گروه رادیو و تلویزیون هنرآنلاین، بی‌شک دراماتیک‌ترین لحظه از شانزدهمین قسمت «تاسیان» همین لحظه سیلی جمشید به صورت دختر دردانه‌اش بود. شیرین که در پی سوءقصد به پدرش با خودروی پدر امیر، نسبت به عاشقانه‌های امیر مردد شده بود، در پایان قسمت پانزدهم، رازی تکان‌دهنده را از دهان امیر شنید که همه تصوراتش نسبت به پدرش، با آن فروپاشید.

تاسیان3

جمشید که پیش‌تر به خواهرش هما گفته بود که قریب به ۱۵ سال از ازدواجش با حوری می‌گذرد اما برای راحتی خیال دخترش شیرین، ترجیح داده زندگی مخفیانه با او در پیش بگیرد، حالا به‌صورت ناگهانی با شیرینی مواجه شده که این راز را از زبان یک غریبه شنیده است. افشای همین راز بر شیشه‌های نازک حریم میان پدر و دختر ترک انداخت تا هم دختر طلب‌کارانه بر سر پدر و معشوقه‌اش فریاد بکشد و هم پدر پس از عمری نوازش، این‌بار سیلی نثار صورت دردانه‌اش کند.

تینا پاکروان حالا طرح تازه‌ای از روابط میان کاراکترهایش برای قسمت‌های آینده در سر دارد؛ حلقه ارتباط میان امیر و شیرین هرچند متأثر از پس‌لرزه‌های حادثه تصادف می‌رفت که به‌طور کامل فروبپاشد، حالا تنگ‌تر از قبل این دو را به هم نزدیک کرده و در جبهه مقابل شاهد نزدیک شدن بیشتر پدر امیر به جمشید نجات هستیم. حالا دو پدر با تجربه‌ای مشترک در زمینه مواجهه با عصیان فرزند، هم‌درد شده‌‌اند و هر یک به انگیزه‌ای سودای یافتن آن‌ها را در سر دارند.

تاسیان4

قسمت شانزدهم «تاسیان» سرشار از لحظات ناب عاشقانه میان امیر و شیرین بود؛ عاشق و معشوقی که به نظر می‌رسد تمام پل‌های پشت سر خود را به لرزه انداخته‌اند تا بلکه بتوانند آینده‌ای مشترک را در بهشتی دور از دسترس دیگران برای خود خلق کنند، اما سایه سنگین سوءتفاهم‌ها و بدخواهی‌ها هنوز بر سر آن‌هاست.

هرچند حضور سعید به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین مهره‌های روایت پاکروان برای ایجاد تنش در روابط خانوادگی امیر و شیرین، در قسمت شانزدهم کم‌رنگ‌تر بود اما در همان سکانس پایانی باردیگر شاهد بازگشت او به متن روایت بودیم. سعید که پیش‌تر و در مواجهه با حوری و هما خودش را «خسرو» معرفی کرده بود و تا مدت‌ها تلاش می‌کرد موقعیت خود در ساواک را به نام امیر فاکتور کند، حالا با تبعید به بایگانی، کینه‌‌ای عمیق در دل گرفته و برای التیام همین کینه، شروع به افشای رازهای گذشته کرده است.

تاسیان2

حوری، هرچند در قسمت‌های ابتدایی حضوری حاشیه‌ای در داستان داشت، حالا تبدیل به یکی از کلیدی‌ترین شخصیت‌ها شده و در مواجهه با سعید، رازهایی تکان‌دهنده از گذشته‌اش را می‌فهمد. همسر و فرزند کودک او به مرگ طبیعی نمرده‌اند و تلخ‌تر اینکه ردپای پسرخاله سیاست‌بازش یعنی دکتر رجب‌زاده هم در این سو‌ءقصد، مشهود است. اینکه سعید با افشای این راز برای حوری، چه نقشه‌ای در سر دارد، در قسمت‌های آینده عیان می‌شود اما آنچه معلوم است، سرنوشت کاراکترهای سریال گام‌به‌گام از آرامش گذشته فاصله می‌گیرد و همه چیز به فضای غبارآلود آینده نزدیک‌تر می‌شود؛ آینده‌‌ای که از قبل می‌دانیم قرار است طعم «تاسیان» داشته باشد.

تاسیان5

انتهای پیام