گپ زدن با نویسنده‌ها و سفر به دنیای کتاب‌هایشان کار تازه‌ای نیست ولی آنقدر جذاب و موثر است که قدیمی و کهنه نمی‌شود. گروه ادبیات خبرگزاری هنرآنلاین در مسیر انجام مأموریت‌های خود سلسله نشست‌های مستمری را تدارک دیده تا در کتاب را از زبان نویسنده‌اش به شما خوبان و خوب‌اندیش معرفی کند. نیت ما از این گفتگوها نقد و تحلیل نیست ولی قطعاً کتاب‌ها هم نقد می‌شوند و هم تحلیل. علاوه بر این در ضمن گفتگو، ما و شما به ذهن نویسنده نزدیک می‌شویم تا حرف حسابِ کتابش را بهتر بفهمیم.

   در نخستین جلسۀ این نشست‌ها که نامش را گذاشته‌ایم «هنر کتاب» از دکتر رضا رسولی دعوت کردیم تا پشت میز هنر بنشیند و دربارۀ کتاب «سه‌راه سرگردون» برای ما و شما حرف بزند. امیدوارم نتیجۀ این هم صحبتی به دلتان بنشید؛ بسم‌الله‌‌الرحمن‌الرحیم...

چرا رمان؟ / کاربرد قصه در تاریخ و ادبیات دینی

   در آغاز جلسه از رضا رسولی خواستیم تا در مورد قالب ادبی سه‌راه سرگردون و علّت انتخاب آن کمی توضیح بدهد. به‌هرحال نخستین عنصری که اندیشۀ مخاطب را به متن یک کتاب گره می‌زند همین گونۀ ادبی آن اثر است. رسولی صحبت‌هایش را اینگونه آغاز کرد: از آنجا که بنده داستان‌نویس هستم از بین گونه‌های داستانی قالب «رمان» را برای سه‌راه سرگردون انتخاب کردم چون این قالب را اثرگذار و ماندگار می‌دانم. از سوی دیگر «مسئلۀ» رمان سه‌راه سرگردون برای بنده اهمیت داشت و باید به‌شکل هنری «بیان مسئله» هم توجه می‌کردم. همان‌طور که رهبر معظم انقلاب شرط ماندگاری موضوعات را بیان هنرمندانه آن می‌دانند. با همین رویکرد موضوع را بردم به‌سمت ادبیات داستانی و در قالب رمان روایتش کردم تا بتوانم به هدف نیمه‌نهایی خودم یعنی «توسعۀ ادبیات عدالت‌طلبانه» برسم. اساساً ادبیات داستانی آن‌قدر تأثیرگذار است که وقتی دشمن می‌خواهد ریشه‌های اعتقادی اسلام را بزند و آن را از چشم مردم جهان بیاندازد، رمان «آیات شیطانی» را می‌نویسند و منتشر می‌کند. و بعد این داستان آن‌قدر اهمیت پیدا می‌کند که حضرت امامره) آن فتوای تاریخی را صادر می‌فرمایند. فراتر از این بحث نگاه دینی و آیینی ما به داستان است. آنجا که خدا در سورۀ مبارکۀ یوسف خودش را قصه‌گو معرفی می‌‌کند و می‌فرماید: «نحن نقص علیک...».

   ادبیات داستانی هم در آموزه‌های دینی ما و هم در دنیای مدرن می‌تواند اثرات و کارکردهای فراوانی داشته باشد. ادبیات داستانی در قالب‌های مختلف ادبی ظرفیت بالایی برای فرآورده‌سازی دارد. به‌عنوان مثال شما از روی داستان می‌توانید فیلمنامه بنویسید و از روی آن انیمیشن بسازید و بعد آن را به یک بازی رایانه‌ای تبدیل کنید و تصاویر شخصیت‌های بازی را روی جاکلیدی، لباس و آکسسوار تزئینی چاپ کنید تا یک «مفهوم» فراگیر شده و به «سبک زندگی» تبدیل شود. درواقع داستان پایۀ خوبی برای انتقال پیام محسوب می‌شود. من هم با نگاه به همین ظرفیت‌ها گونۀ رمان را برای کتابم انتخاب کردم.

