گروه معماری و هنرهای تجسمی«هنرآنلاین»: ایده «روز جهانی شهرها»، برای اولین بار در روز پایانی «نمایشگاه جهانی ۲۰۱۰ (Expo2010)» در شانگهای چین با هدف شناخت، نو کردن و ارتقای ایده‌ها و تجربیات منتج از نمایشگاه برای توسعه آینده ارائه شده است. موضوع عام روز جهانی شهرها «شهر بهتر، زندگی بهتر» است و همه‌ساله موضوعی که موفقیت‌های شهری‌شدن یا چالش‌های ناشی از آن را منعکس کند نیز ذیل این موضوع انتخاب می‌شود.

«هنرآنلاین» به مناسبت این روز با فرزاد جلیلیان فعال حوزه معماری و هنرهای تجسمی به گفت و گو در زمینه شهر و شهرنشینی پرداخته است که در ادامه می‌خوانید:

شما هم در زمینه معماری، هنرهای تجسمی و پژوهش و هنر فعالیت دارید و در همایش‌ها و نمایشگاه‌های داخلی و خارجی حضور فعال داشته‌اید، به همین خاطر سوالاتم را اینگونه شروع می‌کنم. با توجه به پیشرفت فناوری و تکنولوژی با شهری بی روح و خاکستری روبرو هستیم، آیا هنر می‌تواند این روح را به شهر برگرداند؟

فرزاد جلیلیان_پاسخ شما را با یک مقدمه شروع می‌کنم. شهرنشینی بی‌تردید آغاز تمدن است و از آن به عنوان دومین انقلاب بزرگ فرهنگ بشری نام می‌برند و تا چندی پیش بین تمدن ایران و تمدن شگفت‌انگیز سومر در جنوب بین‌النهرین بین کارشناسان اختلافاتی بر سر نخستین شهر وجود داشت که چندی پیش در دهه هشتاد شمسی با وجودی که در نوشته‌های سومری و بابلی که از این تمدن در شرق به درستی با نام آراتا نام برده شده بود؛ نه بر اثر کاوش و تحقیق و تفحص محققین میراث فرهنگی و سازمان‌های مربوطه، بلکه بر اثر یک سیل و توسط مردم، این تمدن به جهانیان معرفی شد و پس از تحلیل و تحقیق کارشناسانه که پایه آن بر اساس کاوش‌ها و کشفیات باستانی مستدل و رمزگشایی آن مشاهدات تا این زمان (ضمن تبریک روز جهانی شهر به همه مردم این سرزمین بی‌مانند) با افتخار می‌توان به این نتیجه رسید که ایرانیان پایه‌گذار تمدن بشری که همان شهرسازی است، می‌باشند.

در ابتدا باید اضافه کنم که تکنولوژی و فناوری ضرورتاً چیز بدی نیست، در صورت استفاده درست خیلی کارآمد می‌تواند باشد و به جای گریز از آن باید آن را به درستی به خدمت گرفت.

یکی از کارهای هنر، رنگ، طراوت و معنا بخشیدن به فضای زندگی است و با توجه به اینکه در عصر کنونی بیشتر آدم‌ها در شهرها زندگی می‌کنند اهمیت حضور جدی‌تر هنر در فضای شهری کاملا حس می‌شود و به باور من شهر جایی است که شاعرانش به واقع در فضای آن بتوانند بسرایند که« بوی نان تازه را حس می‌‎کنم، سایه دروازه را حس می‌کنم» نه اینکه از شهر شطرنجی سخن‌سرایی کنیم.

 

چقدر معماری حال حاضر شهرها به اصالت فرهنگی ایرانی نزدیک است؟

فرزاد جلیلیان_ ظاهراً معماری شهری امروز چندان توجهی به اصالت فرهنگی ایران نداشته است. این به این معنا نیست که از دستاوردهای سایر ملل بهرمند نباشیم بلکه  باید توجه داشته باشیم که شهرسازی ایران دارای استمراری به بلندای تاریخ یگانه خویش بوده است که با مراجعه به شهرهای تاریخی آن با این همه تغییرات همچنان مشخص و گویا خودنمایی می‌کند. تغییراتی که به سبب برخوردهای فرهنگی و نظامی، شکست‌ها و فتوحات، بخصوص فرهنگی آن با سایر ملل همچنان با پویایی به حیات خود ادامه داده است که نشان از درستی و توان خود دارد و از فضای منحصر به فرد خود سخن گفته که با هیچ سبک و فضای دیگری اشتباه گرفته نمی‌شود.

