گروه تئاتر هنرآنلاین: «هار» یک پیشنهاد است، پیشنهادی برای برون‌رفت از سیستم متداول وکلاسیکِ اجرا. البته این اولین بار نیست که گروه‌های تجربه‌گرا به چنین کاری دست می‌زنند. در واقع این واکنشی‌ است به سیستمی که می‌خواهد یا ترجیح می‌دهد تفکر و خلاقیت را از جریان پویای تئاتر بگیرد و آن را به روزمرگی و انفعال هدایت کند. ایده اجرایی«هار» از اعتراض سرچشمه می‌گیرد. اعتراض به بی‌هویتی و همسان‌سازی. بی‌گمان چنین ایده‌هایی برای تفکری که برابر اندیشه‌ورزی و نوآوری قرار می‌گیرد، خطرساز است. «هار» به تازگی اجرای خود را در تماشاخانه ایرانشهر به پایان رسانده است. به همین بهانه با حسین پوریانی‌فر نویسنده و کارگردان، حمید پورآذری تهیه‌کننده و سپندار اعلم، مهدی قربانی و اکبر سلمانی اله‌دادی بازیگران نمایش به گفت‌وگو نشسته‌ایم که بخش اول این گفت‌وگو هفته گذشته منتشر شد و اکنون بخش دوم آن را می‌خوانید:

اینکه ما مدام درباره تئاتر مقدس شعار می‌دهیم و بعد می‌شنویم یک نمایش مثل «هار» که به 9 بازیگر احتیاج دارد حدود 40 بازیگر را تجربه کرده و بسیاری از آن‌ها به بهانه دیده نشدن یا بازی در فیلم و سریال از کار جدا شده‌اند واقعاً ناراحت‌کننده است.

حسین پوریانی‌فر: اگر بخواهیم به زیرساخت‌ها نگاه کنیم من یک ذره هم به بازیگران حق می‌دهم. انگار تئاتر پلی شده به سمت سینما و چهره شدن. یکی از اتفاقات وحشتناک و منزجرکننده دیگری که در دوران کرونا افتاد این بود که بسیاری از تئاتری‌ها به سراغ ساخت فیلم، مخصوصاً فیلم کوتاه رفتند. من از قبل می‌خواستم یک فیلم را شروع کنم ولی وقتی به دوران کرونا برخوردیم به یک‌باره یک حجم وسیعی از فیلم‌های کوتاه را دیدم و کلاً پشیمان شدم. بخش منزجرکننده‌اش این است که فکر کنیم تئاتر یک پل برای فیلمسازی و یا فیلم کوتاه یک پل برای ساخت فیلم بلند است. فیلم کوتاه در کل دنیا برای خودش یک ژانر است. 

حمید پورآذری: بازی کردن در چنین صحنه‌ای بسیار کار سختی است چون تک تک آدم‌ها زیر یک ذره‌بین بزرگ قرار می‌گیرند و به شدت فالو می‌شوند. شاید آدم‌ها در یک کار ناتورالیستی کمتر دیده شوند. چیزی که در این جنس اجرا اهمیت دارد حضور آدم‌هاست در حالیکه آدم‌ها نگاه‌شان طور دیگری است. آدم‌ها طول نقش را در طول گفتار می‌دانند و یا اینکه اکت‌های عجیب و غریب داشته باشند و سرشان را به در و دیوار و میز بزنند. به نظر من این بازیگری نیست.

خاطرم هست که در سال‌های دور وقتی یک اجرا روی صحنه می‌رفت برخی از بازیگران می‌پذیرفتند که مثلاً نقش یک درخت را ایفا کنند چون آن موقع برای همه این مهم بود که حاصل کار گروهی‌شان دیده شود، اما به هر حال الآن شرایط فرق کرده است. ما چندین و چند سریال در پلتفرم‌ها داریم و یک موج عجیب و غریب ساخت فیلم‌های کوتاه به وجود آمده است. در خود تئاتر هم اجراهای متعددی در سالن‌های مختلف روی صحنه می‌رود. در این شرایط خیلی سخت است که به بچه‌ها بگویید گروه و خود تئاتر مهم است.

