«اگر برای احیای اسلام نبود، هرگز اسلحه به دست نمی‌گرفتم و به جبهه نمی‌رفتم.» این بخشی از وصیت‌نامه شهید شیرودی است که در پایان‌بندی فیلم آسمان غرب این روزها در اکران نوروزی  بر روی پرده سینماها حک شده است. جمله‌ای که بار معنایی آن با آنچه در فیلم از زبان شهید به روی پرده می‌رود تفاوت دارد. آنجایی که بارها در قاب‌های متعدد یک‌بار به همسرش و یک‌بار خطاب به هم‌رزمانش می‌گوید «من جنگ را دوست ندارم؛ هیچ آدم عاقلی دوست ندارد اما مجبوریم وقتی به خاک و ناموس مردم حمله کرده‌اند، بجنگیم.»

اینکه عسگر پور در پایان‌بندی به جمله وصیت‌نامه شهید اشاره‌کرده است معلوم است که وصیت و نگاه و جهان‌بینی شهید را مطالعه کرده اما این وجه تفاوت را درک نکرده است. وجه تفاوت دو نگاه میان جنگ برای خاک و ناموس و جنگی از معنای جهاد فی سبیل الله برمی‌آید، یعنی درک تفاوت میان جنگ و دفاع مقدس است. وجه تفاوتی که از نگاه سازندگان فیلم آسمان غرب دورمانده است.

هرچند که عسگر پور در گفتگو با «هنرآنلاین»، بر لزوم توجه به تفاوت میان جنگ و دفاع مقدس اذعان داشته باشد اما در عمل نشان می‌دهد که برای رسیدن به سینمای دفاع مقدس در معنا و مفهومی که رزمندگانی هم چون شهید شیرودی در آن زیست کرده‌اند، چیزی فراتر از بازی با کلمات است. سازندگانی که برای رسیدن به وجه دفاع مقدسی فیلم بر ظواهر اکتفا می ­کنند و با اضافه کردن صحنه بی‌ربط پرت کردن سنگ در میان جنگ تن‌به‌تن آن را وجهی از سینمای دفاع مقدس می‌نامند، تعبیری که نشان می­ دهد، نسل امروزی که فضای دفاع مقدس را تجربه نکرده است و در آن اتمسفر نفس نکشیده نتوانسته معنای و مفهوم آن را به‌درستی درک  کند و در عمل نیز نه‌تنها در آسمان غرب بلکه در اغلب قریب به‌اتفاق آثار ساخته‌شده نتوانسته­ ایم، تصویر درستی از دفاع مقدس به تصویر بکشیم و در خوش‌بینانه‌ترین حالت اغلب این آثار اگر ضد جنگ نباشند، حتماً در ژانر دفاع مقدس تعریف نخواهند شد و در معنای سینمای جنگی باقی‌مانده‌اند.

اما چرا تا امروز مؤلفه‌های سینمای دفاع مقدس مهجور مانده است؟ اگر از بعد کم‌اطلاعی و کم آگاهی عبور کنیم وجه‌تسمیه‌ای که این روزها بر ژانر دفاع مقدس سایه انداخته کلیدواژه شعارزدگی است و شهدایی که به بهانه همزادپنداری مخاطب با قهرمان داستان، جهان او را تنزل می‌دهیم تا مخاطب احساس نزدیکی بیشتری با او داشته باشد؛ تنزلی که مفاهیم و مؤلفه‌های دفاع مقدس را برنمی‌تابد و به حذف و تعدیل آن برمی‌آید.

 ژانر دفاع مقدس چه می‌گوید و چه تفاوتی با فیلم آسمان غرب دارد؟

مطابق سینمای جنگ مفروض اصلی در فیلم آسمان غرب جنگیدن است و کسی از چرایی جنگ سخنی به میان نمی‌آورد. این فیلم جنگ را به‌گونه‌ای نمایش می‌دهد که این جنگ ارزش مبارزه را دارد و انسان‌ها باانگیزه زیاد حاضرند قهرمانانه به نبرد بپردازند و کشته شوند و در اصل روایتگر حماسه پیروزی و روایتگر شکست‌هاست و هیچ‌کس در میانه جنگ تردید نمی‌کند و از علت حضور خود و کشته و کشته شدن خود سؤال نمی‌کند و اسیر سؤالات فلسفی نمی‌شود و مخاطب با دیدن بازیگران طرف خوب و بد را تشخیص داده برتری افراد در میدان جنگ میزان قدرت و عملکرد نظامی آن‌ها در میدان جنگ است مؤلفه‌هایی که در ابعاد سینمای جنگ قابل‌تعریف است. شهید شیرودی در ابعاد توان نظامی هوش و ذکاوتش به تصویر کشیده می‌شود و ما برخلاف معیارهای سینمای دفاع مقدس سیر تحول شخصیتی او را در ابعاد انسانی نمی‌بینم.

آسمان غرب بر اساس اصل اساسی در فیلم‌های جنگی بخش زیادی از فیلم را به نبرد میان سربازان دو سوی جنگ اختصاص می‌دهد. این اثر در نمایش تصویربرداری خوب از جزئیات، تصویرسازی از صحنه نبرد و لشکر زرهی در کنار تعلیق و هیجانی که از تدوین جامپ کات در فیلم آسمان غرب ایجاد کرده در کنار همراهی همه طبقات، حضور شجاعانه مردم وزنانی که اسلحه به دست گرفته‌­اند و برای آب‌وخاکشان سینه سپر کرده‌اند نمایش کاملی از فیلمی است که با ژانر اکشن جنگی تطابق دارد تا با یک فیلم دفاع مقدسی با مؤلفه‌هایی که برای آن تعریف می‌شود.