در مقدمه از تاریخ شهرسازی این مرز و بوم سخن گفتیم که بسیار قدیمی‌تر از شهرسازی هیپوداموس در غرب و غیره است و شاید بتوان با توجه به دیرینگی شهرسازی در انواع اقلیم مختلف آن به دستاوردهای جدیدی در این حوزه نه تنها برای خود بلکه برای جهانیان نیز دست ‌یابیم، چرا که این میراث به خود ما تعلق ندارد، چرا که این دستاوردها دریغ است به گور سپرده شود و بی‌شک با حضور کارشناسان و محققین در حوزه‌های مرتبط شهرسازی و غیره، دولتی و خصوصی محقق می‌گردد.   

 

با توجه به اینکه در شهر تهران سه تا دیوارنگار داریم، تأثیر این دیوارنگارها را چطور می‌بینید؟ و آیا رسانه‌ای برای هنرمندان به حساب می‌آید؟

فرزاد جلیلیان_ این دیوارنگارها یقیناً تأثیر بسیار بالایی بر هویت شهری و نشاط مردم می‌تواند داشته باشد و امید است بتوان از پتانسیل آن‌ها جهت هر چه فرهنگی کردن فضای شهری با بهره گرفتن از آثار هنرمندان نام‌آور تجسمی استفاده کرد.

 

411420_869

 آینده شهرهای ایران را چگونه می‌بیند؟ و با توجه به اینکه شما کرمانشاهی هستید، خواهشمندیم در خصوص شهرهای زلزله‌زده سر پل ذهاب و قصر شیرین نیز صحبت کنید.

فرزاد جلیلیان_ اگر بتوان ارتباطی سازنده بین شهرداری، فرمانداری و راه و شهرسازی ایجاد کرد، در نتیجه ضوابط شهرسازی ارائه شده توسط شورای عالی معماری با این پیش فرض که کارشناسانه می‌باشد که قالباً چنین است، این ارتباط نتیجه بخش و کار گشا خواهد بود با این امید که موجب شکل‌گیری مدیریت واحد شهری در ایران باشیم که حلقه گمشده‌ای در این حوزه فرهنگی است. و یک نکته مهم، درآمد شهرداری‌ها به شدت محتاج به ماده 100 قانون شهرداری است که شاید بتوان به تلخی گفت پنجاه تا شصت درصد درآمد شهرداری‌ها را شامل می‌شود و این قانون در واقع فروش ضوابط شهرسازی است که بی‌تردید لطمه‌ای جبران ناپذیر به موضوع این مصاحبه می‌زند.

قسمت دوم سوال شما را که در خصوص شهرهای زلزله‌زده سر پل ذهاب و قصر شیرین فرمودید، متأسفانه این دو شهر یک بار بر اثر جنگ تخریب صد در صدی را تجربه کردند. ای کاش در اتفاق اول به جای در جاسازی و افزایش تراکم به مالکین بر روی همان بسترهای پیشین و در نتیجه افزایش مشکلات شهری و غیره، همان ویرانه‌ها  و نبود جمعیت را به صورت امتیاز نگاه می‌کردند و با بهره‌گیری از متخصصان، شاهد پیدایش شهرهایی سرشار از فرهنگ سرزمین‌مان که پاسخگوی نیازهای امروز مردمان شهری باشد ؛می‌شدیم که هدیه‌ای کم بها به سختی‌های آن‌ها بود.

این نگاه کیفیتی ساخت و سازهای فردی را نیز تحت تأثیر قرار می‌داد که حادثه دوم را نیز با کمترین بحران می‌گذراند و ای کاش بعد از زلزه نیز این نگاه در میان مسئولین مربوطه وجود داشت و حادثه جنگ را فراموش نمی‌کردند تا بحران‌ها را به موقعیت‌های بی‌‌مانند تبدیل کنیم. فرانک لوید رایت (Frank Lloyd Wright) می‌گوید که یک معمار خوب شرایط معمولی را به شرایط خوب تبدیل می‌کند،گویا ما باید بیاموزیم که شرایط بحرانی را به شرایط خارق‌العاده تبدیل کنیم تا بتوانیم تعادلی برقرار کنیم.

 

مجید اوجان