گروه ادبیات خبرگزاری هنرآنلاین - شاید هم‌زمانی ماه پرفیض رمضان و روزهای شاد نوروز برنامۀ گشت و گذار سال 1403 خیلی‌ها را تغییر داده باشد. به‌هرحال سفر در ایام رمضان اقتضائات و محدودیت‌های خاصی دارد و به‌سادگی امکان‌پذیر نیست. قطعاً همین مسئله موجب می‌شود که نوروز رمضانی امسال فرصت خوبی باشد برای کتاب‌خوانی.

به‌احتمال فراوان این جملات آن‌قدر تأثیرگذار نیست که من و شما را وادار کند به مطالعه ولی  خودمانیم، اگر در تعطیلات نوروز پیش رو هم دست‌مان به کتاب نرود، بعید است هیچ زمان دیگری موفق به این کار بشویم و سرانۀ کتاب‌خوانی کشورمان را بالا ببریم. قصۀ سال نکو و بهار و بلاهای متعاقب آن‌ هم که نیازی به گفتن ندارد.

بگذریم! به‌قول قدیمی‌ها روده درازی نکنم و بروم سر اصل مطلب. عید فرصت خوبی است برای خریدن و خواندن و هدیه دادن و تبلیغ کتاب. اصلاً چه اشکالی دارد که ژست و کلاس و پز ما بشود کتاب و کتاب‌خوانی؟ باور بفرمایید اگر یک‌بار هم ما تصویر خودمان در حال کتاب خواندن یا عکسی از یک کتاب را استوری کنیم آسمان به زمین نمی‌آید. البتّه که هر کتابی ارزش خریدن و خواندن ندارد و از آن مهم‌تر هر کتاب خوبی لزوماً به درد ما نمی‌خورد. مثلاً بنده که خیاط هستم با سه تا بچۀ قد و نیم قد، چرا باید دربارۀ گیاهان و آبزی‌های از بین رفتۀ اقیانوس آرام کتاب بخوانم؟ به‌قول امیرخسرو دهلوی: «یک صفحه پر از خلاصۀ شوق / بهتر ز دو صد کتاب بی‌ذوق».

فی‌الواقع کتاب‌خوانی هم مانند هر کار دیگری نیاز به خبرویت دارد. طبیعتاً اگر خود بنده قدرت کارشناسی دارم و خوب و بد کتاب را می‌فهمم که هیچ. اگر نه که باید به کارشناس کتاب و اهل فن مراجعه کنم تا او راه و چاه را نشانم بدهد. این عرض بنده منافاتی با گستردگی و تنوع مطالعه ندارد. ما می‌توانیم زیاد و گوناگون بخوانیم ولی حتماً باید حواسمان به محتوا و ته‌نشست آن روی ذهنمان باشد. از این هم بگذریم! شما خودتان مُلاتر از بنده هستید و مسیر ارسال زیره به کرمان مسدود است. براساس اخبار موثق تشخیص کتاب خوب و مناسب سلیقه‌ای نیست و ما نباید بدون اطلاع کافی کتابی را وارد مناطق ممنوعۀ مغز و دلمان کنیم. پای اندیشه و تفکر بدون کتاب لنگ می‌زند و کتاب‌خوانی بدون اندیشه و تفکر ما را به جایی نمی‌رساند.

آخ که چقدر دنیا با کتاب و آدم‌های کتاب‌خوان قشنگ‌تر می‌شود. تصور بفرمایید که در یک خانواده، فامیل، شهر و یک کشور همۀ آدم‌ها اهل مطالعه باشند. در چنین دنیایی فهم جامعه آن‌قدر بالاست که کلاه سر کسی نمی‌رود. به‌عنوان مثال وقتی من و شما تاریخ خوانده باشیم می‌دانیم که چه کشورهایی در یک قرن و خرده‌ای گذشته به ما ظلم کرده‌اند و علت دشنمی آنها با ما چیست. و یا اینکه وقتی ما در حوزۀ تعلیم و تربیت اطلاعات و مطالعه داشته باشیم می‌دانیم که چطور باید فرزندانمان را به‌سمت راه صحیح زندگی هدایت کنیم. سواد موجب رونق کسب‌وکار ما هم می‌شود. این را هم اضافه کنم بروم دنبال پیدا کردن یک کتاب خوب برای مطالعه. کتاب خواندن بدون خودسازی و توجه به معنای حقیقی آفرینش دادن تیغ به دست زنگی مست است. به‌قول معروف چو دزدی با چراغ آید گزیده‌تر برد کالا. دانش و سواد و علم باید ما را به راه راست بکشاند والا که انتهایش به تولید بمب‌ و ترویج افیون و افسون‌گری و شیادی می‌رسد.

جمع‌بندی مطلب اینکه کتاب بخوانیم و دیگران را توصیه کنیم به خواندن. در محافل دوستانه و خانوادگی دربارۀ کتاب حرف بزنیم و به این و آن کتاب هدیه بدهیم. یک نکته بگویم و عرضم تمام؛ کتاب‌ها را کتاب‌خانه‌هایمان زندانی نکنیم. بی‌چاره‌ها طاقت اسارت ندارند و دلشان می‌شکند. کتاب را بخوانیم و از خوبی‌هایش برای دیگران حرف بزنیم و ردش کنیم برود. یعنی بدهیم به دوستانمان تا آنها هم بخوانند و بدهند به دوستان‌شان.

نمی‌دانم این جمله از کیست لکن معنا و مفهوم بسیار عمیق و دقیق دارد: « خوشبخت، کسی است که به یکی از این دو چیز دسترسی دارد؛ یا کتاب‌های خوب یا دوستانی که اهل کتاب باشند».