در ادامه مقایسه میان ویژگی‌های ژانر جنگی با آنچه در آسمان غرب دیده می‌شود، خانواده در این فیلم هم چون آثار جنگی نقش فعال داشته در تشیع و تردید رزمنده در میدان جنگ ایفای نقش می‌کنند و بر اساس آنچه مولفه سینمای جنگ است صحبت‌های جدی و جزنگرانه ای راجع به تجهیزات جنگی ارائه می‌کند.

آسمان غرب نه یک فیلم بیوگرافی از شهید شیرودی و نه یک فیلم دفاع مقدسی است

از منظر شاخص‌های فیلم دفاع مقدسی، آسمان غرب فاصله‌ای بسیار دارد چراکه جنگ اساساً با مقوله دفاع مقدس متفاوت است و در ابعاد جهاد تعریف می‌شود. جهاد برای خداست و اسلام و غایت آن فدا شدن و به شهادت رسیدن برای بقای اسلام است. تمنایی که در آسمان غرب اصرار دارد تا آن را از ابعاد فرا بشری به ابعاد زمینی تقلیل دهد و تأکید بر این جمله که حضور من در این صحنه به خاطر خاک است خاکی در ابعاد دفاع مقدسی چند پله فراتر می‌رود و از خاک عبور می‌کند همه‌چیز را در فی سبیل الله می‌بیند.

خاک در کمرکش جنگ برای رزمنده در میدان دفاع مقدس معنای فانی را دارد و او برای امری ورای این زمینی‌های مادی جان‌به‌کف می‌دهد، هرچند که در فیلم آسمان غرب از نمایش  نموده‌ایدم دستی وجه دفاع مقدسی هم جامانده است. نمودهای بیرونی مانند  انگارهای معنوی مانند شجاعت حمیت و البته آرامش مجاهد، چیزی که در آسمان غرب نه در شهید شیرودی دیده می‌شود و نه هیچ‌یک از شخصیت‌های دیگر این وجه را یدک می‌کشند.

در فیلم آسمان غرب نگاه خداومحورانه شهودی و انسان سازانه که در آثار دفاع مقدس ترسیم‌شده وجود ندارد در حقیقت شما به هیچ از ابعاد روحی و شخصیتی شهید شیرودی دست پیدا نخواهید کرد. اغلب شخصیت‌های در حد تیپ باقی می‌مانند و مخاطب چندان به آن‌ها و احوالاتشان نزدیک نمی‌شود حتی نسبت میان خدا و جهان و انسان که از مؤلفه‌های مهم ژانر دفاع مقدسی است در این فیلم به‌خوبی پرداخت‌نشده است. درحالی‌که مخاطب منتظر است تا رزمندگان بدون آسیب روحی و بلکه در این جنگ به رشد انسانی به تکامل روحی و معنوی برسند اما مخاطب این رشد و تکامل را نمی‌بیند و آنچه مشهود است توان نظامی و قدرت نبردی است که در میدان جنگ تعریف می‌شود.

در سینمای دفاع مقدسی برخلاف آنچه در فیلم آسمان غرب مشهود است،  پیروز در میدان رزم هدف غایی نیست و ادای تکلیف و وظیفه هدف اصلی مبارزه، مفهوم جهاد جنگ مقدس، اجر جهاد فی سبیله الله است. فیلم آسمان غرب نمونه خوبی از یک فیلم کلاسیک جنگی است بنابراین نمی‌توان با چنین ساختاری، چنین سینمای دفاع مقدسی را به تصویر کشید. نگاه کلاسیک و میهن‌پرستانه به جنگی که به اسم سینمای دفاع مقدس تلاش دارد تا راوی جهانی باشد که با فضای دفاع مقدسی تفاوت دارد.

تشخیص درست میان جنگ، ضد جنگ و دفاع مقدس نیاز حداقلی است که دست‌اندرکاران و مدیران فرهنگی باید بتوانند تفاوت‌های آن‌ها را تشخیص دهند تا میلیاردهای تومان بودجه‌ای که باید در جای درست خودش صرف شود در مسیر دیگری به کار گرفته نشود. تشخیص‌های نادرستی که به اسم سینمای دفاع مقدس صرف ساخت فیلم‌هایی شده است که در سال‌های قبل نه‌تنها در دسته فیلم‌های جنگی قرار نمی‌گرفتند بلکه در تا حد فیلم‌های ضد جنگ پیش می‌رفتند.

فیلم آسمان غرب نه یک فیلم بیوگرافی از شهید شیرودی است نه نمایشی از جهان متفاوت در دفاع مقدسی که آن را با سایر جنگ‌ها در دنیا متفاوت کرده است. آسمان غرب نمونه خوبی از یک فیلم جنگی است و بیشتر در قالب نمایش توان نظامی ارتش کارکرد دارد موضوعی که باهدف اولیه ساخت این اثر فاصله دارد. فاصله‌ای که گاها سبب شده است تا در روایت جهان، شهید شیرودی هم به خطا برود.

آگاهی مدیران و تصمیم گیران از تشخیص وجه تفاوت میان سینمای جنگ، ضد جنگ و دفاع مقدس  درجایی که باید بودجه‌های کلان را به‌درستی تقسیم کنند حائز اهمیت است و مرور این تفاوت‌ها قبل از هر برآوردی توصیه می‌شود.  

هانیه شجاعی زند