پوریانی‌فر: من فکر می‌کنم این دوره گذار است و ردش می‌کنیم. من خیلی خوشبین هستم.

دوره گذار فرآیند و نشانه دارد. ما الآن بیش از 10 سال است می‌گوییم تئاتر ما در دوره گذار قرار دارد. آیا شما واقعاً فرآیند دوره گذار را می‌بینید؟

پوریانی‌فر: بله. به نظر من وقتی جشنواره تئاتر دانشگاهی شروع می‌شود باید کل تئاتر تعطیل شود و هنرمندان و استادان دانشگاه بیایند آثار جشنواره را ببینند زیرا این روند دوره گذار را سریع‌تر می‌کند. خود من وقتی در تالار مولوی کار می‌بینم خیلی بیشتر لذت می‌برم و خیلی کارهای به‌روزتری می‌بینم. گروه‌هایی که اجرا می‌کنند شاید کم تجربه باشند ولی یک اتفاقاتی در اجراهای آنها می‌افتد که واقعاً در اجراهای سایر سالن‌ها دیده نمی‌شود.

به نظر شما این فرآیند ادامه‌دار است یا مقطعی است؟

پورآذری: به نظر من ادامه‌دار نیست. دوره گذار نیاز به زیرساخت دارد که ما الآن این زیرساخت را نداریم.

برخی از بچه‌های جوان واقعاً درخشان هستند و کارهای خیلی خوبی روی صحنه می‌برند اما این درخشان بودن آن‌ها انفرادی است و امتداد ندارد.

پوریانی‌فر: آخر به آن‌ها فرصت داده نمی‌شود. حتی یک سری آدم‌ها را حذف می‌کنند. امسال حدود 400 نمایش در جشنواره تئاتر دانشگاهی ثبت‌نام کردند که از این تعداد فقط 20 اجرا روی صحنه آمد. چرا نباید 100 کار روی صحنه بیاید؟ ملاک خوب و بد را چه کسی دارد تعیین می‌کند؟ من می‌گویم اتفاقاً هنرمند جوان به تالار وحدت برود و کارش را اجرا کند. اصلاً برود خراب کند. چه اشکالی دارد؟ به آدم‌ها فرصت داده نمی‌شود.

بازیگران در نمایش «هار» حدود یک ساعت روی صحنه هستند و باید کارشان را در سکوت و با بدن انجام دهند که این کار بسیار سختی است و بازیگران برای انجام این کار به یک سری ویژگی‌های بخصوص نیاز دارند. می‌خواهم نظر شما را درباره دشواری‌های نقش‌آفرینی در این نمایش بدانم.

اکبر سلمانی اله‌دادی: یک بخش زیادی از کار بازیگری فهمیدن بازیگر از سمت کارگردان است و یک بخش دیگرش فهمیدن کارگردان از سمت بازیگر است. یک چیزهای ابتدایی مانند احترام گذاشتن و فهمیدن، اهمیت زیادی دارند. اینکه بازیگر ابزاری که در دستش است را بشناسد مهم است. بازی در نمایش «هار» برای من تجربه خوبی بود. یک چیز منحصر به‌فردی که بازی در نمایش «هار» دارد این است که شما در عین حال که باید مستقل کارتان را انجام بدهید، باید یک آماری از جمعیت را در قالب یک دور نشان بدهید. شاید قبل از این اجرا به این فکر می‌کردیم که بازیگری این است که ما با صدای بلند دیالوگ بگوییم و زیر نور دیده شویم ولی اینجا فقط باید راه برویم. آن‌وقت می‌بینید که چقدر راه رفتن سخت است. من وقتی بیرون از خانه هم راه می‌رفتم به راه رفتن خودم و دیگران توجه می‌کردم که چقدر راه رفتن در نشان دادن شخصیت آدم اهمیت دارد. در این اجرا یکی از چیزهایی که خیلی خوب بود این است که یک گروه همدل شکل گرفت. به شخصه همچنان برای اجرا و راه رفتن همان اشتیاق اولیه را دارم. تجربه بازی در نمایش «هار» برای من تجربه بسیارعالی و خوبی بود.

