سرویس موسیقی هنرآنلاین: نشست "بررسی عملکرد دولت یازدهم در عرصه موسیقی" دوشنبه شب با حضور علی مرادخانی معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و تعدادی از اهالی موسیقی شامل فردین خلعتبری، بابک چمن‌آرا، هوشنگ کامکار، علی قمصری و سیدمحمد میرزمانی برگزار شد.

گفتمانی به‌ دور از احساسات و جوهای رایج

رضا مهدوی مجری نشست در ابتدای گفت: مسلماً در فضای موسیقی کشور، هرچقدر بتوانیم صریح، شفاف و منصفانه گفتمان‌ را پیش ببریم، به نفع جامعه موسیقی کشور خواهد بود. بنابراین ما در"گفتمان ضرب اصول" به ‌دور از احساسات و جوهای رایج سعی می‌کنیم حرف اصولی بزنیم. ضمن اینکه این نکته را باید دوباره عنوان کنم که ما عضو هیچ گروه، دسته و یا چیزی مشابه آن نیستیم.

وی افزود: ما دوست داریم خانه موسیقی پرباری داشته باشیم، اما وقتی می‌بینیم بنا به دلایلی این امکان در خانه موسیقی وجود ندارد، می‌آییم و مباحثمان را در مکان‌هایی این‌چنینی مطرح می‌کنیم تا آیندگان بدانند وضعیت موسیقی در عصر ما چگونه بوده است. ما در این جلسات اجازه توهین به کسی نمی‌دهیم و خودمان نیز به‌گونه‌ای صحبت نمی‌کنیم که خدای‌ناکرده ساحت مقدس شخصی خدشه‌دار شود.

این کارشناس موسیقی در ادامه با اشاره به حضور میهمانان گفت: از دو عزیز در حوزه موسیقی دعوت کرده‌ایم که نه به عنوان نماینده اهالی موسیقی، بلکه به عنوان کسانی که حرفشان حرف دل بیشتر اهالی موسیقی است، حضور داشته باشند. به جای اینکه کانال راه بیندازیم و غیرمستند صحبت کنیم، رودررو و بر مبنای مستندات سخن بگوییم. ما در این جلسه سؤالاتی را مطرح می‌کنیم مانند اینکه چرا در این دولت مدیران ناکارآمد باعث ایجاد فضایی متشنج در موسیقی شده‌اند؟ یا چرا به انتقادات پیرامون جشنواره موسیقی فجر پاسخ داده نشد؟

علی مرادخانی معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه این نشست گفت: از همان آغاز سلسله برنامه‌های "گفتمان ضرب اصول" دوستان لطف داشته و مرا دعوت می‌کردند، اما فرصت حضور تا به ‌امروز بنا به مشغله کاری پیش نیامده بود، اما امروز این فرصت پیش آمده و امیدوارم این گفت‌وگوها در فضای هنری کشور بیشتر جریان داشته باشد؛ چرا که نهایتاً منجر به پویایی بین هنرمندان درگیر این عرصه خواهد شد.

فردین خلعتبری آهنگساز در ادامه خطاب به مرادخانی گفت: راستش من فکر نمی‌کردم شما به این جلسه بیاید و امیدوارم این اتفاق خوب که بین هنرمند و مدیر گفت‌وگو برقرار می‌شود،‌ ادامه داشته باشد.

وی همچنین افزود: امکان دارد نامه نوشتن، سخنرانی کردن و یا فریاد کردن راهی باشد برای اینکه اعتراضاتمان را به‌گونه‌ای بیان کنیم؛ به همین دلیل کسانی هم که پای نامه‌ای را امضا می‌کنند حتماً دستشان به جای دیگری نرسیده تا مطالبشان را عنوان کنند، به هر حال روزگار ما، روزگاری است که هرچقدر گفت‌وگو درون آن بیشتر جریان داشته باشد، به نتایج بهتری می‌رسیم.

گفتمان ضرب اصول با موضوع بررسی عملکرد دولت یازدهم در عرصه موسیقی

تکلیف نامشخص سند چشم‌انداز موسیقی

بابک چمن‌آرا مدیر انتشارات آوای خورشید در ادامه نشست، گفت: مشکلاتی که پیرامون ما و صنف ما می‌افتد بسیار است و من تیتروار به چند مورد آن اشاره می‌کنم. مورد اول سند چشم‌انداز موسیقی کشور است که بی‌نتیجه و بی‌تکلیف مانده و تا این لحظه هیچ سندی به دید هیچ یک از اهالی موسیقی نرسیده و این سند نه امضا شد و نه اجرا.

