گروه رادیو و تلویزیون هنرآنلاین: از سال 1376 پا در مسیر این حرفه گذاشته و درست از یک سال بعد، فعالیتش را به عنوان بازیگر آغاز کرده است. آغاز مسیر حرکت او از تئاتر می‌گذرد و سپس با رسیدن به سینما اوج می‌گیرد و کمی بعد در قاب تلویزیون هم دیده می‌شود. نقطه عطف شهرت او از سال 84 و پس از اکران فیلم «شاعر زباله‌ها» ساخته محمد احمدی بود. فرزین محدث که آن روز نقش رفتگر فیلم «شاعر زباله‌ها» را ایفا می‌کرد، بخش عمده‌ای از شهرت امروز خود را مدیون نقش‌آفرینی در همان فیلم است.

رفتگر خوش‌ذوق و جوان «شاعر زباله‌ها» طی این سالها هم در تئاتر و هم در سینما و هم در تلویزیون دیده می‌شد اما در دو سه سال اخیر، به جز یک فیلم سینمایی به کارگردانی مشترک علی عسکری و علیرضا خاتمی تحت عنوان «آیه‌های زمینی»، از فرزین محدث اثری در عرصه سینما و تلویزیون نمی‌بینیم. او حالا با گذشت 25 سال از آغاز فعالیت حرفه‌ای‌ خویش، وارد برهه تازه‌ای از زندگی هنری خود شده است. با فرزین محدث به گفتگو نشستیم و در خصوص تجربیات 25 ساله‌اش در دنیای بازیگری، گپ و گفت مفصلی داشتیم.

فرزین محدث که به بهانه ایفای نقش  در نمایش زیگموند فروید در خبرگزاری هنرآنلاین حضور یافته بود در پاسخ به علت حضور کمرنگش در دنیای تصویر به «هنرآنلاین» گفت: صادقانه باید بگویم من از سال 98 تاکنون پیشنهاد جدی کار تصویر نداشتم. تنها دو سریال پیشنهاد شده بود که آنها را هم از لحاظ کیفی نپسندیدم؛ اما با این حال، تقریبا همه برنامه‌ها و سریال‌های تلویزیونی و پلتفرم‌ها را در این مدت تماشا کرده‌ام. بیشتر فعالیتم در این مدت، در حوزه تئاتر بوده است. من در سال 1400 نمایش «احتمالات» را بازی کردم. در 1401 هیچ نمایشی بازی نکردم. در سال جاری هم پیشنهادات زیادی در حوزه تئاتر دارم. ممکن است تعداد پیشنهاداتم در یک سال، نزدیک به 15 نمایش باشد اما من اثری را بازی می‌کنم که مرا وادار کند کار خلاقانه انجام دهم. مشکل امرار معاش هم دارم اما این مشکل سبب نشده سختگیری‌ام در انتخاب کار را کنار بگذارم.

برای امرار معاش «شب‌های مافیا» بازی کردم

این بازیگر در همین خصوص ادامه داد: در رئالیتی‌شوی «شب‌های مافیا» بازی کردم تا بتوانم امرار معاش کنم. من که از سال 98 پیشنهاد کار تصویری جدی نداشتم، برای ادامه زندگی و پرداخت اجاره و... باید از جایی پول درمی‌آوردم. کار تدریس هم انجام  می‌دهم؛ تئاتر هم بازی می‌کنم اما در این مدت که مشغول اجرای یک نمایش هستم، به دلیل مسائلی چون گریم و... نمی‌توانم پیشنهادات دیگر را قبول کنم. علاوه بر آن، از نظر من در انتخاب تئاتر برای بازی کردن، باید به پیشنهادهای مالی بالا شک کرد. من با خودم به صلح رسیدم که اگر چه مشکلات مالی وجود دارد اما آنچه مهم است، رضایت قلبی‌ است. من در خانه 50 متری حالم خوب است و همین برایم کافی است.

وی خاطرنشان کرد: باید از مردم سپاسگزار باشیم که در این وضعیت اقتصادی می‌آیند و نمایش ما را می‌بینند. آنها می‌توانستند همین هزینه را صرف خرید گوشت و مرغ و نیازهای اولیه زندگی کنند. وقتی مشکل اقتصادی وجود دارد، کالای فرهنگی دیگر جزو نیازهای اولیه نیست؛ اما وقتی هزینه می‌کنند و می‌آیند تا یک اثر فرهنگی ببینند، وظیفه من به عنوان هنرمند دوچندان می‌شود و باید روی صحنه متمرکزتر و وسواسی‌تر عمل کنم. برای من آبروی فرهنگی خودم بسیار مهم است و حفظ همین آبرو در تصمیم‌گیری برای انتخاب کارهایم اثر گذاشته است.

