گروه موسیقی هنرآنلاین: موسیقی این روزها بار دیگر به سبد مصرف فرهنگی مردم بازگشته و این مایه امید برای آینده هنری و اجتماعی کشور است؛ آینده هنری از آن جهت که استقبال مردم سبب می‌شود توجه و حمایت بیشتری از این حوزه صورت گیرد و آینده اجتماعی از آن جهت که موسیقی به خودی خود، هنری است که با روح نشاط اجتماعی مردم جامعه رابطه مستقیم دارد.

در شماره قبلی پرونده، بیشتر به بازگشت به دوران پرفروغ برنامه‌های فرهنگی و موسیقی و تاثیر آن بر روحیات مردم جامعه اشاره کردیم و در این باره با یکی از خوانندگان صاحب‌نام کشورمان گفتگو کردیم. در این شماره قصد داریم بیشتر بر ذائقه موسیقایی مردم و تغییری که از این حیث در نسل جدید و قدیم وجود دارد، تمرکز کنیم و ببینیم حالا که موسیقی باز هم به اولویتی برای مردم تبدیل شده، چه نوع خوراک موسیقایی‌ای در سبد مصرف فرهنگی مردم و خصوصا نسل جوان و نوجوان یافت می‌شود. بدین منظور به سراغ یکی دیگر از خوانندگان شاخص موسیقی پاپ رفتیم و با شهرام شکوهی، که او نیز به تازگی در کنسرت‌های رایگان به اجرای موسیقی برای مخاطبان پرداخته است، گفتگویی داشتیم که در ادامه از نظر می‌گذرانید.

همخوانی آهنگ دوازده سال قبل خیلی معنا دارد!

شهرام شکوهی درباره کنسرت رایگان اخیر خود گفت: در رابطه با اجرایی که در روز عید غدیر داشتیم، باید بگویم که خوشحالی و لبخند رضایت روی لب هموطنانمان خستگی را از تن من بیرون می‌برد. اگر اعتبار و آبرویی هست، به لطف همین مردم است. هرچه داریم، در طبق اخلاص، متعلق به خودشان است.

وی راجع به بازخوردهایی که از این اجرا دریافت کرده بود، گفت: بازخوردهای این اجرا برای من و گروهم بسیار جالب بود. من حدود چهار سال بود که عملا فعالیتی نداشتم ولی اینکه مردم هنوز آهنگ دوازده سال پیش مرا با من همخوانی می‌کنند و از من می‌خواهند که دوباره بخوانم، برای من خیلی معنا دارد. آن شب اگر برنامه محدودیت زمانی نداشت، دوست داشتم تا صبح برای این مردم بخوانم.

 

شهرام شکوهی

 

اهالی موسیقی؛ مرغ عزا و عروسی!

این هنرمند پیشکسوت عرصه خوانندگی با اشاره به شرایط خاصی که سال گذشته در کشور ایجاد شده بود، تصریح کرد: به نظر من بعد از اتفاقاتی که در پاییز سال گذشته رخ داد، قشری که بیش از همه لطمه خورد، قشر موسیقی بود؛ چرا که وی‌اودی‌ها کارشان را پیش می‌بردند؛ آثار سینمایی ساخته می‌شد و... . حوزه موسیقی مثل سینما نیست که الان کار کنی و پنج ماه طول بکشد تا به درآمد برسی؛ خواننده اگر الان اجرا نکند، درآمدش از هنرش را در همین لحظه از دست داده است.

وی ادامه داد: در آن برهه، گالری‌داران گالری خودشان را برپا می‌کردند؛ نمایشگاه‌های نقاشی همچنان برقرار بود؛ ولی کافی بود یکی از هنرمندان موسیقی آهنگ جدیدی منتشر کند تا هجمه‌ها علیه‌اش آغاز شود. مساله این است که ما مرغ عزا و عروسی هستیم. هم در عزا سر ما را می‌برند و هم در عروسی.

