گزارش خبرنگار سینمایی هنرآنلاین، اگر برای لحظاتی از بخاطر آوردن وضعیت اسف‌بار سطح کیفی فیلمنامه‌ها چشم‌پوشی کنیم یکی از مواردی که بطور حتم جلوه می‌کند و در پی آن سوال‌های بسیاری نیز به ذهن متبادر می‌شود، توجه زیاد، علاقه و تمرکز عجیب و غریب فیلمنامه‌نویسان، به خصوص در چند سال اخیر، به موضوعات، مشکلات و دغدغه‌های دختر و پسرهای جوان است.

به عبارتی دیگر، گویی از نظر فیلمنامه‌نویسان و تولیدکنندگان فیلم‌ها، باقی نسل‌ها در کشور ما یا وجود خارجی ندارند یا اگر وجود دارند آنچنان جذابیتی برای مطرح شدن ندارند و یا اصلا مشکل و دغدغه‌ای در زندگی‌شان ندارند که بخواهد در یک فیلم و سریال به صورت برجسته مطرح و به آن‌ها پرداخته شود و این فقط جوانان هستند که نسبت به دیگر نسل‌ها منجمله کودکان و خردسالان، سالخوردگان و میانسالان همه جوره ارجحیت دارند.

ضمن اینکه مشکلات، معضلات و دغدغه‌های نسل جوان، فقط حول و حوش موضوعاتی مانند؛ ازدواج و مشکلات مربوط به آن، وجود مثلث‌های عشقی، گرانی و نداشتن شغل و مسکن، دخالت والدین و فامیل در زندگی جوان‌ها، بهم خوردن زندگی زوج‌های جوان بخاطر مسائل اقتصادی و نداشتن شغل، نابود شدن زندگی یک زوج جوان بخاطر مواد مخدر و مسائل حواشی آن و از این‌دست می‌چرخد و گویی همین نسل جوان هم که در ظاهر بر دیگر نسل‌ها مقدم است فقط همین چند دغدغه را دارد و نه بیشتر.

در این بین اگر بخواهیم فقط به لحاظ آماری به تعداد آثاری که به موضوعات و مشکلات نسل‌های مختلف می‌پردازد نگاهی انداخته و با هم مقایسه کنیم، بی‌تردید میانسالان در حالی که پرمشغله‌‌ترین و پرکارترین نسل‌ هستند و بخش عمده‌ای از کارهای مختلف جامعه منجمله فعالیت‌های فرهنگی و هنری را به دوش می‌کشد، اما موضوعات مربوط به دغدغه‌ها و مشکلاتشان بسیار کم و به ندرت در جامعه و به ویژه در سینما و تلویزیون، به عنوان موضوع اصلی طرح و به آن پرداخته می‌شود.

در این بین نسل میانسال بازیگر در سینما و تلویزیون هم از این قاعده کلی مستثنی نیستند و متاسفانه شاهدیم که بسیاری از بازیگران سینما، تئاتر و تلویزیون که هر یک شاید بین سی تا پنجاه سال از عمر خود را به صورت حرفه‌ای مشغول بازیگری بودند، امروزه بخاطر تمرکز بیش از حد و افراطی فیلمنامه‌نویسان به موضوعات جوانان، کمتر در نقش‌های اصلی و چالش‌برانگیر فیلمنامه‌ها از آنها استفاده می‌شود و بهتر است که بگوییم اصولا در کلیت فیلمنامه‌ها برای این افراد نقش ویژه و خاصی در نظر گرفته نمی‌شود و نهایتا شاهدیم که این هنرمندان عمدتا در نقش‌های دوم و سوم یا حتی نقش‌های فرعی عمو، دایی، خاله و... مجبور به ایفای نقش هستند.

این اتفاق در حالی در کشور ما روی می‌دهد و به شکلی انرژی هنری بسیاری از بازیگران توانای ما هدر می‌رود و نمی‌توانند نتیجه سال‌ها کار و کسب تجربه را با ایفای نقش در یک رُل ماندگار شکوفا کنند که در سینمای جهان عموم نقش‌های اصلی و مهم به دوش بازیگران میانسال است و بهترین بازی‌های بازیگران دنیا هم در زمان میانسالی آنها صورت گرفته است.

نکته منفی دیگر این فرآیند اینکه به طور کلی یک بازیگر هر قدر هم که توانا باشد در یک فیلمنامه ضعیف هرگز نمی‌تواند تمام آنچه در چنته خود دارد را رو کند و در واقع لزوم ارائه یک بازی قوی و ماندگار در وهله نخست وجود یک فیلمنامه قوی از هرجهت است. و شاید به همین است که چند صباحی است که کمتر بازیگری توانسته یک بازی ماندگار از خود ارائه بدهد بطوری که مدت‌ها در ذهن تماشاگر بماند و از آن حرف بزند.

