گروه تئاتر هنرآنلاین: پارسایی مهرماه سال گذشته موسیقی نمایش عاشورایی «علمدار» را با مشارکت مؤسسه خیریه خادمین علی ابن ابیطالب(ع) و بنیاد فرهنگی هنری رودکی در تالار وحدت به صحنه برد. «علمدار» شامل ۱۱ تابلو نمایشی با همراهی ارکستر سمفونیک تهران و گروه آوازی به رهبری بردیا کیارس و خوانندگی پوریا اخواص و جلوه‌های ویژه تصویری و حرکتی ساخته پوریا خادم بود. داریوش ارجمند، پرویز پرستویی، حسین پاکدل، مهدی سلطانی، فرهاد قائمیان و هادی حجازی‌فر از جمله بازیگرانی بودند که در طول اجرای این اثر، هر شب یکی از آنها وقایع را روایت می‌کرد.

پارسایی همچنین از ۱۲ دی و همزمان با اولین سالگرد شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی، مستند نمایش «سرباز» را به تهیه‌کنندگی بنیاد رودکی در تالار وحدت به صحنه برد. این اثر مبتنی بر سویه‌های زیستی و مقاومتی سردار سلیمانی به عنوان اسوه ملی مقاومت، از هفت اپیزود تشکیل شده بود که قطعه پایانی آن با عنوان «حالا که می‌روی» با صدای محمد معتمدی اجرا شد.

پارسایی در گفتگو با خبرنگار هنرآنلاین درباره شرایطی که بحران کرونا برای تئاتر ایجاد کرده گفت: کرونا نه تنها صحنه‌های تئاتر بلکه همه فعالیت‌های ممکن در عرصه‌های مختلف را به حال تعلیق درآورد و همه چیز را تحت‌الشعاع خودش قرار داد. البته بیماری کرونا بیماری بسیار خطرناک و ویروس مرگباری است و همه پروتکل‌ها و فعالیت‌های وزارت بهداشت برای پیشگیری و درمان و آگاهی مردم از این ویروس بسیار ستودنی است. فکر می‌کنم سال‌های سال باید از فداکاری و ازخودگذشتگی کادر درمان تشکر کنیم و برای آن‌ها آثاری را بسازیم.

وی افزود: در این وضعیت همه مردم به ویژه هنرمندان همزمان با همه محدودیت‌ها دست به خلاقیت زدند و به آرامی آنچه مسئولیت اجتماعی آن‌ها بود فراهم شد. در حوزه تئاتر نخست بحث تئاتر آنلاین و اجرا از طریق پلتفرم‌ها و انتشار تصاویر هنری مورد نظر قرار گرفت. به این ترتیب که دوستان هنرمند آثار قبلی خودشان را منتشر کردند تا در حوزه مسئولیتی خودشان سهمی داشته باشند. آرام آرام بحث شیوه‌نامه‌ها، فاصله‌گذاری و محدودیت‌ها پیش آمد. همه ما برای یک سال کاری خودمان برنامه‌ریزی داریم و گفت‌وگو می‌کنیم. چه بسا ارتزاق بسیاری از هنرمندان تئاتر از طریق این فعالیت شکل می‌گیرد. 

کارگردان نمایش «علمدار» در ادامه درباره اینکه چطور خطر اجرای نمایش در شرایط همه‌گیری بحران کرونا را پذیرفته است، بیان کرد: جدا از آسیب‌های روحی و روانی این خانه‌نشینی و انفعال به واسطه مساله کرونا، طبیعی است که ما به نوعی مساله اقتصادی هم داریم. بین وزارت بهداشت و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یک تفاهمنامه امضا شد که اجازه داد ما با محدودیت بتوانیم کار خودمان را آغاز کنیم. طبیعتاً شما وقتی دچار محدودیت می‌شوید و نمی‌توانید از تمام ظرفیت سالن استفاده کنید، به لحاظ اقتصادی توجیه نخواهد داشت، چون شما هزینه خواهید کرد ولی فقط از ۵۰ درصد بازگشت اقتصادی برخوردارید. با این حال بچه‌ها این خطر را به جان خریدند. البته دستگاه‌ها و نهادهایی بودند که همراه شدند و به نوعی یارانه به ما پرداخت کردند.