مسئلۀ سه‌راه سرگردون چیست؟ / انتقاد پایه و اساس پیش‌رفت / نقد درون گفتمانی عصای دست نظام

   در ادامه رضا رسولی «مسئلۀ» رمانش را هم برایمان تشریح کرد و افزود: من از سال 76 در نظام اداری کشور مشغول خدمت هستم. در این مدّت هم فضای دستگاه‌های فرهنگی را تجربه کرده‌ام و هم در دستگاه‌های دیگری مثل وزارت‌خانۀ صنایع حضور داشته‌ام و در دوره‌های مختلف فرازها و فرودها، تغییرات سازمانی و تحولات و ماجراهای بسیاری را دیده‌ام. در کنار نقاط قوّت درخشانی که سیستم اداری ما به اعتبار آدم‌های متدین، صالح و متدین یا به یک معنا «حزب‌اللهی» ایجاد شده با موضوعات و مشکلات متعددی مواجه بوده‌‌ام. مشکلاتی که به‌صورت فرسایشی هم مردم را آزار می‌دهد و هم تبدیل به یک آفت برای جمهوری‌اسلامی شده است و اگر به‌شکل سیستماتیک کنترل نشود اتفاقات منفی بزرگی را برای نظام رقم خواهد زد. پدیده‌هایی مثل آقازاده‌ها، رانت‌خواری و روابط فامیلی که ریشۀ آن را باید در «خانواده» جستجو کنیم. من اعتقاد دارم که بخش مهمّی از فساد مالی ریشه در فساد فرهنگی و فساد خانوادگی دارد. یعنی یک مدیر ارشد آنجایی که مقهور دل‌خواسته‌های نامشروع خانواده‌اش می‌شود، زمینه‌های فساد اقتصادی و مالی فراهم می‌شود.

   از این حیث به‌عنوان کسی که اعتقاد دارد «انتقاد» پایه و اساس پیشرفت جامعه است و اساساً اگر امام(ره) به وضع ادارۀ کشور انتقاد نداشت انقلابی شکل نمی‌گرفت. بعد از پیروزی انقلاب هم همین نگاه انتقادی به نظام ادارۀ کشور، موجب شکل‌گیری نهادهایی نظیر سپاه و جهادسازندگی و امثالهم شد. بنابراین من با دوستانی که معتقدند همواره باید خوشحال باشیم و به همه‌چیز خوشبین هستند مخالفم. ما همه‌اش نباید خوشحال باشیم بلکه همیشه باید امید را به جامعه تزریق کنیم و در کنار آن، آسیب‌ها و آفت‌های نظام اداری باید ما را نگران بکند. من به بارها به دوستان ایده‌پرداز در بحث بین‌الملل گفته‌ام که همان‌طور که با استکبار جهانی مبارزه می‌کنید باید با استکبار اداری هم بجنگید تا شاهد اتفاقات ناگوار نباشیم.

   بنده در جایگاه یک معتقد به نظام جمهوری‌اسلامی اصرار و تأکید دارم که نقد درون‌گفتمانی عصای دست نظام است. به‌همین دلیل علاقه داشتم که تجربیات بیست سالۀ خودم تا زمان تألیف کتاب را با زبان ادبیات برای مخاطب بیان بکنم.

