سرویس تئاتر هنرآنلاین: واناراسه ویدی‌آنیدهی سانهیر دبیر جشنواره بین‌المللی تئاتر آیپار از میهمانان بخش SHOWCASE  یا "نخستین پیشخوان ملی هنرهای اجرایی ایران" در سی و هفتمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر است که با او از تجربه حضور در ایران و تماشای آثار ایرانی گپ و گفتی داشتیم که در ادامه می‌خوانید:

 

ابتدا خودتان را معرفی کنید؟

من براساد از هندوستان هستم. در شهر پونا هندوستان زندگی می‌‌کنم و کمپانی تئاتری خودم با نام "آیپار" را دارم و این کمپانی خیلی جدید و تازه تاسیس است. نزدیک به 25 سال است که در حوزه تئاتر کار می‌کنم. در دانشگاه تدریس می‌کنم و به عنوان استاد مدعو هم به خیلی از رویدادها دعوت می‌شوم. "آیپار" جزو یکی از کمپانی‌های بین‌المللی تئاتر است که پس از جنگ جهانی دوم توسط یونسکو پایه‌گذاری شد و چند شعبه در کشورهای مختلف دارد. همچنین من دبیر "جشنواره بین‌المللی تئاتر آیپار" هستم.

اولین بار است که به ایران سفر می‌کنید؟ آیا از قبل با تئاتر ما آشنایی داشتید؟

بله اولین بار است که به ایران آمده‌ام. خیلی کم با تئاتر شما آشنایی داشتم. پیشتر یک اجرای خیلی کوچک توسط یک گروه دانشجویی تئاتر دانشگاه تهران در دهلی دیدم که خیلی خوب اجرا شد و تک بازیگر بود. سال 2003 با امیررضا کوهستانی آشنا شدم. او خیلی جوان بود و در فستیوال بین‌المللی لندن ورک‌شاپ برگزار می‌کرد. وحید رهبانی را نیز می‌شناسم که او هم بازیگر بسیار خوبی است.

نمایشنامه‌نویسان ایرانی مثل بهرام بیضایی را می‌شناسید؟

من به واسطه مجید مجیدی با فیلم و سینمای ایران آشنا شدم. فکر می‌کنم در هندوستان هنرمندان، هیچ ایده‌ای از تئاتر ایران ندارند و با آن آشنا نیستند. من می‌خواهم تئاتر ایران را به هندوستانی‌ها معرفی کنم.

در میان نمایش‌هایی که تاکنون دیدید، چه اثری توجه شما را جلب کرد و نظرتان در مورد نمایش‌ها چیست؟

خیلی جالب بود. وقتی 20 اجرا ببینی، به هرحال عاشق چندتایی از آن‌ها می‌شوی! بعضی از آثار خوب هستند و طبیعتاً بعضی‌ها هم خوب نیستند.

می‌توانید آثاری که نظرتان را جلب کردند را نام ببرید؟

خیلی زیاد هستند. نمایش‌های "راز بقا"، "لاموزیکا"و "او" را خیلی دوست داشتم. همچنین "اپرای عشق" را پسندیدم.

با توجه به اینکه تئاتر دیگر کشورها را دیده‌اید می‌توانید مقایسه‌ای میان تئاتر در ایران و سایر نقاط جهان خصوصا خاورمیانه داشته باشید؟

من باید تاسف به خرج دهم به این دلیل که اعتقاد دارم تئاتر اروپا از حالت اصیل درآمده است. تئاتری که در خاورمیانه و آسیا وجود دارد، با نمونه‌های اروپایی کاملا متفاوت است. ما از لحاظ فرهنگی کاملا با اروپا فرق داریم. اگر تاریخ ایران، هندوستان، بنگلادش، پاکستان، افغانستان و... را نگاه کنید، متوجه می‌شوید تقریباً یک اشتراکات فرهنگی گسترده‌ای میان ما وجود دارد. اگر بخواهم مقایسه کنم، می‌توانم تئاتر ایران را حتی از اروپا بالاتر بدانم؛ نه به این خاطر که ما همه آسیایی هستیم، بلکه وقتی آثار نمایشی اروپایی‌ها را نگاه می‌کنیم، می‌بینیم همه چیز خیلی شسته و رفته و مکانیکی است و به نظر این مدل کار اصلاً خوب نیست. تفاوت‌هایی که در کار داریم، از تفاوت فرهنگ ما با آن‌ها ناشی می‌شود. در واقع تئاتر برای ما شخصی شده و مردم در این سر دنیا یعنی آسیا دوست دارند با هم صحبت کنند و مثل اروپایی‌ها انزواطلب نیستند. خودشان را بخشی از جامعه می‌دانند به این دلیل که خودشان این‌گونه می‌خواهند و این مسئله در اجراها انعکاس پیدا می‌کند. یک دلیل دیگر این است که ما نمایشنامه‌نویسان زیادی در آسیا داریم که در این زمینه کار می‌کنند. مشکل اینجاست که ما باید خودمان را ثابت کنیم و اروپایی‌ها خیلی خوب در مورد خودشان این کار را کرده‌اند. ما به نمایشنامه‌ای جهانی فکر می‌کنیم که مخاطبش اروپایی‌ها یا آمریکایی‌ها باشند، اما فکر نمی‌کنیم اثری بنویسیم که مخاطبانش مردمان خودمان باشند.

