنرمند به معنای واقعی باشند. هنرمند واقعی مخاطبش را می‌شناسد و کاری می کند که با او ارتباط بر قرار کند، جذبش کند و در نهایت بر اوتاثیر بگذارد. هیچ شیوه و یا سبکی از این قاعده مستثنا نیست. هر کد و یا قرارداد جدید در تئاتر تجربی و یا تجربه های تئاتری می‌بایست به گونه‌ای ماهرانه وضع شود که مخاطب ارتباطش را با آنچه که می بیند از دست ندهد. در چنین شرایطی مخاطب خاص و عام هر دو با ظرفیت های متناسب خود از تئاتر لذت می‌برند و از آن متاثر می‌شوند.

چرا اغلب مخاطب تئاتر اهالی و خانواده تئاتر هستند؟

به نظر من مهمترین دلیل، تصور غلطی است که مردم نسبت به تئاتر دارند. تئاتر در فکر آنها دکلمه کردن یک سری متون شعرگونه‌ای است که توسط بازیگران کلیشه ای با حرکات اغراق شده، تکراری و تصنعی همراه با تکان دادن پرچم های رنگی بر روی یک صحنه اتفاق می‌افتد.

آیا تئاتر وظیفه دارد مخاطب عام را هم تغذیه کند؟

یکی از کارکردهای تئاتر، ارتقاء فرهنگی جامعه است. این معجزه هر هنری است. تئاتر به واسطه اینکه با مخاطبش بدون واسطه مواجه می‌شود به نظر می‌رسد که موثر تر هم باشد. بیمارستان صرفا مکانی برای درمان قشر خاصی از جامعه نیست، پزشک نیز فقط به پذیرش بیماران با سواد و یا پولدار نمی‌پردازد. وظیفه او درمانگری است و یا مطلع کردن برای پیشگیری از یک بیماری. هنرمند تئاتر نیز به درمانگری و هشدار می‌پردازد، هر کسی نیاز بیشتری دارد در اولویت قرار می‌گیرد.

شکل گسترده تئاتر و داشتن مخاطبان گسترده از نظر شما چگونه میسر می‌شود؟

باید مردم با تئاتر آشنا شوند. باید فرهنگ دیدن تئاتر در مردم رشد یابد. این اتفاق وقتی می افتد که مردم احساس نیاز کنند، همانگونه که به یک پزشک و یا روانپزشک احساس نیاز می‌کنند. این وقتی میسر می‌شود که مسئولان خود این نیاز را درک کنند.

جذب مخاطب وظیفه هنرمند است یا وظیفه مدیریت تئاتر؟

اگر بپذیریم تئاتر به عنوان هنر باعث آرامش روحی و شناخت خود و اجتماعمان می شود و همین امر به درمان اجتماعی و رشد فرهنگی منجر می‌شود واگر بپذیریم که رشد فرهنگی، کاهش معضلات اجتماعی، جرم و جنایت، مشکلات اقتصادی، سیاسی را منجر می شود، همه وزارتخانه ها، دستگاه ها و ارگان های دولتی و غیر دولتی، و در یک کلام، تمام ابناء بشر باید دست به دست هم دهند تا این اتفاق بیفتد. مدیریت تئاتر و هنرمند که جای خود دارد.

اینکه از تئاترهایی که به روی صحنه می‌روند تصویربرداری شود، و بعد در شبکه خانگی برای مخاطبان گسترده عرضه شود(طرح تئاتر در خانه)از چه جهاتی به نفع تئاتر است؟

در یک تعریف بسیار ساده، تئاتر یعنی، "الف" در نقش "ب" با حضور "ج". اگر تئاتر برای تلویزیون و یا شبکه های خانگی ضبط شده باشد، اسمش می شود تله تئاتر که با تئاتر صحنه ای چه به لحاظ کارکرد و چه به لحاظ اجرایی متفاوت است. اما گاهی خود تماشاگران ممکن است ترجیح بدهند برای آرشیو، یک نسخه ضبط شده از اجرایی که قبلا دیده اند را داشته باشند. در هر صورت امکان خرید نسخه ضبط شده از یک تئاتر صحنه ای بهتر از نبودن این امکان است، به شرطی که تئاتر خریداری شده لااقل معرف خوبی برای تئاتر باشد و نه یک عامل پس زننده.

پیشنهاد شما برای مدیریت تئاتر برای گسترش مخاطب تئاتر چیست؟ عدم اعمال سلیقه و سختگیری در انتخاب نمایشنامه و هنرمندان واقعی تئاتر توسط مدیران تئاتری و همچنین پیرو قانون شایسته سالاری بودن. احترام بحق به تئاتر و تئاتری. تا ما خودمان ارزش کار خودمان را ندانیم دیگران هم نخواهند دانست. تئاتر جایگاهی مستقل از سینما و تلویزیون است. جایگاهی بسیار خاص، شگفت انگیز و موثرتر نباید پنداشت که تئاتر سکوی پرتاب برای سیاره سینما و تلویزیون است. تئاتر خود یک ستاره است، ستاره ای درخشان چون خورشید که اگر خوب نتابد سیاره‌های پیرامونش نیز خاموش می‌مانند.

گفتگو: محمد کارت