رضا رسولی

آیا شخصیت‌های سه‌راه سرگردون واقعی هستند؟ / خانواده مسئله مغفول ادبیات سیاسی و اجتماعی دوران ماست / چرا شخصیت اصلی قصه مرتکب خطا می‌شود؟ / من نخواستم در این کتاب حزب‌اللهی مرده باشم

   در بخش بعدی گفتگو با رضا رسولی بحث را کشاندیم به قصۀ سه‌راه سرگردون تا با شخصیت‌های آن آشنا شویم. ایشان پاسخ سوال ما را اینگونه داد: تاکنون بارها این سوال را از بنده پرسیده‌اند که آیا شخصیت‌های داستان تو واقعی هستند یا نه؟ ببینید ذات داستان بر اساس تخیل شکل می‌گیرد بنابراین این کتاب علاوه بر آمیختگی با واقعیت بر محور تخیل بنا شده است. تخیل را من از واقعیت‌های اجتماعی گرفته‌ام. متأسفانه عشوه و رشوه و زن و اسکناس در جامعۀ ما ترکتازی می‌کنند و این میل به تنوع‌طلبی مردانه و ثروت‌اندوزی فراوان که باعث می‌شود برخی افراد صاحب‌منصب به اعتبار جایگاه یا پولشان وارد مناقصه و مزایده بازی بشوند. همین آفت سبب شد که من شخصیت‌های قصه را برمبنای آن پردازش کنم و بخشی از واقعیت‌هایی که با چشم خودم در نظام اداری دیده بودم را در کتاب بیان کنم. علاوه بر اینها سعی کردم به مسئله مغفول ادبیات اجتماعی و سیاسی دورانمان که «خانواده» است را هم در کتاب بیاورم. وقتی زن و مردی رابطۀ خوبی با هم ندارند و گرفتار طلاق عاطفی می‌شوند و از همین نقطه روابط عاطفی خارج از عرف و گاهاً غیر شرعی برای جبران کمبودها شکل می‌گیرد.

   «کیان» در رمان سه‌راه سرگردون به همین آسیب مبتلا شده و با یک زن ستیزه‌جو، لجوج و غیر همراه زندگی می‌کند. همین زندگی بدون مهر و محبّت سبب می‌شود که «الهه» به او نزدیک شود و مسیر زندگی‌اش را تغییر بدهد. اجازه بدهید یک راز نگفته را در فضای صمیمانۀ خبرگزاری هنرآنلاین بگویم که تابحال جایی آن را بیان نکرده‌ام. من شخصیت کیان را از روی خودم نوشته‌ام؛ بله جنگندگی، بی‌محابا بودن، شجاعت و سرنترس داشتن کیان که همواره او را به دردسر می‌اندازد را از شخصیت خودم وام گرفته‌ام. امیدوارم این حرفها تعریف از خود تلقی نشود. یک‌روز در جلسۀ هیئت‌مدیرۀ انجمن قلم خانم راضیه تجار که تازه این کتاب را خوانده بود می‌گفت من در تمام دقایقی که کتاب را می‌خواندم خود شما را در کیان می‌دیدم. خود من هم در نظام اداری عقل معاش ندارم؛ از صبح تا شب با فساد می‌جنگم آخر سر هم یا حکم عزلم را به‌دستم می‌دهند و یا هرطوری که شده یک زخمی به من می‌زنند. من هم از رو نمی‌روم و باز فردا صبح برمی‌گردم برای به کرسی نشاندن حرف امام و انقلاب و شهدا. متأسفانه نظام اداری ما حزب‌اللهی منتقد که دنبال حل مشکل باشد را برنمی‌تابد. من نخواستم در این کتاب حزب‌اللهی مرده باشم؛ صراحت کلام دیالوگ‌ها هم برای همین است. در این رابطه باید از وزارت ارشاد هم تشکر کنم که مته به خشخاش نگذاشت و اجازه داد رمان حرفش را بزند.

