سرویس تئاتر هنرآنلاین: تئاتر به عنوان رسانه‌ای زنده نسبت به دیگر رسانه‌ها اعم از سینما، موسیقی، کتاب، رادیو و تلویزیون، این امکان را دارد تا با جسارت پیام خود را با زبانی گویا به مخاطب عرضه کرده و دردها و معضلات اجتماعی را در قالب نمایش بیان کند. این هنر تأثیرگذاری بیشتری در پرداختن به مسائل و معضلات اجتماعی دارد. از آنجا که مخاطبان، دیدن و شنیدن داستان‌های ملموس برای‌شان جذاب است، همواره از موضوعات اجتماعی استقبال می‌کنند. دهه 70 اوج رویکرد هنرمندان هنرهای نمایشی نسبت به معضلات اجتماعی بود اما پس از این دهه، موضوع‌های اجتماعی در هنر نمایش کمرنگ شد و مباحث مربوط به فرم و ظاهر اجرا در تئاتر ایران حاکم شد. این درحالی است که پرداختن به این مسائل برای مخاطب جذاب است و طرح داستانی که مخاطب با آن ارتباط بیشتری برقرار کند و تماشاگر درگیر آن شود، دامنه مخاطبان را گسترده‌تر می‌‌کند.

تئاتر در بیان معضلات اجتماعی به خصوص در ارتباط با محوریت مسائل زنان و خانواده نقش مهمی در آگاه‌سازی مردم جامعه خواهد داشت. هنر تئاتر اگر در حقیقت غوطه خورده باشد، به نیاز زمانه پاسخ خواهد داد و تلخ و شیرین زندگی را با جامعه در میان می‌گذارد. اکنون مدتی است، جهاد هنرمندان در پرداختن به معضلات و مسائل اجتماعی توانسته نقاط کور و مبهم مشکلات جامعه را به تصویر کشد، این اتفاق باید از سوی مسئولان به فال نیک گرفته شده و این همت ارج نهاده شود.

توجه هنرمندان در ماه‌های اخیر به موضوعاتی که در جامعه در جریان است بیش از گذشته شده و حتی شکل تئاتری کشور را دست‌خوش تغییر کرده است. توجه به تئاتر مستند در چندماه گذشته با نمایش‌هایی همچون "شلتر" و "مأنوس" و نگاه به معضلات در جریان کشور همچون، گورخواب‌ها، زنان کارتن‌خواب، کودک آزاری، پلاسکو، زنان خیابانی و... این روزها سوژه اغلب نمایش‌های روی صحنه تئاتر شده است. جدا از موضوع کیفیت این نمایش‌ها که باید با دید وسیع‌تری به آن نگریست؛ اما کمیت توجه هنرمندان تئاتر به مشکلات اجتماعی به نوعی توانسته جریان جدیدی در درام اجتماعی ایران شکل دهد.

 

گورخواب‌ها و "لامبورگینی"

لامبورگینی

در فصل تابستان چهار نمایش با رویکرد معضلات اجتماعی در تماشاخانه‌های تهران به صحنه آمد که این خود نشان از توجه هنرمندان عرصه تئاتر به این مقوله است. نمایش "لامبورگینی" یکی از این آثار نمایشی است که به نویسندگی و کارگردانی سیامک صفری و با بازی سیامک صفری و اشکان خطیبی از تیرماه در پردیس تئاتر شهرزاد روی صحنه آمد. این نمایش که به پدیده‌های اجتماعی چون گورخوابی، ریزش ساختمان پلاسکو و موسیقی زیرزمینی می‌پردازد موفق به جذب مخاطبان بسیاری شده است.

اشکان خطیبی بازیگر این نمایش معتقد است اگرچه همواره سعی می‌شود که نسبت به معضلات اجتماعی چشم‌پوشی شود اما نمی‌توان آتش گرفتن یک ساختمان و یا خانواده‌هایی که درگیر با این رویداد شده‌اند را نادیده گرفت. او همچنین نادیده گرفته شدن موسیقی زیرزمینی با عنوان رپ را یکی دیگر از مسائل هنرمندانی که در این حیطه فعالیت می‌کنند، می‌داند.

