به گزارش هنرآنلاین،فرجنژاد درباره اثر «غریبانه» نوشته است: «باران صبحگاهی، آسمان گرفته، و من کنار مزار محمدرضا لطفی، در آرامگاهش. تار را در آغوش گرفتم و کنار سنگ مزارش، قطعهای را نواختم و خواندم. نه برای ذاتِ اجرا؛ فقط برای دل خودم. با شعری از هوشنگ ابتهاج، همان که برای لطفی سروده بود: «پیش ساز تو من از سحر سخن دم نزنم...»
سالهاست که با صدای ساز او زیستهام، آموختهام، تقلید کردهام، و امروز بیش از هر زمان، خود را مدیون او میدانم. نوازندگی در این قطعه، بیتأثیر از روح و یاد لطفی نیست. خواننده نیستم، و ادعایی هم ندارم؛ تنها خواستم کنار مزارش، مانند شاگردی بیادعا، بنشینم و با ساز، ادای دینی کرده باشم.
سپاسگزارم از شهرداری گرگان که برای آرامگاه این خنیاگر بزرگ، چنین فضای محترمانهای فراهم کردهاند؛ ای کاش همه شهرهای ما، چنین با بزرگان فرهنگ و موسیقیشان رفتار میکردند و ممنونم از برادرم مرتضی حاج محمدی برای تمامی ثانیه هایی که کنارم بوده است.»
مرتضی حاج محمدی کارگردان، تصویر و تدوین، پویا پایور میکس، مسترینگ و ضبط از دیگر عوامل این اثر هستند. نشر بینالملل و مدیریت توسعه نیز توسط موسسه فرهنگی هنری نغمهسازان دلنشین انجام شده است.
محمدرضا لطفی متولد ۱۷ دی سال ۱۳۲۵ در شهر گرگان، ردیفدان، موسیقیدان، آهنگساز، نوازنده برجسته تار، سهتار و کمانچه، پژوهشگر و مدرس موسیقی سنتی بود، راهاندازی گروه «شیدا» در سال ۱۳۵۴ از مهمترین فعالیتهای هنری لطفی بود. او همراه گروه «عارف» به سرپرستی حسین علیزاده، به بازخوانی و اجرای دوباره آثار گذشتگان پرداخت. لطفی بعدها کانون موسیقی «چاووش» را با همکاری هنرمندانی مانند حسین علیزاده، زندهیاد پرویز مشکاتیان و علیاکبر شکارچی راهاندازی کرد و در یک فعالیت چشمگیر، آثاری از این گروه به جا ماند که به گفته بسیاری از اساتید، از بهترین کارهای موسیقی ایران به شمار میروند. زندهیاد محمدرضا شجریان و شهرام ناظری با لطفی و با همراهی هوشنگ ابتهاج در اجرای آثار این دوره همکاری چشمگیری داشتند.
لطفی پس از انحلال کانون «چاووش» سفرهای زیادی به کشورهای اروپایی داشت. او در ایتالیا، فرانسه و آلمان کنسرت برگزار کرد و سال ۱۳۶۵ به آمریکا رفت. در آن سالها، علاوه بر برگزاری کنسرتهای متعدد در سراسر آمریکا، مرکز فرهنگی هنری شیدا را در واشنگتن بنیان گذاشت. وی سال ۱۳۸۵ به ایران بازگشت و با تربیت شاگردانی در مکتب خانه میرزا عبدالله و ثبت آثاری در مؤسسه آوای شیدا به فعالیت هنری خود ادامه داد. لطفی از چهرههای تأثیرگذار موسیقی ایرانی بود که با خلق آثاری همچون «ایران ای سرای امید»، «کاروان شهید»، «برادر بیقراره» و «عشق داند» به میان توده مردم راه یافت.
وی در کنار تار و سهتار، کمانچه، دف، نی و سنتور نیز مینواخت. لطفی هنرمندان بسیاری از جمله مجید درخشانی، حمید متبسم و حسین بهروزینیا را تربیت و خوانندگانی همچون صدیق تعریف، محمد معتمدی، علیرضا شاهمحمدی و امیر اثنیعشری را نخستین بار به جامعه موسیقی معرفی کرد.
«به یاد عارف» (بیات ترک)، «چهره به چهره» (نوا)، «سپیده» (ماهور)، «چشمه نوش» (راست پنجگاه)، «معمای هستی» (شور)، «عشق داند» (ابوعطا)، «رمز عشق» (ماهور)، «گریه بید» (سهگاه-اصفهان)، «قافله سالار» (نوا-راست پنجگاه)، «پرواز عشق» (سهگاه-اصفهان)، «خموشانه» (ابوعطا-بیات ترک)، «همیشه در میان» (بداههنوازی تار و سه تار در شور و دشتی)، «بال در بال» (شعر و موسیقی با ه.ا.سایه)، «تنها یک خاطره» (بداههنوازی تار و سنتور همراه با فرامرز پایور) و «ای عاشقان» (اجرای گروه همنوازان شیدا در بیات اصفهان, ۱۳۸۸) از آثار زندهیاد لطفی است. این هنرمند ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۳ بر اثر بیماری سرطان در ۶۸ سالگی درگذشت، پیکر وی طبق وصیتش در زادگاهش، گرگان به خاک سپرده شده است.
انتهای پیام