   شخصیت کیان ابعاد دیگری هم دارد. این همه بی‌تابی در بین مردان جامعه و میل به توسعۀ روابط عاطفی برای چیست؟ برای اینکه مرد در خانوادۀ خودش به آرامش عاطفی نرسیده و متأسفانه «لتسکنوا إلیها» را که قرآن می‌گوید ازدواج کنید تا در کنار همسرانتان به آرامش برسید، در برخی خانواده‌های ایرانی محقق نشده است. کیان رمان بنده می‌خواهد این قسمت از واقعیات جامعه را به خواننده‌اش نشان بدهد. اگر مرد جامعه دچار آوارگی عاطفی بشود خیلی ساده به دام می‌افتد. برخی از مخاطبین به من می‌گویند که سه‌راه سرگردون «زن ستیز» نوشته شده در حالی که اصلاً این‌طور نیست و فقط واقعیت‌های جامعه را نشان می‌دهد. شما می‌بینید که اتفاقاً یک مشاور خانم به داد او می‌رسد و زندگی‌اش را از نابودی نجات می‌دهد. حضور فرزند دختر کیان هم نماد نسل آیندۀ کشور است که در خانواده و جامعه تربیت می‌شود و قطعاً مشکلات این نهاد تأثیر مستقیم و زیادی روی او دارد. باید به این نکته هم توجه داشته باشیم که رمان سه‌راه سرگردون «سه‌گانه» است و ما در قسمت دوّم که صد صفحه از آن را نوشته‌ام شما نگاه بنده را به واقعیت‌های مثبت زنان جامعه خواهید دید.

به‌کارگیری آدم‌های خوب در جای اشتباه به کشور ضربه می‌زند

   از رضا رسولی پرسیدیم که موضوعات رمانش را بر چه مبنایی انتخاب کرده و اصولاً پرداختن به چنین مسائلی چه ضرورتی دارد. رسولی قدری عمیق‌تر به مباحث پرداخت و خاطرنشان کرد: رمان سه‌راه سرگردون مملو از خرده روایت‌هایی است که مثل یک منظومه به آن پرداخته است. پیش‌تر گفتم که ریشۀ بسیاری از مشکلات ادرای ما در خانواده نهفته شده و من نیاز داشتم ترکیبی از اتفاقات خانواده، نظام اداری و جامعه را روایت بکنم تا مخاطب به درک بهتری از مشکلات و ریشۀ آنها برسد. یکی دیگر از نقاط ضعفی که دوست داشتم به آن اشاره کنم این نکته است که گاهی ما آدم‌های خوب را در جای اشتباه به‌کارگیری می‌کنیم که این هم تبعات سنگینی برای کشورمان دارد. از طرف دیگر خود ما هم باید مسئولیت‌پذیر باشیم و بدانیم که این جمهوری‌اسلامی راحت به‌دست نیامده و من به‌قدر سفت کردن یک پیچ هم که باشد نسبت به حفظ آن مسئول هستم.

رضا رسولی

شیوۀ روایت / طرح جلد / بازخورد مردم / امیدواری رسولی به تولید فیلم سینمایی از روی کتاب

   بعد از بحث‌های محتوایی کمی هم دربارۀ شیوۀ روایت قصه هم با او گفتگو کردیم. رسولی در اینباره به نکات فنّی نگارش اشاره کرد و گفت: روایت لباس قصه بوده و هنر یک نویسنده این است با روایت مدرن یا روایت زیبا و ادبی مخاطب را به دنبال خودش بکشاند. من نمی‌خواستم یک اثر شعاری خلق بکنم که از عناصر و لوازم نویسندگی بی‌بهره باشد. هر اثر ادبی هم در قالب و هم در فرم و محتوا مخاطب «عام» و «خاص» دارد. شما از این منظر نگاه کنید که یک سری تکنیک‌های روزآمد و جذاب ادبی برای جذب مخاطب شکل می‌گیرند. تنوع و تعدد فضاها و موقعیت‌ها در رمان اعم از خانه، اداره، خودرو، خیابان، پارک، رستوران، جاده، شمال و نظایر آن هم برای رسیدن به همین منظور است. درواقع من می‌خواستم که مخاطب بتواند خودش را در زمان پیدا کند. بنده به استفاده از نمادها و سمبل‌ها در کتاب هم توجه داشتم تا بهتر و بیش‌تر روی مخاطب اثر بگذارد.