در همین راستا و برای مشخص شدن ریشه‌ها و علل کمرنگ بودن و اصلی نبودن نقش‌های افراد میانسال در فیلمنامه‌ها نظر چند تن از بازیگران مطرح سینما و تلویزیون کشورمان را جویا شدیم و پای حرف‌های انها نشستیم. آنچه در پی می‌آید ماحصل گفته‌های این هنرمندان و نظراتشان در این رابطه است:

انتظامی: فیلمنامه خوبی برای سن و سال من وجود ندارد

عزت‌الله انتظامی؛ آقای بازیگر سینمای ایران با انتقاد از نبود فیلمنامه مناسبت برای شخصیت‌های پا به سن گذاشته در سینما، گفت: هرگز در نقش‌های تزئینی بازی نکرده و بعد از این نیز نخواهم کرد.

انتظامی با بیان اینکه در حال حاضر پیشنهادهای زیادی برای بازی دارم، افزود: فیلمنامه‌ها آنقدر ضعیف هستند که حاضر نیستم در آن‌ها بازی کنم. زیرا در تمام عمر بازیگری‌ام هرگز نقش تزئینی ایفا نکرده‌ام و بعد از این هم حاضر نیستم مانند یک پدر بزرگ فقط در گوشه ای بنشینم.

وی افزود: به نظرم باید همانگونه که فیلمنامه‌نویسان به موضوع جوانان توجه دارند، این موضوع را نیز مدنظر داشته باشند که قشری از این مردم را نیز سالمندان تشکیل می‌دهند، پس به آنها نیز بیندیشند و در آثار سینمایی و تلویزیونی به طرح مسائل آنها نیز بپردازند.

آقای بازیگر ادامه داد: اگر فیلمنامه‌ای خوب که نقشی مناسب برای سن و سال من به دستم برسد حتما در آن بازی خواهم کرد، اما فیلمنامه خوبی برای سن و سال من وجود ندارد.

مشایخی: اغلب فیلم‌نامه‌ها کلیشه‌ای نوشته می‌شوند

جمشید مشایخی با انتقاد از نگاه کلیشه‌ای فیلمنامه‌نویسان علت کم کاری خود در حوزه بازیگری را به پیشنهاد نقش‌های تزئینی در آثار سینمایی و تلویزیونی نسبت داد.

این بازیگر پیشکسوت با اشاره به ضعف فیلم‌نامه‌نویسی در سینمایی ایران، یکی از علل کم کاریش را این مسئله عنوان کرد و گفت: متاسفانه اغلب فیلم‌نامه‌ها در وضعیت فعلی سفارشی شده‌اند و این مسئله باعث نگاه کلیشه‌ای و تک بعدی در کار نویسندگان شده است، در حالی که نویسنده باید در کارش آزادی عمل داشته باشد. من نیز ترجیح می‌دهم در این نوع فیلم‌ها بازی نکنم.

مشایخی ضمن اشاره به ضعف فیلم‌نامه‌نویسی در خصوص عدم استفاده از شخصیت‌های پابه سن گذاشته، در قالب شخصیت‌های اصلی متذکر شد: همانطور که در جامعه هم نوع رده سنی از آدم‌ها را از قبیل کودک، نوجوان، جوان و پیر داریم باید در فیلم‌نامه‌نویسی هم این توالی رعایت شود.

وی گفت: برخی کارگردانان در فیلم‌هایشان به طرز زیبا و هنرمندانه‌ای از شخصیت‌های پا به سن گذاشته استفاده می‌کند. مسعود کیمیایی و مرحوم علی حاتمی هم در این زمینه مثال زدنی هستند. امیدوارم فیلم‌نامه‌نویسان از این مسئله غفلت نکنند و شخصیت‌های پابه سن گذاشته فقط پدر و مادران تزئینی نباشند.

رشیدی: بازی نمی‌کنم تا در اوج بمانم

داوود رشیدی نیز در این رابطه گفت: نقش‌هایی که این روزها به من پیشنهاد می‌شود وجهه من را در نزد مردم از بین می‌برد؛ پس قبولشان نمی‌کنم.

داوود رشیدی با انتقاد به وضعیت فیلمنامه‌نویسی گفت: کاری که از نظر من خوب و در شان‌ام باشد در سال‌های اخیر ندیده‌ام، به همین علت در هیچ فیلمی بازی نکرده‌ام؛ تا وقتی که نقشی مناسب پیدا شود، زیرا می‌خواهم کار خوب کنم.

