گروه سینمایی هنرآنلاین: محمود حسینی‌زاد نویسنده رمان «بیست زخم کاری» است که محمدحسین مهدویان با برداشت از آن دارد سریال «زخم کاری» را برای شبکه نمایش خانگی می‌سازد. جواد عزتی، رعنا آزادی‌ور، هانیه توسلی، سعید چنگیزیان، الهه حصاری، عباس جمشیدی‌فر، مهدی زمین‌پرداز، امیرحسین هاشمی، کاظم هژیرآزاد، منوچهر علیپور، مه‌لقا باقری، مائده طهماسبی، سیاوش طهمورث با معرفی مرتضی امینی‌تبار و  سارا حاتمی به همراه دو بازیگر خردسال نیوشا علی‌پور و مه‌یاس پازوکی در این مجموعه به ایفای نقش می‌پردازند.

در خلاصه داستان این سریال آمده است: «من عاشق زمستونای اینجام. قشنگ نیست؟- قشنگه ولی سختی داره. پنج هزار کیلومتر پرواز می‌کنن فقط برای این که زنده بمونن. اولش خیلی ترسناکه ولی تهش خونه‌شونو پیدا می‌کنن.- اگه به تهش برسن.- بلد باشن می‌رسن.» «زخم کاری» به تهیه‌کنندگی محمدرضا تختکشیان از محصولات پلتفرم فیلیمو است که امسال پخش می‌شود.

رمان«بیست زخم کاری» داستان مردی ا‌ست که می‌خواهد سلطه‌گر باشد. در شروع کتاب پیرمردی ثروتمند که یک دار و دسته اقتصادی متشکل از قوم و خویش‌های خودش را اداره می‌کند جان می‌دهد، پزشکی قانونی مرگ را عادی اعلام می‌کند اما این تازه آغاز زد و بندها و خونریزی‌های دیگر است... «بیست زخم کاری» سال 94 در نشر چشمه منتشر شد و تاکنون چهار بار تجدید چاپ شده است.

حسینی‌زاد در گفت‌وگو با خبرنگار هنرآنلاین درباره کتاب «بیست زخم کاری» گفت: من این کتاب را سال 80 نوشتم و مدتی طول کشید تا برای دریافت مجوز به ارشاد فرستادم؛ پس از ارسال هم 10 سال به من اجازه انتشار اثرم را ندادند و در نهایت سال 94 موفق به اخذ مجوز از سوی ارشاد و چاپ در نشر چشمه شد. این کتاب درباره خانواده‌ای است که وارد چرخه اقتصادی کشور می‌شوند و در نهایت بین خودشان اختلافاتی رخ می‌دهد که روند قصه را پیش می‌برد. در واقع من هم این کتاب را با برداشت از نمایشنامه «مکبث» شکسپیر نوشتم و اسم کتاب نیز نقل قولی از مکبث است. آنجا که می‌گوید: «همیشه این بوده که وقتی بر مغز می‌کوفتند، مرد می‌مُرد و بس. ولی حالا با بیست زخم کاری بر فرقِ سر، از جا برمی‌خیزند و ما را تار و مار می‌کنند... هنوز این‌جا بوی خون می‌دهد. همه عطرهای عربستان هم به این دست کوچک بوی دیگری نخواهند داد.»

نویسنده نمایشنامه «نهاده سر غریبانه به دیوار» در ادامه درباره چگونگی همکاری با مهدویان در این سریال بیان کرد: تا جایی که اطلاع دارم قراردادی بین تهیه‌کننده و نشر چشمه در این مورد نوشته شد و من خیلی در جریان این قرارداد نیستم. به من اطلاع داده شد و موافقت کردم. بعد مهدویان همراه نویسنده فیلمنامه با من تماسی داشتند و نکاتی از داستان که برایشان جای ابهام داشت مطرح کردند و یک ساعتی در این زمینه با هم به گفت‌وگو نشستیم.