پارسایی در ادامه گفت: در نمایش «علمدار» هنرمندان کاملاً افتخاری با هدف فرهنگی و خیریه کار را پیش بردند که در رأس آن‌ها آقای پرویز پرستویی و موسسه خیریه خادمین علی بن ابی‌طالب به مدیریت جهان‌پهلوان رسول خادم قرار داشتند. تمام عوامل بدون اینکه ریالی دریافت کنند در یک کار خیریه شرکت کردند و تمام عواید آن از طریق موسسه خیریه خادمین علی بن ابی‌طالب به مناطق کم‌برخوردار و روستاهای محروم در استان سیستان و بلوچستان رفت که گزارش‌های تصویری آن نیز منتشر شد.

وی ادامه داد: در نمایش «سرباز» نیز همین اتفاق افتاد. «سرباز» هم یک ادای دین به یک قهرمان ملی بود و همه دوستان بدون هیچ چشمداشتی به میدان آمدند و از طرفی از آن‌ها تقدیر شد. در هر دو سو هم مشارکت هنرمندان بود هم مشارکت دستگاه‌های فرهنگی. در هر دو اثر می‌توان کمک بنیاد رودکی و شخص آقای مهدی افضلی را در نظر گرفت. در نتیجه برای نمایش «سرباز» مرکز هنرهای نمایشی همسو شد و این اثر روی صحنه رفت.

این کارگردان تئاتر در ادامه بیان کرد: ما همه پذیرفتیم که در سختی‌ها کنار همدیگر باشیم. در دوران دفاع مقدس سختی‌ها را پشت سر گذاشتیم. جلوتر که آمدیم حوادث طبیعی مانند سیل و زلزله را داشتیم و در آخر کرونا یک‌بار دیگر ما را در مرحله آزمون و خطا قرار داد. خوشبختانه مردم در این دوران همدل بودند و نمایش‌ها روی صحنه آمدند و کروناهراسی در سالن‌های سربسته فروریخت. نکته اساسی اینجاست که بسیاری از هنرمندان تلاش داشتند اجرا بروند ولی با محدودیت روبرو بودند و وقتی اجرا رفتند با صندلی‌های خالی مواجه شدند. با این حال اجرای خودشان را ادامه دادند و این اعتماد به وجود آمد که پروتکل‌ها رعایت می‌شود.

پارسایی افزود: به لطف و مدد هنرمندان و همسویی و همراهی بنیاد رودکی، مرکز هنرهای نمایشی و چند نهاد فرهنگی دیگر توانستیم اجرای نمایش‌ها را از سر بگیریم. در نمایش «علمدار» و «سرباز» هنرمندان بزرگی مشارکت کردند. این جمله که خانواده تئاتر عاشقانه کار می‌کند، درست است. آنها با همه مشکلات باز هم خطر را به جان می‌خرند و روی صحنه می‌روند. ممکن است فردا یک ویروس دیگری بخواهد ما را محدود کند ولی ما نمی‌توانیم دست نگه داریم و زندگی نکنیم و باید با رعایت قوانین و مقررات به زیست خودمان ادامه بدهیم.

