گروه سینمایی هنرآنلاین: مستند «عزیز» از آن دست آثاری است که به واسطه کشف موضوع، در نگاه اول تماشایی است. زنی به نام عزیز در کانون بحران زندگی کرده و با مسائل مختلفی دست و پنجه نرم می‌کند و این آغاز راهی است که فیلمساز می‌پیماید تا ما را با او آشنا کند. عزیز، زنی مستقل و بااراده اما تنهاست. رابطه اوو همسرش کمرنگ است و به نظر می رسد در جهان فیلم، تنها عنصر کنشمند و موثر زنی است که باید بار همه خانواده را به دوش بکشد.

«عزیز» در نگاهی کلان نمایشگر وضعیت بخشی از جامعه است که مردانش، ناتوان و مستاصل به نظر می رسند اما زنانش در بی‌عملی مردان، با قدرت به مسیرشان ادامه می‌دهند. در سکانسی از فیلم شوهر عزیز با او صحبت کرده و از او می‌خواهد از فکر اسباب کشی منصرف شود، اما عزیز با قدرت، مقابل او مخالفت می‌کند. وضعیت عزیز در مواجهه با همسر و فرزندانش نشان می‌دهد که شخصیت اصلی خانواده اوست. 

فیلم کمتر فرصت این را دارد که به شخصیت عزیز نزدیک شود، البته در سکانس‌هایی متوجه رابطه او و فرزندانش می شویم (وقتی به عکس‌های آنان روی دیوار اشاره می‌کند) اما از خلوت و تنهایی عزیز چیز زیادی نمی بینیم. با این همه فیلمساز در بزنگاهها بسیار به موضوع و بحران نزدیک است و این باعث شده با تصاویری خاص از وضعیت زندگی عزیز و خانواده اش مواجه شویم. (گم شدن حسین و تلاش عزیز برای یافتن او). نکته جالب این است که عزیز زنی قوی است اما در نهایت، گاهی می شکند، اشک می ریزد و پرخاش می کند و این به شخصیت او وجه باورپذیری داده است.

ساخته شدن و نمایش فیلم‌هایی مثل «عزیز» می‌تواند این اتهام را متوجه سازنده کند که از فقر، ناداری و کاستی حمایت می‌کند، اما در حقیقت فیلمساز می‌کوشد نگاهی انتقادی به ماجراهای زندگی عزیز (و حتی زنان و مردانی از طبقه او) داشته باشد. صدیقه دختر جوان عزیز قربانی خطای پرشکی است و ... در سکانسی از فیلم ضحی (نوه عزیز) ترانه آشنا و محبوب فیلم میم مثل مادر را لب‌خوانی می‌کند. این سکانس، شاید یکی از تاثیرگذارترین فصل‌های این مستند است. ادای دینی پراحساس به مادرانی از جنس عزیز که می‌کوشند یک تنه خانواده‌شان را حفظ کنند.

«عزیز» که در شانزدهمین جشنواره سینماحقیقت روی پرده رفت، جایزه بهترین مستند بخش ملی جشنواره را به دست آورد.