   روی طرح جلد سیاه کتاب ما یک کت‌وشلوار به کنایه از مدیران اطوکشیده می‌بینیم که دستش را فرو کرده توی جیبش. جیب آن شخص به شکل یک گاوصندوق طراحی شده تا نشان دهندۀ بیت‌المال باشد.

   نقدهای متهورانه و جدی سه‌راه سرگردون به نظام دیوانی کشور، آقازاده‌ها، خلاء‌های عاطفی و جنسی، مشکلات خانوادگی، نظارت و نظایر آن سبب شد که مردم از خواندن آن لذت ببرند. کتاب‌خوان‌های حرفه‌ای نقدهای شفاهی و رسانه‌ای مثبتی هم دربارۀ کتاب نوشتند که برای خود بنده دلگرم کننده بود. در مجموع مخاطبین بازخورد خوبی به سه‌راه سرگردون از خودشان نشان داده اند و به‌نظرم کتاب را دوست داشتند. بنده اگر همین امروز بخواهم دوباره سه‌راه سرگردون را بنویسم همین چیزی که هست را با ویرایش اندک وقایع و زمان بیش‌تر. من دوست دارم کتابم را به تمام مقامات عالی کشور از جمله رهبر انقلاب و سران سه قوّه و مقامات اجرای کشور در رده‌های مختلف تقدیم کنم.

   سه‌راه سرگردون هنوز همۀ راهش را نرفته و باید از آن فرآورده‌سازی شود و هنرمندها دربارۀ آن فیلم و تئاتر بسازند. چراکه مشکلات نظام دیوانی کشور همچنان پابرجاست. دوست دارم خانم نرگس آبیار یا آقای بهروز افخمی که هر دو از کارگردان‌های خوب سینما هستند سه‌راه سرگردون را بسازند تا یک اثر سینمایی خوب و جاندار هدفم از نگارش آن تکمیل شود.

دغدغه‌های یک نویسنده

   در کل بنده در کتاب‌های خودم سعی کردم به موضوعات مختلفی بپردازم که این تنوع در موضوعات برآمده از تنوع ذهنیت و شخصیتی بنده است. من هم‌چنان که اعتقاد دارم باید به مطالبۀ عدالت و توسعۀ ادبیات عدالت‌طلبانه در جامعه بپردازم، نمی‌توانم نسبت به روایت زندگی شهدا بی‌تفاوت باشم. به‌همین دلیل سه کتاب بنده مستقیماً دربارۀ زندگی شهداست. از سوی دیگر قادر نیستم از کنار ادبیات دینی محض به‌سادگی عبور کنم. کتاب سخاوت سرشار بنده روایت داستانی شأن نزول آیات بوده و مجموعه داستان زیارت آفتاب بازنمایی تشرف آدم‌های مختلف به محضر امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف است و به‌نوعی به موضوع مهدویت می‌پردازد. این تنوع موضوعات ریشه در تنوع دغدغه‌های ذهنی بنده دارد.

جوان‌ها وارد میدان عدالت‌طلبی بشوند

   ای کاش نویسنده‌های حزب‌اللهی ما به موضوع عدالت‌خواهی عمومی از منظر ادبیات وارد شوند. من خیلی دوست دارم که جوان‌ها به این عرصه پا بگذارند مشکل اینجاست که عمده دوستان نویسنده ما به مشکلات و گرفتاری‌ها توجهی ندارد و مدیران مشغول پروژه‌بازی خودشان هستند. من نمی‌توانستم نسبت به این مقولات بی‌تفاوت باشم و کاری به دردسرهای بی‌پایان قشر مظلوم کارگر نداشته باشم.

Screenshot_۲۰۲۳۱۰۲۱_۱۰۱۸۱۹_Chrome Beta

پی‌نوشت: سه‌راه سرگردون برای نخستین‌بار سال 1395 توسط انتشارات عهد مانا به چاپ رسید و در سال 1396 توسط کتابستان تجدید چاپ شد.