بازیگر سریال‌های "هزاردستان"، "مختارنامه" و "امام علی(ع)" افزود: من از نقش پیرمردی که تنها در یکی دو سکانس ایفای نقش می‌کند که در گوشه‌ای نشسته و بازی خاصی ندارد خوشم نمی‌آید. از نظر من این نقش‌ها باعث می‌شود چهره‌ای که در نزد مردم دارم عوض شود.

عبدالرضا اکبری: کپی‌برداری از فیلم‌های هندی و آمریکایی شدت یافته است

این بازیگر سینما و تلویزیون کشور نیز معتقد است، کپی‌برداری از فیلم‌های هندی و آمریکایی شدت یافته و کیفیت پایین فیلمنامه‌ها، تلویزیون و سینما را با یک معضل بزرگ روبرو کرده است.

عبدالرضا اکبری، بازیگر سینما و تلویزیون، با بیان این مطلب، درباره وضعیت کیفی فیلمنامه‌ها در سینما و تلویزیون گفت: در حال حاضر ما بیشتر با قصه‌ها و موضوعاتی روبرو هستیم که عمدتا مسائل و مشکلات خانوادگی را در بر می‌گیرند. متاسفانه بخش عمده ای از این فیلمنامه‌ها هم به نظر می‌رسد گونه‌ای کپی‌برداری از آثاری است که سال‌ها پیش در سینمای خودمان و سینمای دیگر کشورها نمایش داده شده است.

وی گفت: کپی‌برداری فیلمنامه‌نویسان از فیلم‌های هندی و آمریکایی و سریال‌های ترکیه‌ای و کره‌ای از قدیم وجود داشته، اما در حال حاضر شدت بیشتری پیدا کرده و با تغییرات کوچکی در حد نام‌ها و مکان‌ آن رویداد یک فیلمنامه جدید به وجود می‌آورند.

اکبری همچنین متذکر شد: کیفیت پایین فیلمنامه بر روی همه عوامل سازنده یک فیلم تاثیر منفی می‌گذارد ولی اثر منفی آن که روی کیفیت بازی یک بازیگر این است که باعث درجا زدن بازیگر می‌شود و بازیگر هیچ تکانی نمی‌خورد و اگر مثلا خودش را تا جایی رسانده از آن جلوتر نمی‌رود و این به نظر من یک نوع افت به حساب می‌آید.

جهانگیر الماسی: مشکل سینما اندیشه محبوس در فیلمنامه‌ها است

جهانگیر الماسی گفت: فیلمنامه، چگونگی پرداختن به یک موضوع از طریق مدیوم سینما و تلویزیون است و آنچه امروز ما را اذیت می‌کند، اندیشه محبوس در فیلمنامه‌ها است که به بررسی جدی نیاز دارد.

این بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون، ضمن اظهار موافقت و هم رای بودن با نظر بازیگرانی که نسبت به کیفیت پایین فیلمنامه‌ها، گلایه‌هایی را مطرح کردند، گفت: فیلمنامه، یک تکنیک و چگونگی پرداختن به یک موضوع از طریق مدیوم سینما و تلویزیون است، در حالی که آنچه ما را امروز اذیت می‌کند، اندیشه محبوس در این فیلمنامه‌ها است که نیازمند بررسی و موشکافی جدی دارد.

وی با اشاره به روندی که فیلمنامه‌نویسی در کشور به این سمت و سو کشانده است، افزود: متاسفانه در دهه هفتاد با طرح مسئله قصه‌گویی در سینمای ایران، فراموش شد که موضوع فیلم‌سازی فقط قصه گفتن نیست، فقط کسب درآمد نیست، بلکه موضوع جستجو کردن، کنکاش کردن، تجربه کردن و در نوردیدن دنیای تصویر، تخیل و اندیشه برای رسیدن به یک مدینه فاضله است.

بازیگر سریال "پس از باران" دو عامل "گرایش سرمایه‌سالاری" و "الگوبرداری از سینمای دهه30، 40و50 آمریکا" را مهمترین علل رویکرد فیلمنامه‌نویسان ما به سوژه‌هایی که امروز در سینما و تلویزیون می‌بینیم برشمرده و اضافه کرد: البته این قابل انکار نیست که سینما محصول دوره تاریخی مدرنیته است اما استفاده از تکنولوژی آن هم برحسب توصیه‌های سازندگان آن، سبب می‌شود که به این ترتیب که امروزه شاهدیم به کج راهه بیافتیم.

محمود پاک‌نیت: مجبورم بعضی از آثار ضعیف را برای بازی بپذیرم

محمود پاک‌نیت، نیز با انتقاد از نبود فیلمنامه مناسب گفت: چون باید از راه بازیگری امرار معاش کنم، مجبور می‌شوم بعضی کارهای ضعیف را بپذیرم.

این بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون، با بیان اینکه وضعیت کیفی فیلمنامه‌ها رابطه مستقیمی با حمایت مسئولان از فیلمنامه‌نویسان دارد، گفت: اگر بخواهیم به شکل ریشه‌ای با این موضوع برخورد کنیم باید ببینیم که مسئولین ما چقدر از نویسندگان ما حمایت می‌کنند.

وی ادامه داد: ما نویسنده خوب کم نداریم که بارها خودشان را ثابت کرده‌اند، ‌وقتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، حوزه هنری، بنیاد سینمایی فارابی، صدا و سیما و تمامی ارگان‌هایی که با این جریان مرتبط هستند از نویسندگان بخواهند که به خاطر امرار معاش متن‌های مبتذل ننویسند و آنها را تامین کنند، آنوقت آنها هم سراغ سوژه‌های جدی‌تر می‌روند و به مسائل اساسی و دغدغه‌های اصلی‌تر جامعه می‌پردازند.

پاک‌نیت همچنین درباره تاثیر منفی فیلمنامه‌های ضعیف بر بازی یک بازیگر نیز اظهار داشت: به طور کلی کیفیت کار همه عوامل سازنده یک فیلم به متن آن کار برمی‌گردد. در واقع اگر یک متن، متنی قوی و ارزشمند باشد همه با انرژی و نیروی مثبت کار می‌کنند و نهایتا کار نیز کار تاثیرگذاری می‌شود. به عبارتی دیگر متن و فیلمنامه مثل یک نهال است که نویسنده آن را می‌کارد، کارگردان آن را آبیاری می‌کند، طراح صحنه و لباس آن را تزئین می‌کند، گریمور آن را آرایش می‌کند و نهایتا حاصل آن نهال میوه‌ای به نام بازیگر است. پس اصل موضوع به کیفیت همان نهال بازمی‌گردد. بازیگر هرچه توانمند باشد اگر نهال ضعیف باشد نمی‌تواند خود را نشان بدهد و از خلاقیت‌اش استفاده کند.

رضا ناجی: فیلمنامه‌ای با شخصیت‌های میانسال روی دست فیلمنامه‌نویس می‌ماند

رضا ناجی، برنده خرس نقره‌ای بهترین بازیگر جشنواره برلین معتقد است، در سینمای ایران فیلمنامه‌ای که شخصیت اصلی آن میانسال باشد، روی دست فیلمنامه‌نویس می‌ماند و کسی حاضر به ساخت آن نیست. این بازیگر سینما درباره وضعیت کاریش در سینما گفت: به علت گرایش تهیه‌کنندگان به تولید فیلم‌های تین‌اینجری و جوان پسند، طبیعی است که فیلمنامه‌نویس اثری می‌نویسد که شخصیت‌هایش جوان هستند. او اگر بخواهد که در فیلم‌نامه شخصیت‌های میان‌سال را در جای شخصیت اصلی بگذارد، فیلم‌نامه‌اش روی دستش می‌ماند.

بازیگر "آواز گنجشک‌ها" ضمن اشاره به جایگاه بازیگران با تجربه در سینمای دنیا تاکید کرد: هنوز جک نیکلسون، آل پاچینو و رابرت دنیرو در سینمای امریکا و آمیتا باچان در سینمای هند در سطح اول بازیگری فعالیت می‌کنند زیرا فیلمنامه‌نویسان این کشورها به شخصیت‌های میانسال در فیلم‌هایشان اهمیت می‌دهند. در حال حاضر اهمیت به پیشکسوتان در سینمای ما رو به فراموشی است.

وی در بخش دیگر سخنانش با اشاره به این مسئله که مردم در کوچه و خیابان از او سوال می کنند که چرا کمتر در سینما بازی می‌کند عنوان کرد: در پاسخ به این دوستان می‌گوییم مگر در طول سال چند تا فیلم خوب ساخته می شود که من بتوانم در آنها بازی کنم.

بازیگر برنده خرس نقره‌ای بهترین بازیگر از جشنواره برلین ضمن اشاره به توانایی مجید مجیدی در خصوص شخصیت‌پردازی آدم‌های میانسال در فیلم‌هایش گفت: مجیدی و یا خسرو معصومی کارگردان‌هایی هستند که در فیلم‌هایشان همه نوع شخصیت در رده‌های مختلف سنی حضور دارند و به درستی این آدم‌ها مورد شخصیت‌پردازی قرار می‌گیرند و امیدوارم دوباره فرصت همکاری با مجیدی را به دست آورم.