مهدی قربانی: من در این دوره مطمئن شدم که بازیگری در نمایش «هار» کار بسیار سختی است. شما باید آدم باهوشی باشید، وگرنه جای‌تان در «هار» نیست چون همه چیز از جمله دیالوگ، صورت و حرکت دست شما گرفته می‌شود. «هار» یک کاری است که روی مهمترین بخش بازیگری، یعنی راه رفتن دست می‌گذارد. راه رفتن ساده‌ترین کار است ولی همین چیز ساده، آن‌قدر سخت است که تمرکز و انرژی شما را می‌گیرد. شما 20 ثانیه فرصت دارید که چشم تماشاگر را به دنبال خودتان بکشانید و به همین خاطر تمام تلاش‌تان را می‌کنید تا دنبال کردن را در درون‌تان نشان بدهید. به نظر من تمرکز بازیگری که در نمایش «هار» بازی می‌کند سه بخش دارد. یک بخش آن روی صحنه است و یک بخش دیگر پشت صحنه. علاوه‌بر این‌ها، یک بخش دیگر هم دارد که به کل کار برمی‌گردد. در کل می‌توانم بگویم که حضور من در نمایش «هار» می‌تواند یکی از خوش‌ شانسی‌های من باشد. من در این نمایش با خودم صادق شدم که آیا واقعاً می‌توانم راه بروم؟ این مسئله هم تمرین می‌خواهد و هم به هوش بازیگر برمی‌گردد. بارها این اتفاق در تمرین ما افتاد. به نظرم مهم‌ترین ویژگی بازیگران نمایش «هار»، هوش بالای آن‌هاست.

سپندار اعلم: من نمی‌دانم تماشاگر چطور می‌تواند از چنین نمایشی که قرار است چند نفر راه بروند خوشش بیاید. وقتی بازبینی می‌رفتیم، من می‌گفتم قطعاً رد می‌شویم. وقتی هم خواستیم اجرا برویم، می‌گفتم اجرای بدی می‌رویم ولی اجرا رفتیم و جایزه هم گرفتیم. من در اجرای نمایش «هار» باور داشتم. هیچ‌کدام از ما مدل نیستیم. اینکه باید چه‌کار کنیم تا مثل یک مانکن روی صحنه باشیم، دغدغه ما بود. باور توانست یک چیزی را در ما ایجاد کند که تماشاگر هم آن را دریافت کرد. این تجربه‌ای بود که من می‌توانم در کارهای دیگر هم از آن استفاده کنم. ویژگی بعدی که نمایش «هار» دارد پشت صحنه آن است. شاید کمتر کاری این‌قدر پشت صحنه‌اش روی صحنه آن تأثیر می‌گذارد. من دوست دارم حتی تماشاگران بیایند پشت صحنه را هم ببینید. یک جاهایی تمرکز ما در پشت صحنه بیشتر است. نمایش «هار»، بازیگر را از لحاظ ذهنی خسته می‌کند چون باید تمرکز بالایی داشته باشد. شما به‌عنوان بازیگر در نمایش «هار» هیچ راه فراری ندارید. اگر تمرکزتان از دست برود، پارنتری وجود ندارد که کار را جمع کند. شما فقط 10 ثانیه روی صحنه هستید و باید تمام حضورتان را در آن 10 ثانیه بیاورید و این کار سختی است. اینکه حسین می‌گوید بازیگران زیادی آمده‌اند و رفته‌اند، بسیار مهم است. مسئله همان مسئله آموزش بازیگری است که ما با آن مواجه هستیم. شما می‌توانید 20 میلیون تومان شهریه بدهید و با یک آدم چهره کلاس بردارید و قربان صدقه‌تان هم بروند. ما چنین افرادی را داشتیم که آمده بودند ولی حتی راه هم نمی‌توانستند بروند. البته ما هم اول راه هستیم و داریم تجربه می‌کنیم.