سیامک صفری نویسنده، کارگردان و بازیگر این نمایش نیز اعتقاد دارد که عناصر بوجود آمدن "لامبورگینی" به هم وصل و در ارتباط هستند. او از "لامبورگینی" به عنوان متن عصبانی، شیرینی یاد کرده و گفته است که پرسوناژ‌های آن، کاراکترهای تخیلی نیستند و 3 مضمون این اثر یعنی پدیده گورخواب‌ها، موسیقی زیرزمینی و حادثه پلاسکو به هم قلاب هستند و از هم پراکنده نیستند.

زنان کارتن‌خواب و "یک دقیقه و سیزده ثانیه" 

نمایش

نمایش دیگری که این روزها با نگاهی به زندگی زنان کارتن‌خواب در تالار استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر به روی صحنه است، "یک دقیقه و سیزده ثانیه" نام دارد. این اثر نمایشی به نویسندگی محمد چرمشیر و بهمن عباسپور و کارگردانی شهرام گیل‌آبادی است. "یک دقیقه و سیزده ثانیه" از یکم مردادماه با بازی پانته‌آ بهرام، سیما تیرانداز، مینا دریس و لادن مستوفی اجرای آن آغاز شده است.

شهرام گیل‌آبادی معتقد است که تئاتر باید باشد تا معضلات اجتماعی را فریاد کند. او گفت: یازده ارگان مستقیم در رفع آسیب‌های اجتماعی نقش دارند اما با هر یک از مسئولان آنها که صحبت می‌کنیم، هر کدام کار را به گردن دیگری می‌اندازد!

این کارگردان موضوع آسیب‌های اجتماعی را زخمی بر صورت کشور می‌داند و اعتقاد دارد همه ما در شکل‌گیری و مهار آن نقش داشته و داریم. گیل آبادی معتقد است؛ یکی از شکست‌های بزرگ‌مان در جامعه، زیست اجتماعی است و  خود ما باید جامعه را توانمند کنیم چراکه در جامعه افراد مختلفی در کنار هم زندگی می‌کنند و اینها باید توانمندی داشته باشند که در زندگی‌شان کارآمد و کنترل‌گر باشند. او نکته دیگر را سیاست‌گذاری و حوزه اجرا می‌داند که به مسئولان و نظام اجرا و بروکراتیک برمی‌گردد.  

این کارگردان همچنین اعتقاد دارد اگر هنر به این حوزه‌ها ورود نکند خیلی‌ها سرشان در برف است و احساس می‌کنند باید خودشان را پنهان کنند که در حوزه مسئولیت‌شان سوالی نشود در صورتی که این اسفناک است. گیل آبادی از تئاتر به عنوان رسانه‌ای که می‌تواند معضلات اجتماعی را فریاد کند و آنها را نشان دهد یاد کرده و اظهار داشته است تئاتر،‌ هنر و رسانه باید باشند تا مسئولیت‌ها فراموش نشوند.

کودکان خیابانی و "آرسن"

آرسن

"آرسن" عنوان نمایشی نوشته کارینه خودیکیان نویسنده ارمنی است که بهزاد صدیقی آن را در تالار قشقایی مجموعه تئاترشهر به روی صحنه آورده است. در این نمایش که با موضوعیت کودکان خیابانی و مسأله تجاوز و تعرض به این کودکان اجرا می‌شود، مائده طهماسبی و آیلار نوشهری نقش‌آفرینی می‌کنند و فرهاد آییش در این اثر نمایشی حضور تصویری دارد.

صدیقی مضمون نمایش­نامه "آرسن" را موضوع حساس اجتماعی و به روزی می‌داند. او از این اثر به عنوان موضوعی تکان‌دهنده اجتماعی یاد کرده و معتقد است موضوع این نمایشنامه دغدغه­‌­ای است که در جامعه خودمان هست و این نمایش قصد دارد به یک مسئله مهم اجتماعی بپردازد و خیلی دوست دارم نمایندگان مجلس که ادعای زیادی در پیگیری حل مشکلات مردم و جامعه دارند هم به تماشای این نمایش بیایند و از عمق چنین مسائلی در حوزه اجتماع آگاه شوند.