وی ادامه داد: انتخاب مدیرکل دفتر موسیقی موضوع بعدی است که می‌خواهم به آن اشاره کنم. متأسفانه ناشران و اهالی موسیقی هیچ‌ سهمی در انتخاب مدیر دفتر موسیقی ندارند. این توقع ماست که در انتخاب‌های آینده نظر ناشران و هنرمندان حداقل بررسی شود، البته به نظر من آقای طالبی که مدیریت دفتر موسیقی را بر عهده دارند تا این لحظه مدیر منطقی و معقولی بوده‌اند.

این ناشر موسیقی در ادامه با اشاره به حقوق مصنفین و مؤلفان در حوزه موسیقی گفت: متأسفانه این قانون در کشور ما هیچ‌وقت اجرایی نشد و در این دولت هم در این زمینه یک سانتی‌متر هم قدم برداشته نشد. موضوع بعدی مورد نظر من موضوع مالیات و وزارت دارایی است که بخش زیادی از اهالی موسیقی با آن درگیرند. اینکه گفته می‌شود ما معافیت مالیاتی داریم چون فعالیت هنری انجام می‌دهیم، بحث چندان دقیقی نیست، بسیاری از همکاران من در این زمینه مشکلات بسیار عدیده‌ دارند.

چمن‌آرا همچنین تصریح کرد: حضور در جشنواره‌ها و رویدادهای بین‌المللی یکی دیگر از مشکلاتی است که باید در این جلسه به آن اشاره کنم. طی سال‌های اخیر حضور نمایندگانی که از طرف ایران در جشنواره‌ها و رویدادهای فرهنگی شرکت می‌کردند، به هیچ نتیجه عملی منتج نشده است و هیچ اتفاق خاصی در این زمینه نیفتاده است.

وی در پایان بخش اول صحبت‌هایش نیز گفت: در خصوص مطالبی که عنوان کردم، چندان انتظار پاسخگویی از آقای مرادخانی را ندارم اما درباره این مسئله‌ای که الان می‌خواهم مطرح کنم انتظار دارم پاسخ روشنی دریافت کنیم.

وی افزود: خصوصی‌سازی مطمئناً راهکاری است که شاید ما را اندکی از عقب‌ماندگی خارج کند. مجمع صنفی ناشران موسیقی سال گذشته با تلاش‌های فراوان ثبت شد و نهادی است که می‌تواند بارهای بسیاری را از دوش دولت بردارد. فعالیت‌های غیرحاکمیتی قابل‌واگذاری معاونت هنری ارشاد باید هرچه زودتر اتفاق بیافتد. از بررسی صدور مجوز مؤسسات هنری گرفته تا صدور مجوز آثار موسیقی و صحنه‌ای می‌توان به بخش‌های خصوصی قابل‌تأیید وزارت ارشاد واگذار شود. در قانون مدیریت کشور نیز به این مهم اشاره شده که بخش‌هایی از وظایف دولت به مؤسسات مردم‌نهاد و صنوف واگذار شود، اما ما هم‌اکنون که بیش از سه سال از دوره دولت جدید را گذرانده‌ایم و دو سال نیز از عمر مجمع ما گذشته است، به هیچ نتیجه‌ای نرسیده‌ایم.

گفتمان ضرب اصول با موضوع بررسی عملکرد دولت یازدهم در عرصه موسیقی

مکانیسم‌های بحث خصوصی‌سازی باید بررسی اصولی شود

مرادخانی درباره خصوصی‌سازی سالن‌ها گفت: مکانیسم‌های بحث خصوصی‌سازی باید بررسی اصولی شود. این موضوع باید بررسی حقوقی شود. باید دید کدام کار را می‌شود به بخش خصوصی واگذار نمود و کدام یک را نمی‌توان؟ باید بررسی شود که کدام بخش واگذار شود و کدام بخش را خود دولت بر عهده بگیرد تا عدالت شهروندی رعایت شود. هرکسی کار خود را ارائه دهد و مجوزهای لازم را بگیرد. بخشی از کارهای مجوزی را می‌توان به این شیوه درآورد، اما من الان نمی‌توان بگویم کدام بخش را. باید جلساتی را با صنوف و بخش حقوقی خود داشته باشیم و بررسی‌های لازم را انجام دهیم. ما از این امر استقبال می‌کنیم. در کشور ما در حوزه‌هایی خصوصی‌سازی بسیار هم خوب است. مدیران کل ما در بعضی از استان‌ها سالن‌های خود را به بخش خصوصی واگذار کرده‌اند. اما خود این مسئله شده است و هنرمندان خواهان برگشت آن به دولت هستند. این موضوع باید بررسی قرار بگیرد.