40 درصد مسیر موفقیت در بازیگری دست بازیگر نیست

محدث سپس ضمن اشاره‌ای به مسیر دشوار حرفه بازیگری گفت: من این نکته را همیشه به هنرجوهایم یادآور می‌شوم که حدود 40 درصد از حرفه بازیگری از محدوده اختیار شما خارج است. شما یک محدوده 60 درصدی در اختیار دارید و باید تلاش کنید برای آن محدوده، صددرصد توان خودتان را به کار بگیرید. من هم در مسیر حرفه‌ای‌ام تمام تلاشم همین بوده ولی به تقدیر هم اعتقاد دارم و در برابر طبیعت هیچ جنگی به راه نمی‌اندازم. تغییر آن 40 درصد دست من نیست. اگر بگوییم در هنر رابطه وجود ندارد که دروغ گفته‌ایم! ولیکن اینکه برخی می‌گویند مافیا حق ما را در هنر پایمال می‌کند و... را قبول ندارم. چون معتقدم هنر حقی به گردن من ندارد.

گروه تئاتر زیگموند

رقیب من 20‌ساله‌های تازه واردند

او در پاسخ به اینکه چه کسی را الگوی خود در این حرفه می‌داند، گفت: تنها الگوی ایرانی من در حرفه بازیگری، استاد علی نصیریان است. بازیگران  دیگری هم هستند که بی‌نظیرند اما استاد نصیریان کسی است که در 85 سالگی هنوز دغدغه بازیگری دارد و بدون منت هنوز هم بازی می‌کند. آن دسته از هنرمندانی را که صرفا در حرف ادعا دارند برای مردم کار می‌کنند، از نظر من خارج از دایره هنر قرار می‌گیرند.

فرزین محدث افزود: بازیگران دو دسته‌اند؛ دسته‌ای که غر می‌زنند و دسته‌ای که عمل می‌کنند. دسته‌ای که غر می‌زنند مدام درحال انداختن تقصیرات بر گردن دیگران است؛ اما من جزو دسته دوم هستم و دست به عمل می‌زنم. من 44 سال دارم اما رقیب خودم را جوانان 20 سال به بالایی می‌دانم که تازه وارد این حرفه می‌شوند؛ چرا که آنها انرژی بیشتری نسبت به من دارند.

کسی که تلویزیون را ملک طلق خود بداند لایق آنتن نیست!

این بازیگر سینما و تلویزیون در رابطه با علل بحران مخاطب در تلویزیون، اظهار داشت: اگر تلویزیون اخیرا دست به گریبان بحران مخاطب است، مقصر کسی نیست جز خودش.

تلویزیون زمانی سریال‌هایی همچون «رعنا»، «گرگها»، «امام علی (ع)» و... می‌ساخت. حالا اما چه سریال‌هایی می‌سازد؟ یا حتی در حوزه برنامه‌سازی؛ مدیران تلویزیون از عده‌ای می‌خواهند که بیایند و برنامه بسازند و در پی آن، عده‌ای دیگر می‌گویند اگر فلان اشخاص بیایند ما روی آنتن نمی‌مانیم؛ انگار که تلویزیون ملک شخصی و مطلق آنهاست! چنین رفتارهایی خیلی بد است. تلویزیون متعلق به همه است. مدیر تلویزیون هم به همین دلیل افراد گوناگون را روی آنتن می‌آورد که ملی بودن این رسانه را به نمایش بگذارد. وقتی شخص چنین دیدگاهی دارد که تلویزیون ملک مطلق اوست و می‌گوید اگر فلان افراد بیایند من نمی‌مانم، تلویزیون باید آنتن را از او بگیرد؛ چرا که او لایق ماندن روی آنتن تلویزیون نیست. مثل این است که بگوییم پدری یکی از فرزندانش را از خانه بیرون کند تا فرزند دیگرش آزرده خاطر نشود.

وی همچنین اضافه کرد: تاثیر فرهنگی یعنی حتی اگر اختلاف نظر زیادی داشته باشیم، بنشینیم و با هم گفتگو کنیم و بعد از گفتگو با یکدیگر دست بدهیم و بگوییم عجب گفتگوی خوبی بود. تاثیر فرهنگی یعنی نه شما من را تخریب و تخطئه می‌کنید و نه من شما را؛ بلکه هر دویمان تا جایی که آگاهی داریم، اظهارنظر می‌کنیم. هر دو حق نقد همدیگر را دارم اما حق تخریب، توهین و تخطئه نه.

سریال‌های خوب تلویزیونی انگشت شمارند

محدث در ادامه راجع به عملکرد مدیران تلویزیون گفت: تلویزیون این روزها دارد به زیان خودش عمل می‌کند. البته همچنان هم نقاط قوتی دارد که امیدها را زنده نگه داشته است. من سریال «بازپرس» را تماشا کردم و واقعا آن را سریال خوبی دیدم. سریال «همه‌گیری» هم نسبتا بد نبود. اگر می‌گویم سریال‌سازی تلویزیون رو به افول رفته و تولیدات نمایشی باعجله ساخته می‌شوند، روند کلی سریال‌سازی مدنظر است ولی انگشت‌شمار به آثار خوب هم برمی‌خوریم.

