سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: امروز، اول ژانویه، تولد یکی از منحصربه فردترین نویسندگان قرن بیستم آمریکایی است: دیوید سلینجر. سلینجر برای ما فارسی زبانان نامی آشناست.

اگر مخاطب ادبیات داستانی آمریکا باشید لابد تا به حال "ناتور دشت" او را خوانده‌اید، رمانی که با سه برگردان فارسی شده است. یکی در انتشارات ققنوس با ترجمه احمد کریمی حکاک، دیگری در انتشارات نیلا با ترجمه محمد نجفی، و نهایتا ترجمه‌ای که سال 94 آراز بارسقیان در ملیکان منتشر کرد. داستان این رمان داستان نوجوانی هفده ساله است  به نام هولدن کالفید. نوجوانی تندمزاج که از مدرسه اخراج شده است و می‌خواهد به خانه‌شان در نیویورک برمی‌گردد...

فرانی و زویی به ترجمه امید نیک فرجام در انتشارات نیلا و ترجمه میلاد زکریا در نشر مرکز، "تیرهای سقف را بالا بگذارید نجاران و سیمور: پیشگفتار" به ترجمه امید نیک‌فرجام در انتشارات ققنوس، "بالابلندتر از هر بلندبالایی" به ترجمه شیرین تعاونی در انتشارات نیلوفر، "جنگل واژگون" با برگردان بابک تبرایی و سحر ساعی در انتشارات نیلا و "شانزدهم هپ‌ورث ۱۹۲۶" با ترجمه رحیم قاسمیان در انتشارات نیلا از آثار بلند سلینجر است که به فارسی ترجمه شده‌اند.

از مجموعه داستان‌های منتشر شده به فارسی از این نویسنده می‌توان به "دلتنگی‌های نقاش خیابان چهل و هشتم" با ترجمه احمد گلشیری، "هفته‌ای یه بار آدمو نمی‌کشه" با برگردان ترجمه امید نیک‌فرجام و لیلا نصیری‌ها، "نغمه غمگین" ترجمه امیر امجد و بابک تبرایی، "یادداشت‌های شخصی یک سرباز" و "دختری که می‌شناسم" با ترجمه علی شیعه‌علی اشاره کرد. همچنین  در طیف بازخوردها و متاثر شدن جامعه ادبی و همین طور هنرمندان ایرانی بهتر است به یک مورد اشاره کنیم: داریوش مهرجویی، کارگردان  بنام ایرانی نیز فیلم "پری" را با برداشتی آزاد از رمان "فرنی و زویی" ساخته‌است.

جی. دی. سالینجردر  اول  ژانویه سال ۱۹۱۹ در منهتن به دنیا آمد، و در سال 2010 درگذشت. "ناتور دشت"، نخستین کتاب سالینجر، در مدت کمی شهرت و محبوبیت فراوانی برای او به همراه آورد و بنگاه انتشاراتی راندوم هاوس (Random House) در سال ۱۹۹۹ آن را به‌عنوان شصت‌وچهارمین رمان برتر سده بیستم معرفی کرد. این کتاب در مناطقی از آمریکا به‌عنوان کتاب "غیراخلاقی" شمرده شده و در فهرست کتاب‌های ممنوعه دهه ۱۹۹۰، منتشرشده از سوی "انجمن کتابخانه‌های آمریکا" قرار گرفت.

خانه سلینجر

درباره آثار او نوشتند: سالینجر دارای شخصیت‌پردازی نیرومند در داستان‌های خود است. او به‌طور ویژه ای خانواده گلَس را، که معروف‌ترین شخصیت‌های داستان‌های او هستند، به عرصه کشاند و در داستان‌های متفاوت از افراد این خانواده پرده‌برداری کرد. خانواده‌ای که دارای هفت بچه هستند، نابغه‌هایی که در یک برنامه رادیویی به‌طور پیاپی حضور دارند و در دوره‌های مختلف جزو شرکت‌کنندگان برنامه "بچه باهوش" هستند. ولی در این خانواده بزرگترین برادر، مرشد دیگران است و او شخصیتی است با نام سیمور. سیمور ابتدا با اشاره کوچکی در یکی از داستان‌های کوتاه با نام یک روز خوش برای موز ماهی حضور می‌یابد و همان‌جا پس از گفت‌وگو با دختری کوچک به اتاق خود می‌رود و خودکشی می‌کند.

جنبه مهم زندگی سالینجر، مبهم‌بودن او برای منتقدان و هواداران اوست. به بیان بهتر، نوعی دور از دسترس بودن است. به همین دلیل، اطلاعات زیادی درمورد زندگی روزمره و عادی او موجود نیست.

او در سال ۲۰۱۰ در سن 91 سالگی درگذشت.