حسین پوریانی فر - حمید پور آذری - سپندار اعلم - مهدی قربانی - اکبر سلمانی الله دادی

پوریانی‌فر: قرار نبود بازیگران ما، کت واک باشند. تماشاچی بلیت تئاتر می‌خرد و می‌خواهد تئاتر ‌بینند. ما از یک جایی به بعد کت واک را کنار گذاشتیم و گفتیم ما یک چیزهایی از کت واک فهمیدیم و حالا شما بازیگر هستید و دارید نقش یک کسی که کت واکر است را بازی می‌کنید. اتفاقاً کسی که آمد به بچه‌ها کت واک یاد بدهد پیشنهاد داد که خودش هم در نمایش بازی کند ولی ما گفتیم اینجا قضیه بازیگری است و ما کت واک نمی‌خواهیم.

اعلم: به نظرم تمرینات این نمایش سخت بود. نزدیک‌های اجرا هر روز چهار، پنج ساعت تمرین می‌کردیم. یک خوبی که حسین دارد این است که شما را می‌تواند به هر کاری قانع کند. اگر یک نفر دیگر به من می‌گفت بیا در کار من راه برو، من قبول نمی‌کردم ولی نسبت به حسین یک اعتمادی داشتم که می‌دانستم در نهایت کار را در می‌آورد. به نظرم کار حسین بسیار سخت بود. حسین یک خوبی که دارد این است که شهودی کار می‌کند.

آقای پوریانی‌فر، این مسئله که آقای اعلم می‌گوید به خاطر این است که شما کمپوزسیون را خوب می‌شناسید؟

پوریانی‌فر: یک وضعیت شهودی برای من وجود دارد. من روی صحنه خیلی دنبال خودم می‌گردم. فکر می‌کنم هر کسی یک اثر انگشت دارد که اگر دنبال آن بگردد منحصر به‌فرد است. قضیه اینجاست که ما نمی‌توانیم خودمان را پیدا کنیم یا اینکه دنبال کسانی دیگر هستیم. مثلاً وقتی می‌بینیم آقای پورآذری در مکان های دیگراجرا می‌کند، ما هم می‌رویم در مکان های دیگراجرا می‌کنیم. همیشه این علاقه در من وجود داشته که به خودم برگردم. به نظرم در خودم یک چیزهایی وجود دارد که در دنیا نیست.

وضعیت ابزورد را دوست دارید؟

پوریانی‌فر: خیلی دوست دارم چون وضعیت خودم است. مثلاً وقتی سفر می‌روم از یک جای مشخص می‌روم و در یک جای مشخص غذا می‌خورم. من از بچگی در کوچه پس کوچه‌ها بوده‌ام و بزرگ شده‌ام. در آن جایزه‌ای که به ما دادند و ما را در یونان بورسیه کردند، من مدام به جاهای تکراری می‌رفتم. این مسئله برای من جذاب و به‌یاد ماندنی است.

آیا شما دوست دارید تماشاگر هم قاطی اجرا شود؟ تماشاگر فعال نمی‌خواهید؟

پوریانی‌فر: خیر. من علاقه‌ای به این سبک ندارم.

ولی شما این کار را می‌کنید...

پوریانی‌فر: ممکن است آدم یک جاهایی از یک چیزی خوشش نیاید ولی انجام آن کار را الزام بداند.

منظورم این است که شما ذهن تماشاگر را فعال می‌کنید.

پوریانی‌فر: قطعاً باید این‌طور باشد. اگر این اتفاق نیفتد ما باخته‌ایم. من اساساً تئاتر را سرگرمی نمی‌دانم. تئاتر برای من اصلاً سرگرمی نبوده و نیست. فکر می‌کنم در این شرایط جامعه ما، یک توهین بزرگ به تئاتر این است که بگوییم تئاتر، سرگرمی است. تماشاگر در نمایش من جزئی از بازی است. دوربین کلوزآپ تماشاگران را می‌گیرد.

