سرویس تئاتر هنرآنلاین، نشست عوامل نمایش "اِرخش" در خبرگزاری هنر برگزار شد که بخش اول این نشست روز گذشته منتشر شد در زیر بخش پایانی این نشست را می‌خوانید.

شما بیان کردید قصد نداشتید قراردادهای قبلی تئاتر و ساختارهای دراماتیک را در این اثر کامل رعایت کنید، چه قراردادهای تئاتری در اجرا شکسته شد؟

مسعود دلخواه: در 5 دقیقه نخست نمایش تماشاگر آغاز و پایان اجرا را می‌بیند، قبل از ورود به داستان تماشاگر پایان را می‌داند و در سرود خوانی نخست نمایش آرش بعد از متولد شدن برای رها کردن تیر اقدام می‌کند. نمایش با شعری آغاز می‌شود که برای تماشاگر ناشناس است "خشو بیشو اِرخشه" این کلمات را از اوستا پیدا کردم، "خَشو بیشو" یعنی درخشان و تیر شتابنده و باسرعت و "اِرخشه" هم نام باستانی آرش است. ما همین کلمات را تبدیل به سرودی کردیم که شاید تماشاگر متوجه آن نشود ولی در ناخودآگاه خود حس می‌کند با اتفاقی همراه شده که به آرش می‌رسد. در واقع نوعی ریشه یابی از نام "آرش" هم در نمایش به صرت دراماتیزه و تصویری انجام شده است.

به چه دلیل نام "اِرخش" را برای نمایش انتخاب کردید؟

مسعود دلخواه: علت انتخاب این نام به دو دلیل بود، نخست اینکه یادآوری کنیم اساسا نام آرش "اِرخش" بوده که در طول تاریخ به آرش تبدیل شده است و بگوییم این آرش که در نمایش ما نشان داده می‌شود با آرش‌های دیگر متفاوت است.

چرا در نمایش هم از نام "آرش" و هم "اِرخش" استفاده می‌شود؟

مسعود دلخواه: همزمان از نمادها و المان‌های زمان باستان و مدرن در نمایش استفاده شده است در نتیجه هم از نام "آرش" و "اِرخش" در اثر استفاده می‌شود. در نمایش زنی با فانوس را می‌بینیم که در لا به لای تاریخ جستجو می‌کند او همیشه می‌گوید "آرش" در حالی که سپهدار و سرداران سپاه "اِرخش" می‌گویند. در جایی از نمایش صدای انفجار و بمب را می‌شنویم و یا نواختن گیتار، در واقع در نظر داشتیم با تمام این موارد تماشاگر ما اسطوره را ببیند و نگاهی هم به امروز داشته باشد و یک پای او در دنیای مدرن باشد و پای دیگرش در دنیای باستانی است.

در مدت زمانی که نمایش اجرا می‌شود، جایی در اثر بوده که اگر تغییر پیدا می‌کرد اجرا بهتر می‌شد؟

مسعود دلخواه: نقدی که به نمایش خودم دارم این است که المان‌های دنیای مدرن بیشتر باید در اثر گنجانده می‌‎شد اگر فرصت بیشتری داشتیم از نشانه‌های دنیای امروزی بیشتر در نمایش استفاده می‌کردیم، در این نمایش اصلا سراغ کلیشه‌ها رفتیم و در واقع سعی ما بر این بود نوعی کلیشه زدایی داشته باشیم.

بازخورد تماشاگران را بعد از تماشای نمایش چطور ارزیابی می‌کنید؟

مسعود دلخواه: بازخوردی که از تماشاگران گرفتیم دو نوع بود، تماشاگر عادی تئاتر دنیایی که ما روی صحنه خلق کردیم را باور کرد و بسیاری از مخاطبان را داشتیم که در زمان اجرا اشک ریختند، اما بازخوردی که از منتقدین داشتیم بد بود شبی که جلسه نقد از سوی کانون منتقدین خانه تئاتر بعد از اجرا برگزار شد تنها راجع به متن صحبت شد و اصلا سخنی از نحوه اجرا نشد. افرادی که نقد نمایش را بر عهده داشتند همانند یکدیگر فکر می‌کردند در صورتی که در نقد یک اثر باید افراد با سلیقه‌های مختلف حضور داشته باشند تا نقدی موثر انجام شود.

آقای مظفری شما در نمایش نقش هومان یکی از سرداران سپاه ایران که به ایران خیانت می‌کند بر عهده دارید از ویژگی‌های نقش بگویید؟

مجتبی مظفری: هدایت درست کارگردان و داشتن پارتنر خوب از مهمترین دلایل موفقیت من در ایفای این نقش بود، ارتباط بازیگر و کارگردان در ایفای نقش خیلی مهم است،هومان نقش محوری در نمایش نیست و تنها در 3 صحنه شاهد حضور او هستیم اما حضوری پررنگ و تاثیرگذار دارد و به علت پارادوکسی که این شخصیت با من دارد دوستش دارم.

آقای سخنگو همکاری و تعاملی که در نمایش با کارگردان داشتید چقدر در ایفای نقش به شما کمک کرد؟

علی سخنگو: از دو سال پیش دوره‌های کامل کلاس‌های دکتر دلخواه را گذراندم و در این نمایش افتخار داشتم به عنوان دستیار و بازیگر نقش سپهدار با گروه همکاری کنم، فضا در نشان دادن توانایی‌هایمان به ما کمک بسیاری کرد و با آزمون و خطا به نقش خود رسیده و هیچ شکی برای اجرا نداشته باشیم زیرا کل گروه قبل از اجرا باید تحلیلی از "آرش" انجام می‌دادند.

بیژن زرین: این نمایش اثری تجربی است نه رئالیستی، در هر ژانری از تئاتر از شیوه متداکتینگ استفاده شود به باورپذیری نقش‌ها کمک می‌کند.

گزارش تصویری مرتبط

انتهای پیام/54/53