پروانه انتشار نشر چشمه باطل شد . این خبری بود که پنجشنبه هفته گذشته از برخی رسانهها و به نقل از برخی مسئولین منتشر شد. حسن کیائیان، مدیر نشر چشمه در پاسخ به این حرف و حدیثها در نامهای جهت انتشار در خبرگزاری هنرآنلاین نظرات خود را اعلام کرد . متن این نامه که چند دقیقه پیش به دفتر این خبرگزاری ارسال شد، به شرح زیر است: جهت رفع پارهای سوءتفاهمات احتمالی لازم میدانم توضیحاتی را در این ارتباط بهنظر شما و خوانندگان گرامیتان برسانم: ۱. از زمان ابلاغ شفاهی تعلیق این انتشارات (۱۸/۱۰/۹۰) تاکنون دوبار موفق به دیدار جناب آقای دری شدم که در گفتوگوی نخست (۲۸/۱۱/۹۰) ضمن شنیدن توضیحات ایشان دربارهی دلایل تعلیق نشرچشمه مواردی از مشکلات فرا راه ناشران را در ارتباط با ممیزی به اطلاع ایشان رساندم که اهم آن این بود که اصلیترین مشکل ممیزی جاری و ساری در آن وزارتخانه ساختاری است و درصدی هم معلول تفاوتی است که در بضاعت ادبی بررسان محترم وجود دارد. بنابراین چه بسیارند کتابهایی که به مشکل ممیزی برخوردند ولی چنانچه با نگاهی دیگر یا توسط بررسی دیگری خوانده میشد اجازه انتشار مییافت. ۲. جانکلام در آن گفتوگو این بود و مثالهایی را هم در اثبات درستی سخنم آوردم. از جمله کتاب مورد بحث ایشان در آن گفتوگو، این کتاب نمایشنامه است از آقای محمد رحمانیان کارگردان صاحبنام تئاتر ما با نام روزحسین که به قیام حضرت امام حسین و جنایاتی که لشگریان یزید نسبت به ایشان و خاندانشان مرتکب شدهاند پرداخته است. این اثر سومین نمایشنامه از سهگانهای بود که دو بخش اول و دوم آن به نامهای پل و اسبها پیشتر روی صحنه آمده و در برخی از جشنوارههای مذهبی برندهی جوایزی نیز شده بودند. طرح اولیهی این نمایشنامه توسط مسئولان بخش تئاتر تأیید شده بود و دستنوشتهی آن در سال ۱۳۸۹ جهت انتشار همزمان با اجرای نمایشنامه به این انتشاراتی سپرده شد که حروفچینی و جهت بررسی تحویل اداره کتاب وزارت ارشاد گردید. این نمایشنامه در زمان اجرا به مشکل برخورد و مؤلف پس از قطع امید از روی صحنه بردن آن از نشرچشمه خواست تا از انتشار آن انصراف دهد و این انتشاراتی هم در همان زمان طی نامهای به ادارهی کتاب خواستار عودت اثر به ناشر گردید و به این ترتیب پروندهی کتاب بسته شد. در آن مقطع عدم اجرای نمایشنامه با اظهارنظرات گوناگونی مواجه شد و برخی از کارشناسان این اثر را یکی از مهمترین آثار درام در ادبیات معاصر نامیدند و از جناب آقای دکتر حسینی وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی خواهان رفع مشکل آن شدند. جناب آقای دکتر حسینی در همان تاریخ در گفتوگویی که هنوز بر روی سایتهای مختلف وجود دارد دربارهی این اثر اظهارنظر کردند که: «نمایشنامه مشکلاتی داشت که هنرمند حاضر نشد اصلاحات لازم را انجام دهد و بنابراین طبیعی است که این نمایش اجازهی به صحنه رفتن پیدا نکند.» ملاحظه میکنید که جناب آقای دکتر حسینی معتقد بودند این نمایشنامه مشکلاتی دارد و کل آن را مردود ندانستند. احتمالاً به دلیل زمان زیادی که از جلسهی اینجانب با جناب آقای دری گذشته جزئیات گفتوگو را به یاد ندارند. بنده در زمان ملاقات با ایشان این اثر را خوانده بودم و حتی فرازی از کتاب را به عنوان بخشی از پیام آن برای ایشان بازگو نمودم (که امیدوارم با این توضیح آن را به یاد آورده باشند). فراز بیانشده از کتاب (نقل به مفهوم) این بود که چند روز پس از فاجعهی عاشورا پیکی به حضور امالبنین میرسد تا خبر شهادت فرزندانشان را به ایشان بدهد. ابتدا میگوید فرزند کوچکت شهید شده است. امالبنین در پاسخ میگوید حسینم چه شد؟ پیک همچنان از شهادت سومین و دومین و سرآخر فرزند ارشد بانو، حضرت ابوالفضل، خبر میدهد و هربار از این مادر داغدار پاسخ میشنود که: حسینم چه شد؟ چه کسی میتواند این قسمتهای کتاب را بخواند و متأثر نشود؟ و به معاون محترم فرهنگی عرض کردم که وقتی نویسندهای در چند سطر با این زیبایی و تأثیرگذاری سخن از حقانیت، مظلومیت و نیز محبوبیت حضرت اباعبدالله میراند مشخص است که سمتوسوی کتاب چیست و پیام اصلی کتاب کدام است. باقی مطالب شاخوبرگ آن است و حتی چنانچه بررسان محترم شما با جمله یا جملاتی از این اثر مشکل داشته باشند زیبندهتر آن بود که نسبت به جرحوتعدیل این جملات اقدام میشد. ۳. در شهر زادگاهم در ایام عزاداری محرم دیدهام حتی کسانی را که از اقلیتهای دینی بودهاند و جهت همراهی با عزاداران حسینی لباس سیاه میپوشیدند. آن وقت چهطور ممکن است ناشری که درصدد انتشار کتابی دربارهی روز عاشوراست هدف دیگری به غیر از پیام اصلی کتاب ــ که در بالا آمده است ــ داشته باشد؟ همانطوری که گفتم سوءتفاهم پیشآمده بیشتر ناشی از عدم دریافت پیام اثر بود. که در قالب نمایشنامه ارائه شده و شاید این قالب ادبی را کسانی نمیپسندیدند. هر چند که این شیوه در رساندن پیام نهضت حسینی بین جوانان کشور ما طرفداران بیشتری داشته باشد. ۴. جناب آقای دری در گفتوگوی خود دربارهی تخلف دیگر نشرچشمه گفتهاند که کتاب غیرمجازشدهای را به نام ناشر دیگری ارائه دادهایم. شاید ایشان اطلاع ندارند که وقتی کتابی غیرمجاز اعلام میشود از نظر ناشران با سابقهای که مایل به فعالیت در چهارچوب قوانین هستند مسئلهی انتشار آن منتفی میشود. در این صورت مؤلف یا مؤلفانی هستند که بخواهند اثر خود را از ناشر پس بگیرند. در این صورت اختیار این آثار با صاحبان آنهاست و دیگر ربطی به ناشر قبلی ندارد که صاحب اثر برای دریافت اجازهی آن از طریق ناشر دیگری اقدام کند یا خیر. ۵. ایشان گفتهاند که حجم زیادی از کتابهای نشرچشمه غیرمجاز اعلام گردیده است در حالیکه براساس آمار موجود طی دو سال گذشته کمتر از بیست درصد کتابهای ارائهشده توسط این انتشاراتی جهت بررسی از سوی ادارهی کتاب غیرمجاز اعلام شده است و این با توجه به سختگیریهای بعضاً غیرمتعارفی است که در مورد نشرچشمه در سالهای اخیر اعمال گردیده. میتوانیم نام کتابهایی را ببریم که جهت بررسی از سوی ما به ارشاد ارائه گردیده و چاپ آنها غیرمجاز اعلام شده و ترجمه یا ترجمههای دیگری از آن بدون کوچکترین اصلاحاتی منتشر گردیده است. ۶. بیش از پنج ماه از شروع تعلیق این انتشاراتی میگذرد و در حقیقت پاداش سی سال کار کردن در چهارچوب قوانین جاری به نشرچشمه داده شده. ناشری که در این سی سال حتی یک صفحه کتاب بدون مجوز منتشر نکرده است. در این چند ماه کوچکترین مطلبی از سوی این انتشاراتی در رسانهها بیان نشده است در حالیکه متأسفانه از آنسو مسئولان معاونت فرهنگی که علیالاصول باید بیش از ما دغدغهی آرامش و دوری از سروصدا و جنجال را داشته باشند در گفتوگوهای چند وقت یکبار خود با رسانهها به بیان انواعواقسام اتهامات دربارهی این انتشاراتی پرداختهاند و این نشان میدهد که مسئولان محترم از سکوت ما و توقعی که از رسیدگی قانونی به مشکل پیشآمده داریم دچار سوءبرداشت هستند. این سکوت آگاهانه و با امید حل مشکل از مجرای قانون و با هدف حفظ آرامش در فضای نشر کشور بوده است و دلیل دیگری ندارد. بااحترام حسن کیائیان ۲۰/۰۳/۱۳۹۱ پایان پیام/25
کد خبر:
12939
در نامهای به هنرآنلاین:
جوابیه نشر چشمه به اتفاقات اخیر
طی چند روز گذشته در برخی رسانهها خبر لغو پروانه نشر چشمه منتشر شد . حسن کیاییان مدیر این نشر درنامهای نظرات خود را دراینباره عنوان کرد .