این منتقد و پژوهشگر تئاتر اعتقاد دارد زمانی که هنرمندان به چنین مسائلی می‌پردازند، این مسائل اهمیت بیشتری پیدا کرده و مسئولان هم ناچار به واکنش در این زمینه هستند. او همچنین یادآور شده است؛ سال گذشته که خبر وجود کارتن‌خواب‌ها در رسانه‌ها منتشر شد و آقای اصغر فرهادی هم به این موضوع واکنش نشان داد، جریان عظیمی در جهت حمایت از کارتن‌خواب‌ها و نقد وضعیت پیش‌آمده برای آن‌ها شکل گرفت. صدیقی واکنش هنرمندان، مدیران و افراد خاص را همیشه مورد توجه عموم می‌داند و اذعان داشته است که مسئولان ما آن‌قدر درگیر مشکلات روزمره­ سیاسی هستند که کمتر فرصت می‌کنند به چنین مسائلی بپردازند.

او همچنین اظهار داشته است که معمولاً مسئولان در همان لحظه­ اول توجه‌ای لحظه‌­ای به این‌گونه موضوعات دارند و بعد از مدتی دیگر هیچ واکنشی از خود نشان نمی‌دهند. پس بنابراین در این شرایط یا هنرمندان هستند که به این معضلات واکنش نشان می‌دهند و یا مردم که البته صدای آن‌ها ظاهرا به راحتی به جایی نمی‌رسد چون مردم رسانه‌ای ندارند. هرچند در سال‌های اخیر شبکه‌های مجازی به عنوان یک رسانه باعث شده‌اند که مردم تلنگر بیشتری به مسئولان بزنند اما باز هم کافی نیست و صدای مردم آن‌طوری که باید، شنیده نمی‌شود.

زنان خیابانی و "روز عقیم"

روز عقیم

"روز عقیم" نیز داستان سه زن تن‌فروش در دوران دگرگونی تاریخ ایران و تغییر رژیم سابق است. این سه زن در یکی از محله‌های موجود در زمان قدیم به  نام قلعه زاهدی زندگی می‌کنند تا اینکه این محله مورد حمله قرار گرفته و آن‌ها برای نجات جان خود فرار می‌کنند. آن‌ها بعد از فرار به محلی پناه می‌برند که در حقیقت داستان "روز عقیم" در رابطه با آن است. این نمایش به نویسندگی و کارگردانی حسین کیانی با بازی فهیمه امن‌زاده، شایسته ایرانی، الهه شه‌پرست و رؤیا میرعلمی در تئاتر باران به روی صحنه است. 

کیانی درباره این نمایش یادآور شده است: در این نمایش به مسئله و دغدغه  سه زن تن‌فروش می‌پردازیم و اینکه مشکلات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی چگونه از زنان معمولی جامعه افراد خودفروش می‌سازد. تن‌فروشی چیزی نیست که بتوان آن را کتمان کنیم و یا رسانه و هنرمندان را منع کرده تا به این زخم جامعه نپردازند. قلعه زاهدی درگذشته برای چنین زن‌هایی بوده ولی اکنون این مسئله جزو معضلات پنهان به‌حساب می‌رود، حال با توجه به آمار و ارقام به‌دست‌آمده می‌فهمیم این مشکل نه‌تنها کم نشده است بلکه روزبه‌روز بر تعداد آن افزوده می‌شود.

این نویسنده و کارگردان وظیفه هنر را نشان دادن بخشی از چنین معضلاتی و پرداختن به گوشه‌ای از زندگی این زنان می‌داند. 

او همچنین درباره زمان تاریخی این نمایشنامه عنوان کرده است: بسیاری از معضلات را بی‌سبب در زمان گذشته می‌دانیم اما نزدیک به چهل سال از رژیم سابق می‌گذرد. این مسئله زمان تاریخی دقیق ندارد و در تمام دوره‌ها وجود داشته است اما من ترجیح دادم زمان نمایش را از آن دوره شروع کرده و ادامه بدهم. یحتمل در نمایش‌های آتی نیز به این مسئله در زمان حال خواهم پرداخت. اما باید اول زمینه‌ها را جستجو کرد و سپس به زمان حال نگاه کنیم. 

اشاره به این آثار نمایشی نشان از آن دارد که توجه هنرمندان به مسائل و معضلات اجتماعی کماکان نسبت به دهه‌های اخیر رو به افزایش است و باید دید که این موضوع در واکنش مسئولان به این جریانات تا چه حد موثر واقع خواهد شد.