خلعتبری در ادامه موضوع مورد نظر خود را این‌گونه مطرح کرد: آقای مرادخانی، از ابتدای انقلاب در حوزه‌های مختلف فرهنگی حضور داشته‌اید. پس از سال 83 به بنیاد رودکی تشریف بردید. بنیاد رودکی ساخته شما بود. اتفاقات خجسته‌ای افتاد. در تأسیس خانه موسیقی، موزه موسیقی، جشنواره موسیقی نقش داشتید. جشنواره موسیقی را 14 سال ادامه دادید و دبیر جشنواره بودید. خوشحال بودیم معاون هنری کسی است که ما را می‌شناسد و با هنرمندان آشنا است. من احساس می‌کنم مدیرانی که به حوزه قبلی خود برگشته‌اند، عرقی به آن کار داشتند. شما وقتی چیزی را مانند خانه موسیقی ساختید طبیعی است که دوست دارید آن ادامه داشته باشد. سیاست‌هایی که از ابتدا شکل گرفته است نشان از این دارد که شما مشاورانی که اهل موسیقی بوده‌اند، داشتید. باید از شما بابت این که در عرصه فرهنگ بودید تشکر شود. طبیعی است که وقتی کسی مسیری را طی می‌کند، مورد انتقاد قرار بگیرد، گاهی مسیرش اشتباه باشد. سؤال من این است که در انتهای دوره رسمی خدمت دولتی، بازنشستگی، شما انتصاباتی کردید که نتیجه نداشت. مدیریت وقتی بررسی می‌شود به ثبات مدیران زیر دست بسیار توجه می‌شود. دوست داریم معضلاتی را که داشتید، بشنویم. چرا مدیریت شما برای این مکان‌هایی که تأسیس کردید، به گونه‌ای نبوده است که رهایش کنید و همیشه نیاز داشته کمک کنید تا ادامه پیدا کند. من این را ریشه‌یابی کردم. شما معاون هنری هستید. من اعتقاد دارم بخشی از کاری که بر دوش شما است، هنری نیست. ما موسیقی هنری داریم. موسیقی هم داریم که هنری نیست. این موسیقی یا عمل غیر هنری اصلاً ایرادی ندارد و باید باشد. سیستمی داریم که می‌خواهد به مردم تکیه کند، مردم هم تفریح و شادی و... می‌خواهند. اما این چه ربطی به معاونت هنری دارد؟ گروهی از انسان‌های تحصیل‌کرده باید وقت بگذارند و راجع به موسیقی که ربطی به هنر ندارد، نظر بدهند و پای آن را امضا کنند؟ من فکر می‌کنم به همین دلیل بخش عمده‌ای از مشکلات شما برمی‌گردد به تقاضایی که به شما ربطی پیدا نمی‌کند. تمام موسیقی‌ها چه هنری و چه غیرهنری از کانال شما رد شده است. مسئول همه این‌ها را شما می‌دانم. شما چیزی را امضا می‌کنید که هنری نیست. جایی من دچار بحران فکری می‌شوم. تمام تلاش من و دوستانم در طی این سال‌ها این بوده است که موسیقی بسازیم، اما تمام‌وقت شما صرف کاری می‌شود که اصلاً هنری نیست. من معتقد هستم که مدیر و هنرمند نمی‌تواند سلیقه‌ای عمل نکند. بحران جایی به وجود می‌آید که کسانی به رفع و رجوع جریانات غیرهنری می‌پردازند. اصلاً باور ندارم که شما شخصاً این‌طور هستید. وقتی هنرمندی به خاطر شرایط از کشور می‌رود، باید رگ گردنمان بیرون بزند. نتیجه همه این دل‌مشغولی‌ها این است که 700 نفر نامه می‌نویسند. خیلی‌ها سکوت می‌کنند و کسی مثل آقای کامکار جواب می‌دهد، بی آن که با آن‌ها دیالوگ داشته باشد. این سؤال پیش می‌آید آیا این جا بزرگ‌تری ندارد؟ من دلم برای بزرگان این 700 نفر نمی‌سوزد. دلم برای کسی می‌سوزد که به عنوان یک تقاضا چیزی را امضا می‌کند اما به آن جواب داده نمی‌شود. پیش‌تر از این‌ها هم نامه‌هایی بوده است. ادبیات درستی را باید استفاده کنیم. نباید از ادبیات سیاسی استفاده کنیم، استفاده از این لغات فاجعه است.