در مورد جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر که در ایران بزرگترین رویداد تئاتری است، چه نظری دارید؟

این جشنواره سکوی خوبی برای اجراهای ایرانی است و در آن شانسی به وجود می‌آید که جمعیت زیادی در کنار هم تئاتر ببینند. همه کسانی که در این جشنواره تئاتر اجرا می‌کنند، در کنار اینکه خودشان کاری به صحنه می‌برند، اجرای سایر هنرمندان را می‌بینند؛ این اتفاق باعث آموزش و یادگیری گسترده‌ای می‌شود. مهم‌ترین نکته‌ای که از جشنواره تئاتر فجر دریافت کردم همین بود. این جشنواره توسط دولت برگزار می‌شود و دولت هزینه زیادی خرج آن می‌کند. چند جشنواره استانی دارید و سپس همه آثار برگزیده به جشنواره فجر می‌آیند و این اتفاق بزرگی است. کمتر دولتی حاضر است چنین کاری انجام دهد.

در هندوستان اینگونه نیست؟

"بارنگام" جشنواره بزرگی در دهلی است که به صورت دولتی است. کمی از جشنواره فجر شما متفاوت است. روندی که در جشنواره فجر دیدم را خیلی بیشتر دوست داشتم. در یکی از استان‌های هندوستان به اسم ماهاراشتا، رقابت سالانه‌ای داریم و هر سال حدود 400 نمایش یا بیشتر در مکان‌های مختلف اجرا می‌شوند و سه چهار اثر به جشنواره راه پیدا می‌‌کنند. بخش مثبت اتفاقی که گفتم این است که دولت می‌گوید اگر اجراها خیلی خاص باشند، در جاهای دیگر و بخش‌های دولتی اجازه اجرا پیدا می‌کنند و حمایت می‌شوند. در هندوستان جدا از بحث مالی، فراهم بودن منابع لازم است که اجازه اجرا پیدا کنیم؛ اگر من در پونا اجرا می‌روم و نفر اول می‌شوم، مبلغی به عنوان جایزه دریافت می‌کنم. برای اجرا در همان پونا حداقل 50 هزار روپیه پول لازم است. در این شرایط دولت برای اجراهای بیشتر هم حمایت خواهد کرد. در این شرایط من می‌توانم به عنوان کمپانی تئاتر به جاهای دیگری بروم و ادامه دهم و مثلا 100 اجرا در سال داشته باشم.

کمپانی‌های تئاتری در هندوستان، تحت حمایت دولت هستند؟

نه. بیشترشان خصوصی هستند.

آیا با ترجمه و بالانویس نمایش‌هایی که در جشنواره فجر هستند، مشکلی داشتید؟

در برخی از اجراها بله. اگر خلاصه داستان با جزئیات بیشتر نه فقط سه چهار خط داده شود، این امکان به وجود می‌آید که تماشاگر راحت‌تر نمایش را درک کند وگرنه گاهی نمی‌فهمیدیم که چه اتفاقی رخ می‌دهد.

 نکته‌ای هست که دلتان بخواهد به گفت‌وگو اضافه کنید؟

خیلی خوشحالم که اینجا هستم. بعد از اجرایی که از دانشجوهای ایرانی در دهلی دیدم، خیلی علاقمند شدم که به ایران بیایم و تئاتر ببینم به این دلیل که می‌توانستم بفهمم این نمایشی که من دیدم یک تمرین تئاتری ساده بوده یا نمونه‌ای از اجراهای ایرانی است! خوشحالم که آن نمایش خوب استثنا نبوده و در ایران تئاترهای قوی زیادی وجود دارد.