سرویس تئاتر هنرآنلاین: کوشش برای خلق نمونه‌های الگووار و بدیع اجرای یک نمایش و نیز توجه به شیوه خاصی از بازیگری که مبتنی بر حرکات فیزیکی و قابلیت‌های اسقرایی بدن برای شکل دادن حرکات و موقعیت‌های خاص، عملاً نوعی نوآوری در نمایش‌های بدون کلام و صرفاً فیزیکی به شمار می‌رود؛ خصوصاً آن‌که در آن رویکردی اسقرایی به همه اجزاء و اعضاء بدن شده باشد؛ در چنین حالتی حرکات بدن، اساساً انسان را به عنوان موجودی با بدنی بسیار قابل انعطاف و منشاء جلوه‌های زیبایی‌شناختی نشانه‌وار و تاویل‌دار خاصی معرفی می‌نماید که تماشاگران را حیرت‌زده می‌کند.

نمایش پانتومیم "فقط استخوان‌ها" با طراحی و اجرای توماس مونکتن از کشور فنلاند که به عنوان یکی از نمایش‌های چارت اجرایی سی و هفتمین جشنواره تئاتر فجر در سالن چهارسو تئاتر شهر اجرا شد، نمونه‌ای الگووار از این نوع نمایش بدون کلام است. این مونودرام با استفاده از قابلیت‌های فیزیکی بدن، به شکل بدیعی ابتدا از بکار گرفتن دست‌ها و حرکات انگشتان آغاز می‌شود و در همین محدوده، مضمون‌ها و موقعیت‌های تجسمی و نمایشی معینی را شکل می‌دهد و سپس از پاها استفاده می‌کند و یک موقعیت نمایشی را نهایتاً با دخالت دادن دست‌ها (به شکل پاهای انضمامی) در حرکات نمایشی مورد نظر دخالت می‌دهد: در این اجرا و بخش قبلی قسمت بالاتنه بازیگر دیده نمی‌شود تا همه تمرکز دیداری تماشاگران روی حرکات دست‌ها و پاها متمرکز شود و فهم بصری آن آسان‌تر شود. در این دو بخش از نور موضعی استفاده شده و بازیگر از یک صندلی هم برای شکل‌دهی به نوعی "سن برای نمایش" استفاده می‌کند. بازیگر همه این حرکات و موقعیت‌نمایی‌ها را در محدوده یک دایره کوچک انجام می‌دهد.               

در مرحله بعد، او به حالت سرپایی قابلیت‌های حرکت‌زای چهره، چشم، پلک، زبان، دهان، گردن، شانه‌ها، دست‌ها، شکم و پاها را خیلی هنرمندانه بکار می‌گیرد: او حتی استخوان جلو گردن و یک بار هم کشکک زانو و ماهیچه آن را حرکت می‌دهد. باید گفت که موقعیت‌های زیاد و متنوعی مثل شنا کردن تک نفره و تلاش برای خفه نشدن و خود را به سطح آب رساندن  به کمک نور معمولی که نشانگر رؤیت آفتاب و تابش نورش برسطح آب است، خیلی خوب و دراماتیک تداعی می‌شود؛ او تقابلات و تعاملات پر از کشمکش دست‌ها و پاها را نسبت به هم که عملاً هرکدام از این اعضاء  به عنوان یک انسان و موجود جان‌دار، جان‌بخشی شده‌اند، به‌گونه‌ای عینی به نمایش می‌گذارد. ضمن آن‌که به طور همزمان، اصواتی هم از دهانش که نشانه‌هایی برای حرف زدن آدم‌ها و خودش در شرایط دغدغه‌وار و تنگنایی یا تعارض‌های لفظی است، ایجاد می‌کند؛ او صدای حیوانات و ماکیان‌ها (سگ، گربه، بز، خروس و...) را هم تقلید می‌کند و حتی آن را با "بازیگر – تماشاگر"های داخل سالن به اشتراک و مسابقه می‌گذارد؛ امکان دارد که یکی دوتا از آن‌ها واقعاً تماشاگر باشند. حرکات او با موسیقی هم همراه و در مراحلی به تدریج بسیار تند و سریع می‌شوند. او فراز و فرودهای موسیقی را در قالب حرکات نمایه‌سازی می‌کند؛ چراغ مطالعه قرمزی را که میله‌اش کمی خمیده است، همانند بچه‌ای بغل می‌گیرد و سپس لامپ آن را باز می‌کند و از آن به عنوان "شیشه شیر" برای شیر دادن بچه استفاده می‌نماید: این بخش از حرکاتش چندان در تعریف کامل  حرکات فیزیکی بدن نمی‌گنجد و به خودی خود یک صحنه اتوودیک اجرایی است.

نمایش پانتومیم فیزیکی "فقط استخوان‌ها" با طراحی و اجرای توماس مونکتن، از داده‌های تجسمی هم برخوردار است: انسان در این نمایش اساساً با ژست‌ها و حالات تجسمی مجسمه‌ای زنده که قابلیت‌های طراحی شده فیزیکی چهره و بدنش درهر آن می‌تواند به این موجود معانی  گوناگون و جلوه‌های بصری نشانه‌وار و دیداری محتوا داری ببخشد، تعریف شده است.

 در گوشه صحنه، زنی پشت یک میز که روی آن تبلت و امکانات کنترل نحوه پخش صدا وجود دارد، نشسته و یک بار هم به گونه‌ای لحظه‌ای به پیروی از تنها بازیگر روی صحنه، صدایی از خود در می‌آورد. اجرا بیشتر فرم‌گرا است و مضمون‌ها و موقعیت‌های معینی که برای نمایش انتخاب شده، همه مبتنی بر ظرفیت‌ها و قابلیت‌های بیشتر برای فرصت‌دهی به برون‌نمایی توانمندی‌های قابل تحسین بازیگر است.

گرچه حرکات فیزیکی توام با اصوات، نوعی بداهه‌نمایی جلوه می‌کند، اما همه حرکات و مضامین آن‌ها قبلاً طراحی و انتخاب شده‌اند. بازیگر مورد نظر هم اندام لاغر و مناسبی برای انجام حرکات دارد. حرکاتش عملاً نشانگر آماده‌سازی و تمرین‌های بدنی فراوان قبلی برای اجرای این نمایش خاص است؛ این اجرا تماشگران را مجذوب خود می‌کند، چون بسیار ماهرانه، هنرمندانه و همزمان سرشار از حرکات نمایشی تاویل‌دار و زیبا است.