مرادخانی در پاسخ به خلعتبری گفت: بخشی از مطالبی که شما فرمودید دغدغه خود ما نیز هست. من در این سال‌ها کار فرهنگی انجام داده‌ام، از این جا هم بروم کار فرهنگی انجام خواهم داد. زندگی ما به کار فرهنگی گره خورده است و از این بابت بسیار خوشحال هستم. وقتی در این حوزه‌ها قرار می‌گیرید مشکلات و سؤالاتی هم خودبه‌خود پیش می‌آید. در حوزه موسیقی کارهای مختلفی انجام شد. بخشی از آن به ما مرتبط است و بخشی از آن‌ها واقعاً به ما مرتبط نیست. از لحاظ دولت موظف هستیم به آثار صوتی مجوز دهیم. هر چیزی می‌تواند باشد. آثاری هستند که در حوزه موسیقیایی نیستند اما چون تبدیل به لوح فشرده‌شده بودند باید مجوز گرفته می‌شد. ما هر زمانی فضا را به سمتی ببریم، سمت دیگر معترض می‌شود. بر اساس حقوق شهروندی باید پاسخ همه داده شود. به هر حال حوزه، حوزه پرمخاطره‌ای است. هر یک را به گروهی که در آن زمینه تخصص دارند می‌سپاریم. اگر در جایی بحث ناکارآمدی شوراها باشد، این را می‌شود مورد صحبت قرار داد. حالا ما باید چه کنیم که این را درست کنیم.

گفتمان ضرب اصول با موضوع بررسی عملکرد دولت یازدهم در عرصه موسیقی

چمن‌آرا در این رابطه گفت: فکر می‌کنم از رده معاونت تا نوازنده و ناشر و همه دوستانی که داریم فعالیت می‌کنیم، بیشتر از سه درصد مخاطب در کشور نداریم. تمام این قوانین و ضوابطی که هر روز آن‌ها را سخت‌تر می‌کنیم برای افرادی است که رسمی کار می‌کنند اما، عملاً مردم هر چیزی که می‌خواهند گوش می‌دهند. بخش عمده‌ای از موسیقی پاپ، بخش جدی و آبرومند آن انتشار آلبوم و سپس برگزاری کنسرت است و اصلاً ناراحت نیست که قطعاتش در فضای مجازی پخش می‌شود. کسی هم که کمی پایین‌تر از این افراد است، به نحوی از اجراهای زنده درآمد خود را به دست می‌آورد، اما وقتی پس از انتشار آلبوم سه‌تار من قطعات پخش می‌شود، چهارستون بدنم می‌لرزد. سرانه استفاده از موسیقی در کشور ما بالاست. اما ما حجم کمی تولید می‌کنیم. باید به بخش موسیقی جدی کمک کنیم، کمک هم نمی‌کنیم حداقل چوب لای چرخشان نگذاریم و درگیر ضوابط و مقرراتش نکنیم.

خلعتبری قطعه‌ای از یکی از خوانندگان مطرح پاپ پخش کرد و سپس گفت: من برای جامعه هنرمندانی که می‌نشینند درباره این نظر می‌دهند، متأسف می‌شوم. مجوز همه را بدهید و تنها شعرش را کنترل کنید. این اتفاقی است که در کشور ما می‌افتد. بیشترین حجم مبادلات اقتصادی هم در این زمینه اتفاق می‌افتد و میلیون نفری هم طرفدار دارند. وقتی این آثار از کانال وزارت ارشاد رد می‌شود دوستانی را پیدا می‌کنید که از این موضوع سوءاستفاده می‌کنند و آلوده اقتصادش می‌شوند.

علی مراد خانی در پاسخ گفت: به هر حال این آثار می‌خواهند منتشر شوند و باید مجوز بگیرند.

مجری در این رابطه توضیح داد: در اواخر دولت دهم که مدیریت آن با آقای میرزمانی بود، دو اشتباه رخ داد. یکی طرح صیانت و دیگری تعدد شوراها بود، اما وقتی شورا گذاشتید به بخشی رسمیت بخشیدید. این درشان وزارت ارشاد نیست.