کارگردان نمایش «سرباز» درباره روند کاری خود توضیح داد: سال ۱۳۹۹ توفیق پیدا کردم که یک خانه‌تکانی کنم و بار دیگر تعقلات حرفه‌ای خودم را با موضوع‌ها و مضامین درخور و نابی که همواره با آن خو گرفته بودم به صحنه بیاورم. چه بسا این شرایط کرونا خیلی از ما را در مکث و سکون به تفکر و آرامش دعوت کرد و ما دوباره فرصت پیدا کردیم دور از هیاهوی کاری و شخصی بار دیگر خودمان را مرور کنیم و هر آنچه زیبنده و شایسته مخاطب خوب ایرانی است بار دیگر با نیازهای فرهنگی و فکری بتوانیم یک ایمان مشترک را مبتنی بر داشته‌ها و ارزش‌های فرهنگی خودمان روی صحنه بیاوریم.

وی همچنین درباره فراز و فرود کارنامه کاری خود در چند سال اخیر گفت: خودم را در عرصه هنرهای نمایشی کمترین می‌دانم و همچنان هنرجوی این عرصه هستم و تا پای مرگ خواهم آموخت و سعی می‌کنم آنچه می‌آموزم بر اساس تجربه و ضرورت‌های فرهنگی روی صحنه بیاورم. هر از گاهی تجربیاتی را انجام می‌دهم که به تصور خودم آن را یک خلأ یا حلقه مفقوده‌ای در نوع مفاهیم و مضامین و شاید نیازهای مخاطب بدانم. در طی این سه دهه آثاری را روی صحنه برده‌ام که تم‌های متفاوت داشته‌اند. در این مسیر تجربه می‌کنم، می‌آموزم و کارم را پیش می‌برم. نمایش‌های «علمدار» و «سرباز» از آن جنس کارهایی بود که به نوعی می‌شود گفت من احساس می‌کردم طلبیده شده‌ام.

پارسایی درباره روند تحقیقات برای تولید نمایش «سرباز» که به نحوی به زندگی سردار سلیمانی می‌پردازد، بیان کرد: من هم مثل میلیون‌ها انسان در ۱۳ دی سال ۱۳۹۸ همزمان با خبر شهادت سردار سلیمانی در بهت فرورفتم و شاید تا ماه‌ها نمی‌توانستم این مساله را بپذیرم. یک دینی بر گردن خودم احساس می‌کردم ولی نمی‌خواستم عجله کنم. دوست داشتم اگر کاری می‌کنم حداقل در شأن و اندازه یک قهرمان ملی باشد. یک انسان بزرگ حماسه‌آفرین که خودش را سرباز خطاب می‌کند و حاضر نیست روی مزار او چیز دیگری نوشته شود. سردار سلیمانی خودش را همراه مردم می‌دانست.

این کارگردان ادامه داد: ایشان در موضوع‌های حیاتی سهم داشتند و بی‌جهت سردار دل‌ها نامیده نشده است. به هر ترتیب شهادت ایشان به قدری روی من تأثیر گذاشت که تحقیقاتم را از بهمن ۹۸ آغاز کردم و این روند تا مرداد ۹۹ به طول انجامید. گفت‌وگو با نزدیکان سردار سلیمانی سوژه و دستمایه نگارش من بود که بتوانم این اثر را نزدیک به واقعیت بنویسم و اگر قرار است آن را تبدیل به یک درام نمایشی کنم و مستندگونه به آن بپردازم عاری از گزافه‌گویی‌ها و قهرمان‌سازی‌های مرسوم باشد.

پارسایی در پایان گفت: این رویه از آن جهت بود که احساس می‌کردم خود سوژه نمی‌طلبد که بخواهم درباره آن اغراق کنم. سردار سلیمانی بی‌آن‌که خودش بخواهد قهرمان میلیون‌ها انسان شد. سعی کردم مقاطعی از زندگی ایشان را در نمایش «سرباز» روایت کنم و به مسئولیت‌پذیری و احوال شخصی ایشان بپردازیم. سعی کردم این‌ها را بدون توالی تاریخی در قالب یک مستند به نمایش دربیاورم تا مخاطب با یک دریافت جدید مواجه شود. ما سه چهار ماه تمرین کردیم و بارها متن و بازیگران تغییر کردند.