او درباره اقتباس سینمایی از آثار ادبی و میزان استقبال نویسندگان ادبی از این اتفاق گفت: به نظرم اتفاق بسیار خوبی است چرا که در ایران ادبیات و سینما از هم دورند و این نشانه‌ها (تا جایی که شنیده‌ام فقط این رمان نشر چشمه نیست که اساس ساخت مجموعه‌ای قرار گرفته) می‌توانند اتفاقات خوبی همراه داشته باشند. در این سال‌ها تعداد آثار سینمایی که اقتباسی بوده‌اند بسیار اندک است و اگر هم بوده متاسفانه کمتر اسمی از نویسنده و ناشر مطرح شده است. سینمایی‌ها باید سراغ ادبیات بیایند و این جسارت را داشته باشند که اعلام کنند اثرشان اقتباس یا برداشتی از یک کتاب بوده است. امیدوارم برای این دوستان عادی شود که اقتباس کنند. چند بار  برای خود من اتفاق افتاده است که از آثاری که ترجمه کردم چه در سینما چه تئاتر استفاده شده، بدون این که اشاره‌ای به مثلا مترجم کرده باشند. این غریبگی بین ادبیات و سینما اصلا سازنده نیست.

حسینی‌زاد افزود:  از طرف دیگر فیلمسازان ما همچنان سینمای مولف برایشان معنی خاصی دارد  و به اقتباس از  اثار ادبی کمتر فکر می‌کنند، فکر می‌کنند خیلی مهم است که بگویند فلان کارگردان یا تهیه‌کننده از ریز و درشت کارهای فیلم را تنهایی به عهده دارد.  در حالی که در تمامی جشنواره‌های مهم دنیا جایزه ویژه‌ای برای بهترین اقتباس وجود دارد، سینمای ما هنوز در حال و هوای مولف‌محوری قرار دارد و انگار اقتباس و برداشت از آثار ادبی و مطرح کردن نویسنده و اثر ادبی  برایشان کسر شان است.

کتاب بیست زخم کاری

این نویسنده در پاسخ به این سوال که آیا این دوری سینماگران از ادبیات به دلیل سختگیری‌های نویسندگان است یا خیر، توضیح داد: شاید سینماگران از ترس این‌که نخواهند با نویسنده درگیر شوند سراغ اقتباس نمی‌آیند، چون همانطور که گفتم هنوز تجربه کافی در هر دو طرف وجود ندارد. نویسنده‌ها از مثله شدن کارشان واهمه دارند و فیلمسازها از درگیری با صاحب اثر. نویسنده باید بداند دست فیلمساز باز است. فیلمساز هم باید بداند نویسنده می‌دانسته چه می‌نویسد. اگر همان خط را بگیرند به جای بدی نمی‌رسند. اما بازار هم هست و مقرراتی هم که وجود ندارد، نهایتا ما از سنت به‌کارگیری ادبیات در سینما و تئاتر بر همین اساس کمی دوریم. فیلمسازانی داریم که از برخی آثار ادبی که عمدتا ایرانی هم نیستند الهام می‌گیرند. به هر حال  رمان و داستان ذهنی‌گری‌هایی دارد که شاید نتوان به تصویر کشید٬ نمی‌شود همه آنچه در کتاب نوشته شده عینا تصویر کرد، چون شیوه روایت کتاب و فیلم با هم تفاوت دارد. از سوی دیگر، این اقتباس به مد روز و بازار هم وابسته است و بر همین اساس تغییراتی انجام می‌شود. فیلمسازان هم باید به نویسنده احترام بگذارند. اثر ادبی را تکه‌پاره نکنند و بدانند به هر حال فکری پشت کار بوده است. این‌که با برداشت از کتابی و کار نویسنده‌ای فیلمی ساخته شود، اتفاق بدی نیست. ربطی هم به مهارت کارگردان برای مولف بودن ندارد. هنوز هم چند کار خوب سینمای ایران اقتباس و برداشت هستند از آثار مهم ادبیات ایران و چه بهتر رابطه‌ای گسترده‌تر میان ادبیات و سینما به وجود بیاید.