خلعتبری ادامه داد: چند نفری که در شورای پاپ هستند یک نوع موسیقی پاپ را دوست دارند. سر راه یک سری چاله قرار می‌دهند و سلیقه‌ای عمل می‌کنند. در رژیم گذشته تسهیلاتی فراهم شد، عده‌ای بورسیه گرفتند و رفتند تحصیلات موسیقی کسب کردند. ثمره آن را داریم می‌بینیم. هنوز داریم از کسانی که رفته‌اند در دانشگاه‌های مختلف تحصیل کردند و برگشتند و کارهای مفید انجام دادند، ثمره‌های خوبی می‌بینیم. الان ارکستر سمفونیک نیمه تعطیل است. بعد معضل ما ساسی مانکن و امیر تتلو است. این خیلی موضوع بزرگی است. ما باید سیاست‌گذاری کنیم. امیدوار باشیم که جوانانی که می‌خواهند وارد موسیقی شوند مسیر صحیح‌تری را طی کنند.

مرادخانی پاسخ داد: این نیازمند گروه دیگری است. درباره نظارت، دولت در بخشی ناظر است. دولت آلبومی تولید نمی‌کند تا در اختیار مردم قرار بدهد. اگر بخواهد دست به این کار بزند در حوزه موسیقی هویتی ما خواهد بود. گاهی باید شما راه را برای کسانی که می‌خواهد کاری انجام دهند، هموار کنید. این جا این سؤال پیش می‌آید که شما وقتتان را برای صادر کردن مجوزها تلف می‌کنید؟ این قانون است.

خلعتبری در رابطه با جشنواره گفت: در سرفصل جشنواره‌ای که شما تأسیس کردید، آوردن گروه‌های موسیقی آن چنانی به عنوان یک اتفاق مثبت تلقی می‌شود. جشنواره که زمانی من را به عنوان هنرجو می‌برد تا بشنوم و تأثیر بگیرم و گروه‌های مختلف را ببینم. امروز به گروه‌های پاپ می‌گوید که بیایید تا جشنواره رونق بگیرد. فصل گروه‌های خوبی که تأثیرگذار بودند جدا می‌شود و جشنواره، جشنواره کارهایی می‌شود که مورد اقبال عمومی قرار گرفته است. اتفاقی که بعد از آن می‌افتد این است که جشنواره می‌شود ادامه روند کنسرت‌های موسیقی پاپ که هیچ نیازی به هیچ حمایتی ندارد. شما طراح جشنواره بودید، اما اساسنامه ندارد. مدیر تقصیر ندارد، تقصیر شاکله است. مدیر کدام جشنواره هنری زنگ می‌زند و می‌خواهد تا در جشنواره ما شرکت کنید و به آن‌ها برای شرکت کردن پول می‌دهد؟ انگیزه شرکت در جشنواره وجود ندارد. انگیزه باید مطرح‌شدن کارها باشد. در جشنواره بزرگ موسیقی دعوت می‌کنند و امتیازاتی هم می‌گذارند. ما باید راهکاری می‌داشتیم که این گروه‌ها خودشان داوطلبانه برای عرضه خود بیایند و بی آن که پولی بگیرند وارد جشنواره شوند، آن وقت ما جشنواره داشتیم مانند جشنواره فیلم که 300 فیلم تولید شده و تنها 30‌تای آن‌ها قرار است نمایش داده شود. من معتقدم که جشنواره با بودجه خود می‌تواند با گروه‌های موسیقی قرارداد ببندد و اثر به آن‌ها سفارش بدهد. اثر تولید شود، در جشنواره شنیده شود و سپس در بازار منتشر شود. این می‌شود کمک به موسیقی. در غیر این صورت بستری برای توهین ایجاد می‌شود. مدیران بالادست فارغ از این هستند که وقتی در موسیقی کسی جواب دیگری را می‌دهد، خدشه‌ای به روح افرادی که عاشق موسیقی هستند وارد می‌کنند.