آقای پوریانی‌فر، کارهای شما معمولاً ضد سیستم سرمایه‌داری است. انگار یک جورهایی دوست دارید آدم‌های نمایش‌هایتان در چرخ‌دنده سرمایه‌داری حل شوند. یعنی آن‌ مقاومت آگاهانه را ندارند. در نمایش «هار» هم چنین مسئله‌ای را می‌بینیم. آدم‌ها شاید یک جاهایی بخواهند اعتراض کنند ولی انگار اعتراض‌شان در چرخ‌دنده سرمایه‌داری حل می‌شود.

پوریانی‌فر: کاملاً درست است.

آیا طراحی لباس‌تان را براساس فیزیک بازیگرها و شکل راه رفتن‌شان انتخاب کردید یا کاملاً براساس شخصیت‌هایی بود که قبلاً برای نمایش در نظر گرفته بودید؟

پوریانی‌فر: هر دوی آن‌ها. ما از یک جایی به بعد به مخاطب می‌گوییم اصلاً لباس مهم نیست ولی در 10 دقیقه اول کار، قصدمان به وضوح این بود که یک کت واک نشان بدهیم و تماشاگر فکر کند که به یک سالن کت واک آماده است. من دست آن‌ها را باز گذاشتم که هر کاری که دل‌شان می‌خواهند انجام بدهند. در آن سه دور اول، هدف ما کت واک بود ولی از یک جایی به بعد رژ اضافه می‌کنم. در واقع آن یک مرحله آماده‌سازی است.

در صحنه‌ای که ما با یک نشانه‌هایی کت واک زنانه می‌بینیم، برای گسترش اندیشه است؟ در واقع می‌خواهید آن سیستم را در تک تک آدم‌های جامعه نشان بدهید یا آن هم یک زیبایی‌شناسی اجتماعی است؟

پوریانی‌فر: اساساً زن شدن برای من از حذف شدن زن به وجود آمد و بعد دلایل دیگری را پیدا کردیم. اولین چیزی که به ذهنم آمد این بود که زن‌ها در این جامعه حذف هستند. در مملکت ما یک خانم نمی‌تواند جلوی تماشاگران مرد، کت واک کند، اما در نمایش ما چنین چیزی دیده می‌شود. سیستم دارد تلاش می‌کند که خانم‌ها را حذف کند ولی من فکر می‌کنم آینده دست خانم‌هاست.

شما در نمایش «هار» از موسیقی الکترونیک استفاده کرده‌اید. آیا این انتخاب خودتان بود؟

پوریانی‌فر: ما طراح موسیقی داشتیم. متین حبیبیان طراح موسیقی ما بود. ما برای هم موسیقی می‌فرستادیم و گوش می‌دادیم. موسیقی ما در یک جایی زیر متن کار می‌شود و انگار دارد یک چیزی را دراماتیک می‌کند. ما به همه مسائل فکر کردیم و در نهایت انتخاب‌ها را متین انجام داد.

حسین پوریانی فر - حمید پور آذری - سپندار اعلم - مهدی قربانی - اکبر سلمانی الله دادی

آقای پورآذری، یک عده وقتی واژه تهیه‌کننده را می‌شنوند، احساس می‌کنند آن شخص آمده سرمایه‌گذاری کرده ولی طبیعتاً این مسئله در تئاتر ما حکمفرما نیست.

پورآذری: واقعیت این است که من در این نمایش کار خاصی نکرده‌ام و هر چه بوده تلاش خود بچه‌ها بوده. ما در واقع دو جور تهیه‌کننده داریم؛ یک دسته کسانی هستند که با خودشان پول می‌آورند و یک عده هم کسانی هستند که می‌گویند ما می‌خواهیم آرزوهای شما را برآورده کنیم. البته من نتوانستم آرزوی بچه‌ها را برآورده کنم. لطف بچه‌ها بود که من را هم در این کار سهیم کردند. من کار عجیب و غریبی نکردم و همه کارها را خود بچه‌ها انجام دادند ولی اساساً باید با کسانی که در رأس امور هستند بجنگیم. واقعیت این است که اگر یک سیستم درست و حسابی وجود داشت از این بچه‌ها حمایت می‌کرد. این بچه‌ها نیاز به چیزی ندارند و فقط کافیست که ما بگوییم کنار آن‌ها هستیم.