کپی‌رایت؛ حلقه مفقوده موسیقی

شکوهی در خصوص نحوه درآمدزایی از حوزه موسیقی در دوره اخیر عنوان کرد: مدت‌هاست که دیگر از انتشار آلبوم و آهنگ درآمدی نداریم. در کشور عملا چیزی به نام کپی‌رایت نداریم و به همین دلیل، خیلی از محافل موسیقی در سرتاسر دنیا شاید ما را به رسمیت نشناسند. درآمدزایی از انتشار مدت‌هاست معنایی ندارد و تنها منبعی که می‌تواند برای اهالی موسیقی درآمد داشته باشد، فقط اجرا و کنسرت است.

توان فروش پایین نه؛ فرهنگسازی

وی همچنین افزود: چهار سال پیش، در حال تدارک اجرایی در سالن وزارت کشور بودیم. در آن دوره هم موجی از مشکلات اقتصادی ایجاد شده بود و به همین خاطر، تصمیم گرفتیم که بلیط کنسرتمان را ارزان‌قیمت‌تر از سطح معمول قیمت‌ها بگذاریم. اگر اشتباه نکنم آن سال قیمت بلیط 180 هزار تومان بود و ما قیمت بلیطمان را 50 هزار تومان اعلام کردیم. عده‌ای گفتند چون از توان فروش پایین بلیط  خبر دارد قیمت بلیط را پایین آورده و خیلی حرف و حدیث درست شد؛ در حالیکه در خصوص کنسرتی که امسال داشتم، طبق روال معمول بلیط‌فروشی انجام دادیم و همه بلیط‌های گرانقیمت همان سه روز ابتدایی به فروش رفت! مقصودم این است که وقتی کسی با نظر به برخی شرایط، بلیط ارزان‌تری می‌فروشد یا اصلا رایگان اجرا می‌کند، نباید آن را بگذاریم پای نگرانی از توان فروش بلیط. می‌خواستیم فرهنگسازی کنیم اما متاسفانه عده‌ای برداشت‌های دیگری کردند.

 

شهرام شکوهی

 

خوب کردن حال دل مردم؛ اصلی‌ترین رسالت هنرمند

این خواننده اولین اولویت یک هنرمند را چنین معرفی کرد: نخستین اولویت ما مخاطب است؛ اینکه بتوانیم به مخاطب انرژی بدهیم و از او انرژی بگیریم. درآمدزایی هم مثل هر صنعت دیگری مهم است اما در اولویت‌های بعدی قرار می‌گیرد. در اجرای بوستان آب و آتش وقتی می‌دیدم که مردم لذت می برند، واقعا تا چند روز انرژی مضاعفی داشتم. البته اینکه چهار سالی بود که کم‌فعالیت بودم هم بی‌تاثیر نیست و شاید یکی از دلایل ذوق‌زدگی‌ام همین بود! یک مساله‌ دیگر هم در خصوص این اجرا این بود که اصل داستان کنسرت من نبود؛ هر چند اعلام قبلی صورت گرفته بود اما بخش زیادی از جمعیت، طرفدار پر و پا قرص من نبودند. اینکه حتی آنها از اجرا لذت بردند و با من همخوانی کردند، خیلی برایم جذاب است.

وی در ادامه گفت: به عنوان مثال در اجرای عید غدیر، بچه‌ای که سندورم داون داشت و جلوی جمعیت نشسته بود و سر تکان می‌داد و لذت می‌برد، از سیاست چه می‌فهمد؟ یا کسی که آمده تا یک ساعت ذهنش را از همه مشکلاتی که دارد خلاص کند و لذت ببرد، چرا نباید این لذت را ببرد؟ به نظرم اصلی‌ترین رسالت ما هنرمندان این است که حال دل مردممان را خوب کنیم.

شهرام شکوهی در رابطه با علل کم‌کاری اخیر خود گفت: حدودا چهار سال به دلایل متفاوت از جمله بیماری قلبی، کم‌فعالیت بودم. اگر خدا بخواهد و مردم بپسندند و بپذیرند، آمده‌ام تا اجراها را پرقدرت‌تر جلو ببریم و ادامه دهیم. مردم یک بار این لطف را به من داشتند؛ باید ببینیم که بار دیگر هم چنین لطفی خواهند داشت یا خیر.

