گروه سینما هنرآنلاین، شین که خود در جامعه کارگری پورت تالبوت رشد کرده، موفقیت اولیهاش را مدیون اکوسیستمی حمایتی میداند که امروزه دیگر وجود خارجی ندارد. او با اشاره به تجربیات شخصیاش، یک زنجیره حیاتی از فرصتها را برمیشمرد: «در ابتدا نمایشهایی که در مدرسهام اجرا میشدند و سپس یک تئاتر جوانان که بودجهاش توسط دپارتمان آموزش شورا تأمین میشد و بعد هم کمکهزینهای که برای رفتن به مدرسه بازیگری گرفتم من را به حرفه بازیگری وارد کردند». به گفته او، هر یک از این پلهها برای رسیدن به مرحله آموزش حرفهای ضروری بودند، اما امروز «اساساً تمام آن چیزها از بین رفتهاند». این فروپاشی زیرساختهای عمومی، نردبانی را که زمانی برای تحرک اجتماعی در هنر وجود داشت، شکسته و جوانان بااستعداد را بدون راهی برای بالا رفتن، رها کرده است.
در خلأ ناشی از حذف حمایتهای دولتی، یک روزنهی جدید و قدرتمند ظهور کرده است: «بانک مامان و بابا». شین تأکید میکند که بار مالی دنبال کردن رؤیای بازیگری اکنون تقریباً به طور کامل بر دوش خانوادهها است. هزینههای سرسامآور زندگی، به ویژه در شهرهای صنعتی مانند لندن، مانعی غیرقابل عبور برای کسانی است که از پشتوانه مالی برخوردار نیستند. این تمرکزگرایی جغرافیایی، نابرابری را تشدید میکند و بههمین دلیل است که شین بر لزوم «خارج کردن فرصتها از لندن و توزیع آن در سراسر کشور» اصرار میورزد. این بحران در شرایطی رخ میدهد که کل صنعت تلویزیون با رکود دست و پنجه نرم میکند؛ وضعیتی که بیشترین آسیب را به فریلنسرها و هنرمندان نوظهور وارد کرده و این ترس را تقویت میکند که افراد فاقد منابع مالی، اولین قربانیان این صنعت خواهند بود.
با این حال، شین صرفاً به تشخیص مشکل بسنده نمیکند و راهحلی رادیکال ارائه میدهد. او باور دارد طرحهای حمایتی فعلی، هر چند با نیت خیر، اغلب «بسیار دیرهنگام» وارد عمل میشوند و نمیتوانند کودکانی را که در سنین پایینتر بهدلیل موانع اقتصادی از مسیر آموزش بازیگری خارج شدهاند، نجات دهند. این بازیگر در مقابل، مدلی شبیه به استعدادیابی در فوتبال را پیشنهاد میکند: «باید آنها را در شش، هفت سالگی پیدا و حمایت از افراد را از سنین بسیار پایینتر شروع و به آنها کمک کنید». این رویکرد، خواستار یک تغییر پارادایم از مداخله واکنشی به سرمایهگذاری پیشگیرانه و بلندمدت بر روی استعدادهای خام است.
این دغدغهها برای شین کاملاً شخصی است. او که زمانی در هالیوود روزهای سختی را میگذراند و به گفتهی خودش در ابتدا بیشتر وقت خود را در غذاخوریها به خواندن رمانهای استیون کینگ و دیگران میگذراند، پس از موفقیت چشمگیر با ایفای نقش تونی بلر در درام «معامله» و تکرار همین نقش در فیلم «ملکه»، فرصتهای جدیدی به دست آورد و مسیر کاریش در هالیوود اوج گرفت؛ اکنون، از جایگاه خود برای بازسازی همان فرصتهایی استفاده میکند که به او کمک کردند. تأسیس تئاتر ملی ولز، تلاشی عملی برای ایجاد یک مرکز فرهنگی منطقهای و تحقق همان تمرکززدایی است که از آن دفاع میکند.
در نهایت، هشدار مایکل شین فراتر از یک نگرانی فردی است؛ این یک فراخوان برای اقدام است. او استدلال میکند که اگر هنر به محفلی انحصاری برای ثروتمندان تبدیل شود، نه تنها عدالت اجتماعی قربانی میشود، بلکه خود هنرهای تئاتر و سینما نیز از نظر خلاقیت و ارتباط با جامعه، فقیرتر خواهد شد. بازسازی نردبان شکسته بازیگری تئاتر و سینما، یک سرمایهگذاری ضروری در آینده فرهنگی یک ملت است تا این اطمینان وجود داشته باشد که داستانهای فردا توسط متنوعترین صداها روایت میشوند، نه فقط توسط کسانی که توانایی مالی خریدن یک رویا را دارند.
منبع گاردین
مترجم: سحر منصوری(مترجم و پژوهشگر)
انتهای پیام