وی سپس به نقل خاطره‌ای از مرحوم خسرو شکیبایی پرداخت و گفت: مرحوم خسرو شکیبایی نقل می‌کرد که در پشت‌صحنه فیلم «سرزمین خورشید» که در یکی از مناطق محروم و دورافتاده جنوب فیلمبرداری می‌شد، یکی از ساکنان بومی از او جویا شده بود که پروژه‌ در حال تصویربرداری فیلم سینمایی است یا سریال تلویزیونی و زمانیکه فهمیده بود فیلم سینمایی‌ست، ناامیدانه به این موضوع اشاره کرده بود که در محل زندگی‌شان سالن سینما وجود ندارد. مرحوم شکیبایی می‌گفت همان زمان به خودم قول دادم که سریالی تلویزیونی بازی کنم تا ساکنان همین مناطق دورافتاده هم بتوانند از دیدنش لذت ببرند.

فرزین محدث - گروه تئاتر زیگموند

تلویزیون باید به کاربلدها اعتماد کند

این بازیگر در همین باره یادآور شد: تلویزیون باید برای مردم دورافتاده ترین و محروم ترین مناطق ایران -که حتی از سالن سینما هم محروم است- سریال خوب بسازد. در حال حاضر سریال «سلمان فارسی» در حال ساخته شدن است و همه ما امیدواریم به ساخت یک سریال خوب و حرفه‌ای؛ چرا؟ چون داوود میرباقری به عنوان کارگردان سریال کارش را خوب بلد است. تلویزیون باید به این آدم‌های کاربلد اعتماد کند. گفتگو به شدت کار درستی است و من معتقدم با گفتگو، خیلی از مشکلات مرتفع می‌شود.

وی همچنین در بخش دیگری از سخنان خود به اهمیت فعالیت هنرمندان در فضای مجازی اشاره کرد و عنوان کرد: من به عنوان کسی که در عرصه هنر فعالیت دارد، تفاوتی با فعالان دیگر حرفه‌ها ندارم. صرفا به عنوان مثال عرض می‌کنم؛ مثلا من با کسی که در سطح شهر خدمات شهری انجام می‌دهد، هیچ تفاوتی ندارم. حتی معتقدم خدمتی که او به خلق می‌کند، شاید نزد خدا راستین‌تر و مقبول‌تر از خدمت من به مردم باشد. کسی که در حیطه هنر کار می‌کند، هیچ برتری‌ای نسبت به دیگر مشاغل ندارد. زمانی می‌توانم ادعا داشته باشم که پا به عرصه فرهنگسازی بگذارم. وقتی می‌خواهم پا به این عرصه بگذارم، می‌بایست خودم به سطحی از آگاهی و دانش برسم. در وهله اول خودم را نقد کنم؛ و وقتی فهمیدم با خودم چندچندم، سعی کنم در جامعه تاثیرگذاری داشته باشم.

نه سیاست نه اعتقادات؛ از هنرم پول درمی‌آورم

فرزین محدث بار دیگر تاکید کرد: اینکه مردم در شرایط نه چندان خوب معیشتی برای برنامه‌های هنری و فرهنگی هزینه می‌کنند و برای آن بها می‌پردازند، نشان دهنده آن است که مردم به فرهنگ اهمیت می‌دهند. باید از این اهمیتی که مردم برای فرهنگ خود قائل هستند، صیانت کنیم. واقعا باید قدر این مردم را دانست.

وی در پایان گفت: من به عنوان یک مدرس هنر، در مواجهه با نسلی که نگاهش نسبت به زندگی با نگاه من فرسنگ‌ها فاصله دارد، باید فقط مسیر را به او نشان بدهم. من سیاستمدار یا اقتصاددان نیستم؛ من روابط سیاسی نمی‌دانم که اگر می‌دانستم، مطمئنا به جای عرصه فرهنگ در عرصه سیاست مشغول بودم و اظهارنظر می کردم، هر کسی باورهای قلبی خودش را دارد و نمی‌توان این یک حقیقت است که باید بپذیریم. حالا شوآف این باورها لزومی ندارد اما نمی‌توان منکر وجود این باورها شد. نکته اینجاست که من از نمایش اعتقاداتم کسب درآمد نمی‌کنم؛ بلکه هنر محل درآمد من است. من یک مدرس هستم و تنها چیزی که برایم مهم است این است که وقتی به نسلی می‌گویم راه درست چیست، خودم به آن قائل باشم.