هم پشت یکدیگر بایستیم، هم پشت حق

با توجه به اینکه اخیرا در خصوص یکی از خوانندگان مشهور و باسابقه پاپ، برخی اختلافات با تهیه‌کننده را شاهد بوده‌ایم، نظر شکوهی را راجع به ارتباط تهیه‌کنندگان عرصه موسیقی با خوانندگان پرسیدیم. وی در پاسخ گفت: با اکثر همکاران صاحب‌نام در عرصه تهیه‌کنندگی موسیقی روابط خوبی داریم و با هر کسی کار کردیم، خوشبختانه به مشکل نخوردیم. به نظرم پختگی در رفتار و رعایت اصول حرفه‌ای باعث می‌شود که مشکلات به حداقل برسد. اینکه تهیه‌کننده‌ها پشت هم بایستند بد نیست. اینکه خواننده‌ها پشت هم بایستند هم بد نیست؛ به شرطی که همه آنها پشت حق ایستاده باشند.

تلویزیون، شکوهی و فراق 7 ساله!

شکوهی درباره وضعیت همکاری‌هایش با رادیو و تلویزیون توضیح داد: نزدیک هفت سال است که ممنوع‌الصدا و ممنوع‌التصویرم. حتما مصلحتی هست. صلاح مملکت خویش خسروان دانند و درباره دلایل آن بی اطلاعم.

این خواننده باسابقه نظر شخصی خود در رابطه با تیتراژخوانی را چنین مطرح کرد: من از همان سال‌های ابتدایی شروع کارم علاقه‌ای به تیتراژخوانی نداشتم. اولین تیتراژی که خواندم، تیتراژ «شام ایرانی» بود. آهنگ آماده‌ای از قبل داشتم و شرکت هنر اول که سازنده برنامه بود آهنگ را پسندید و برای تیتراژ انتخاب کرد.

وی ادامه داد: تیتراژ بعدی، تیتراژ مینی سریالی بود به نام «به خاطر مونا». داستان سریال داستانی واقعی درباره دختری بود به نام مونا که سرطان داشت و فوت کرد. آن دختر سرطانی که قصه حول او می‌چرخید، در زمان حیاتش به یکی از آهنگ‌های من خیلی علاقه داشت. همین موضوع بهانه‌ای شد برای اینکه تیتراژ آن سریال را بخوانم. نه سخنی از پرداخت مالی در میان بوده و نه دریافت؛ هر چه بوده از صمیم قلب و اصطلاحا «دلی» بوده است.

شکوهی همچنین افزود: بعد از «به خاطر مونا»، تیتراژ یک سریال محرمی به نام «عاشقان» را داشتم. درباره این تیتراژ، در کنار لطف فراوانی که عوامل سریال به من داشتند، من هم نذری از قدیم داشتم و با خودم عهد بسته بودم که اگر روزی به موفقیت رسیدم، این نذر را ادا کنم. به عوامل سریال گفتم اگر اشکالی نداشته باشد، این اثر را تقدیم کنم؛ بدون آنکه پولی دریافت کنم. آنها هم به من لطف داشتند و پذیرفتند. حتی یک ورژن بدون موزیک هم آماده کردیم که تاسوعا و عاشورای آن سال به طور گسترده‌ای به پخش رسید.

وی تاکید کرد: آهنگ «عاشقان» به شکل عظیمی شنیده شد و جزو آهنگ‌هایی بود که مردم خیلی دوستش داشتند. دلیلش را هم ان می‌دانم که موقع ساخت «دلی» ساخته شده بود و دنبال برجسته کردن آهنگ از طریق تیتراژ سریال نبودیم؛ اما به هر حال این اتفاق افتاد. از صمیم قلبم کار را ساختم و تحویل عوامل سریال دادم و اگر هم اتفاق خوبی افتاده، به خاطر نیتم بوده است.

این هنرمند دیدگاه خود نسبت به آثار مناسبتی را اینگونه توصیف کرد: شاید عده زیادی این دیدگاه مرا قبول نداشته باشند اما من علاقه چندانی به کار مناسبتی ندارم. اگر نگاهی به آثارم بیندازید، می‌بینید برای ایران خوانده‌ام؛ برای مادر خوانده‌ام؛ ولی همیشه از این داستان فراری بوده‌ام که به اعتقادات چنگ بزنم. شاید اشتباه کنم اما استفاده از اعتقادات برای دیده شدن توسط مردم را نمی‌پسندم.

احمدرضا انصاری

ادامه دارد...