مرادخانی درباره جشنواره فجر توضیح داد: ممنون از فرمایشات متین شما. حتماً استفاده می‌کنیم. قسمتی از جشنواره ما تخصصی شد. همین منوالی که شما می‌فرمایید خود به خود شکل گرفت. امسال تمام پولی که من بتوانم به جشنواره کمک کنم یک میلیارد تومان است، بقیه را جشنواره باید از خودش به دست بیاورد. اگر پولی هم به گروه‌ها داده می‌شود نسبتی از امکانی است که خودشان فراهم می‌کنند نه این که جشنواره از پولی که بودجه دولتی است به آن‌ها بدهد. بعضی از گروه‌ها را مردم علاقه دارند که در جشنواره حضور داشته باشند. این جشنواره محل برخورد افکار است. باید نگاه شود که جشنواره فجر جایگاه رقابتی است یا جایگاه عرضه طول سال؟ سؤال این جاست که ما جشنواره را به گونه‌ای تدارک ببینیم که پولی داده نشود. یک فراخوان و امکانی را فراهم کنیم و بگوییم این شرایط ماست و به طور مساوی کمکی برای ورود به جشنواره کنیم. هر کسی که می‌خواهد بیاید و خودش را عرضه کند. این در جشنواره تخصصی خودش را دارد پیدا می‌کند. آیا با توجه به سابقه جشنواره این کار صوابی است؟ نگاه جشنواره فجر این است که مجموعه‌ای از آثار اجرا‌شده در طول سال در آن باشد و جشنواره رقابتی هم نباشد. اگر بخواهد این روند تغییر کند باید زیرساخت‌های لازم فراهم آید. عوض کردن نگاه ما به جشنواره نیاز دارد تا به زیرساخت فکری جدید برسیم. کلیات سیاستی وجود دارد اما باید اساسنامه‌ای تنظیم شود. جشنواره موسیقی فجر یک نگاه کلی به آثار طول سال و ارزیابی بین خود هنرمندان است.

مرادخانی درباره نامه 700 امضایی گفت: از من پرسیدند نظرتان درباره نامه چیست؟ من گفتم بسیار عالی است. من گفتم باید با این بچه‌ها صحبت شود، جمع‌بندی صورت بگیرد. اگر لازم شد من خودم هم حضور پیدا می‌کنم. به نحوی نبوده که کسی جوابی نداده باشد. قراری هم برای امروز یا فردا دارند که بنشینند و در این زمینه صحبت کنند. من از گفت‌وگو و انتقاد استقبال می‌کنم. بسیار خوب است که بنشینیم و با هم گفت‌وگو کنیم. اما در رسانه‌ها به هم اتهام نزنیم. انصاف داشته باشیم. ما با هم زندگی می‌کنیم، کار می‌کنیم.

خلعتبری درباره حضور حمیدرضا نوربخش در جشنواره انتقاد کرد: وقتی آقای نوربخش وارد جشنواره می‌شوند شما درباره او نظر دارید. آقای نوربخش در جایی باید عمل کند اما وقتی دستورالعملی نیست، چه عملی باید انجام دهد؟ ماجرا به این صورت است که هر جشنواره باید سیاست‌های کلی خود را تنظیم کند و از گروه‌های مختلف دعوت کند. جشنواره‌های مختلف از گروه‌های مختلف دعوت می‌کنند و می‌گویند ما این فرهنگ را می‌خواهیم ترویج دهیم. کسی هم اعتراضی نمی‌کند چون این جشنواره‌ها اعتبارشان را از آثاری که در آن‌ها اجرا می‌شود به دست می‌آورد. جشنواره فجر به فکر اعتبار نیست؛ به فکر گذراندن است. اعتبار جشنواره به تعداد افرادی که می‌آیند و استقبال می‌کنند، نیست. وقتی کاری از کانال فرهنگی جشنواره عبور می‌کند، پولی به او نمی‌دهند ولی درصد بالایی از فروش بلیت خودشان را، به خودشان می‌دهند. این خیلی منصفانه است. ممکن است گروه خوبی باشد اما طرفدار نداشته باشد. اما به این صورت نیست که هر گروهی که اقبال عمومی دارد را به جشنواره بیاوریم. اول باید سیاست‌گذاری بشود. مجبوریم برای اعتبار جشنواره از موزیسین‌های به نام استفاده کنیم. این با چیزی که هدف روز اول تأسیس جشنواره بود، منافات دارد.

خانه موسیقی دولتی نیست

مرادخانی این‌گونه پاسخ داد: این موضوع هم قابلیت اصلاح دارد. باید از نظرات دوستان بیشتر در این زمینه بهره برد. بزرگان چه در خود جشنواره چه در قسمت داروی حضور پیدا می‌کنند. به هر حال حضور طیف سنی مختلف در جشنواره یک موفقیت تلقی می‌شود. ما باید به دنبال تکامل این موضوع باشیم. تحولی باید ایجاد شود. این تحول را نسل جوان احتیاج دارد. ما باید در این جا به یک معدل درست برسیم. ما باید در این گفت‌وگوها نظرات را به هم نزدیک کنیم. شاید تمام چالش مدیریتی این دوره نزدیک کردن فاصله نظرات باشد. چقدر خوب است که در حوزه بازشناختی و بازسازی افکارمان حرکت کنیم. در حوزه مدیریت من تمام تلاشم را کردم که ثبات مدیریت را ایجاد کنم. تلاطم در حوزه موسیقی نسبت به دیگر حوزه‌ها خیلی بیشتر است. زیرا موسیقی پر از انرژی است. توجه مردم به اتفاقات در حوزه موسیقی نسبت به حوزه‌های دیگر بیشتر است. در این زمینه من تلاش کردم که همه چیز را در کنار هم نگه دارم. سعی داشتم همه امکان را به کار ببرم تا همه مدیریت‌ها ثابت بمانند و تا پایان دوره کار خودشان را انجام دهند. در این وجه وظیفه مدیر این است که حوزه خود را آرام نگه دارد. آقای طالبی هم سعی بر این دارد و با تعاملاتی که با صنف خواهد داشت، پیش می‌رود. در این زمینه اگر نواقصی است و خدشه ایجاد می‌کند شما باید گفت‌وگو کنید تا ببینیم مشکل کجاست؟ ما همه تلاشمان را کردیم که مسیر به سلامت طی شود.

گفتمان ضرب اصول با موضوع بررسی عملکرد دولت یازدهم در عرصه موسیقی

مرادخانی درباره کمک‌های مالی به خانه موسیقی گفت: خانه موسیقی دولتی نیست. ما در سال به خانه‌هایی کمک می‌کنیم. خانه موسیقی بیشترین پول خود را، خودش به دست می‌آورد. در امسال به خانه موسیقی کمکی نکرده‌ایم. شاید در آینده مجبور شویم 50 میلیون تومان به آن کمک کنیم.

خلعتبری درباره انتخابات خانه موسیقی چنین گفت: وقتی خانه موسیقی که فکر می‌کنم 15 تا 20 هزار نفر عضو دارد و انتخابات آن با یک سی‌ام، یک بیستم انجام می‌شود، نشان می‌دهد یک چیزی ایراد دارد. اتهام زدن و به دادگاه کشاندن یک هنرمند درست نیست. وقتی اتهام درست نیست. کسانی انتخاب می‌شوند که دوست بیشتری در این حوزه دارند، این باعث می‌شود تعدادی شرکت نکنند.

در ادامه کامکار از جای خود بلند شد و نظر خود را این‌گونه بیان کرد: من از شما می‌پرسم که چرا اعضا خانه موسیقی نرفتند و در دموکراسی که به آن اعتقاد دارند، شرکت نکردند؟ من را وقتی برای شورای عالی انتخاب کردند خبر نداشتم. امروز در این زمینه همکاری هم می‌کنم. من ارتباط مالی هم ندارم. موسیقی که آقای خلعتبری فرمودند، در همه جای دنیا همین وضعیت را دارد. موسیقی جدی در هیچ جای دنیا به آن بها داده نمی‌شود. رسانه‌های ما فاجعه‌بار هستند. شرکت‌هایی که تولید موسیقی می‌کنند، خیانت بزرگی به موسیقی ایران می‌کنند. رسانه‌ها نقش بسیار تخریبی دارند. پخش قطعاتی که الکی ضبط شده‌اند، فکر مردم را تخریب می‌کند. همین طوری 99 درصد مردم از نظر فرهنگی عقب‌افتاده هستند. شاید یک یا دو درصد باشند که بتوانند موسیقی جدی را تشخیص دهند. چون که آگاهی از طرف رسانه‌ها و ... به مردم داده نمی‌شود. موسیقی جدی، تبلیغ نمی‌شود. همه این عوامل باعث می‌شود موسیقی را که شما گذاشتید، مردم دوست داشته باشند. این به خاطر نداشتن امکانات برای شناختن موسیقی خوب است.

علی قمصری این‌گونه سؤال خود را مطرح کرد: من یکی از افرادی هستم که آن نامه را امضا کردم. جایی که ما دیده می‌شویم روی استیج است و بنابراین برخلاف گفته دوستان نیازی به نامه نوشتن برای دیده شدن نداریم. تأکید می‌کنم که موزیسین‌های فعالی این نامه را امضا کردند، اما عضو محفل بعضی از دوستان نیستند که روی صحنه‌ها و جشنواره‌ها باشند. جناب مراد خانی معمولاً در صحبت قول‌هایی می‌دهید، اما هیچ‌یک بعداً به عمل نمی‌رسد. وقتی در انتخابات خانه موسیقی، شرکت رأی‌دهندگان کم بوده است یک پیام دارد. عده‌ای در جامعه موسیقی معترض هستند و اعتراض خود را به شکل‌های مختلف بیان می‌کنند. بعضی از پیشکسوتان موزیسین‌ها را با الفاظ ناشایستی خطاب می‌کنند. ما می‌خواهیم اصلاح اتفاق بیفتد، نمی‌خواهیم براندازی اتفاق بیفتد. ما می‌خواهیم پاسخی درست و مشابه با همان ادبیاتی که نامه نوشته شده دریافت کنیم. جناب مرادخانی مشکل معترضان تنها موارد مالی نیست. انتقاد اصلی این است که چرا تعدادی از موزیسین‌ها و نزدیکان شما می‌خواهند موسیقی را قطبی کنند. ما باید اعتماد کنیم اما این اعتماد شکل نمی‌گیرد. ضابطه و ساز و کار را درست کنید. جشنواره فجر آینه تمام نمای سیاست‌های شما است. موزیسین‌ها در مورد جشنواره فجر سال گذشته می‌گویند تخلف اتفاق افتاده است، نه سهل‌انگاری. باید در این رابطه پاسخگو باشند. سایتی که هیچ سابقه‌ای نداشته است، برای فروش بلیت انتخاب شده است. چرا برخی همه جا دیده می‌شوند؟ در شورا، دانشگاه، جشنواره،... دیده می‌شوند. وقتی آقای نوربخش می‌گویند مرا به زور آورده‌اند. منظورشان شما هستید. وقتی کارنامه فجر سال گذشته از نظرهای مختلف اشکال دارد. معترضان می‌خواهند بدانند اگر آقای نوربخش و محفلشان سال گذشته کارنامه درخشانی نداشتند، چه چیزی باعث می‌شود امسال نیز مدیر خانه موسیقی و مدیر برگزاری جشنواره فجر می‌شوند؟

مراد خانی در پاسخ علی قمصری گفت: جلسه دیگری باید درباره خانه موسیقی گذاشته شود. من از این که این نقدها و گفت‌وگوها اینجا می‌شود خوشحال هستم. ما وظیفه داریم که عمل کنیم. آقای قمصری من شما را هنرمند خوبی می‌دانم که سعی می‌کند کارهای خوبی انجام دهد. من وظیفه دارم به دلیل جایگاه خودم از این بحث‌ها بگذرم. آنچه را که می‌بینید به ما تذکر دهید. ما با گوش جان خواهیم شنید. مسائل را باید در گفت‌وگوها حل کرد. خانه موسیقی مباحث زیادی دارد. تجربه واسپاری و برون‌سپاری جشنواره‌ها از کجا باید شروع شود؟ ما اعلام کردیم که هر کس که جریان حقوقی مشخص دارد، جلو بیاید ما به آن‌ها می‌سپاریم. الان جشنواره‌های تخصصی به همین صورت درآمده است. برای اصلاح وضعیت خانه موسیقی تلاش کنید. این مایه خوشبختی ما می‌شود. خانه موسیقی که همه به اتفاق قبول دارند باید به امور جشنواره بپردازد، چرا که خود هنرمندان حضور دارند.

میرزمانی نیز درباره خانه موسیقی گفت: ما جدا از شما نیستیم. از زمانی که در خانه موسیقی حضور پیدا کردم گفتم انتقاد باید از داخل خانه موسیقی باشد، نه از بیرون. مهم نیست چه کسی رأی می‌آورد. باید دست‌به‌دست هم داد و خانه را ساخت. در گفت‌وگوها باید مشکلات بیان شود. اگر مشکلی وجود دارد باید به مرکز آن مراجعه شود. من می‌خواهم بگویم که بیایید با هم باشیم. ما داریم به یکدیگر لطمه می‌زنیم. بیایید مشکلات را با هم حل کنیم.

فاضل جمشیدی در انتها این جلسه گفت: من اعتقاد دارم که صورت سؤال واضح است. در همه دنیا می‌بینیم که تنوع فکر بسیار مهم است. اگر فضا را بازتر کنیم و افراد بیشتری را وارد کنیم می‌تواند کمک‌کننده باشد. جامعه بر اساس نظر اکثریت می‌گردد حتی اگر خیلی درست نباشد. جشنواره نباید به ستاره‌ها کاری داشته باشد. جشنواره مال ستاره‌ها نیست. همه ایران تهران نیست، باید به دیگر هنرمندان در شهرهای دیگر توجه شود و از سرمایه‌های سراسر کشور استفاده شود.