سرویس تئاتر هنرآنلاین: نمایش "سرآشپز پیشنهاد می‌کند" به نویسندگی رضا شفیعیان و کارگردانی شهاب‌الدین حسین‌پور روز شنبه 7 بهمن ماه در بخش مسابقه تئاتر ایران- الف سی و ششمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر ساعت 16 و 19 در تماشاخانه سنگلج به روی صحنه خواهد رفت. این اثر نمایشی یک کمدی تراژدی برگرفته از داستان معروف شاهنامه یعنی ضحاک، است که داستانی حماسی به‌ گونه‌ای کمدی و به سبک نمایش‌های آئینی- سنتی ایران دارد و محمدامیر یاراحمدی این نمایش را دراماتورژی کرده است.

شهاب‌الدین حسین‌پور در گفت‌وگو با هنرآنلاین درباره روند شکل‌گیری نمایش "سرآشپز پیشنهاد می‌کند" گفت: این نمایش از یک پروژه دانشجویی در سال 88 شکل گرفت که من آن را در چند جشنواره از جمله جشنواره‌های مختلف آیینی-سنتی، جشنواره تئاتر دانشگاهی و جشنواره ملی جوان ایرانی اجرا کردم و در آن جشنواره‌ها برگزیده هم شد. بعد از آن در سال 89 با سفارش زنده‌یاد حمید سمندریان و با حمایت آقای اتابک نادری (مدیر وقت تماشاخانه سنگلج) این نمایش را در سنگلج اجرا کردم. خوشبختانه این نمایش به شکل عجیب و غریبی پرفروش شد، به طوری‌که در جشن 45 سالگی تماشاخانه سنگلج از ما دعوت کردند و بعد از آن نیز دوباره به آن تماشاخانه دعوت شدیم و با یک سری تغییرات در گروه بازیگران، نمایش "سرآشپز پیشنهاد می‌کند" را اجرا کردیم.

وی درباره لزوم دراماتورژی این نمایش خاطرنشان کرد: در نخستین جلسه دورخوانی نمایش پیش از اجرای عمومی آن، از آقای محمدامیر یاراحمدی به منظور مشاوره دعوت کردم تا در تمرین ما حضور داشته باشد. او در آن جلسه چند سوال کلیدی از نمایشنامه مطرح کرد که سوال‌های ایشان مربوط به سر و سامان ندادن به کاراکترها، نداشتن جمع‌بندی مناسب و همچنین درباره سیر تاریخی قصه ضحاک بود. من گفتم که تماشاگر به این مسائل توجه نمی‌کند اما آقای یاراحمدی گفت اکنون که بعد از چند سال می‌خواهی این نمایش را در تهران اجرا کنی، کاری کن که منتقدین هم به اجرایت ایرادی نگیرند و هیچ نقصی در بحث هنری و علمی نمایشنامه باقی نماند.

این کارگردان تئاتر در ادامه اضافه کرد: در نتیجه قرار بر این شد که آقای شفیعیان متن را بازنویسی کند اما چون ایشان وقت این کار را نداشت، آقای یاراحمدی قبول زحمت کرد و روی جزئیاتی که مطرح کرده بود، 10، 12 روز کار کرد و بعد از آن گفت که قلم این متن دو دست شده است، من یک ادبیات دارم و نویسنده اصلی نمایشنامه ادبیاتی دیگر. به همین خاطر آقای یاراحمدی قسمت‌های دیگری از متن را هم تغییر داد که در نتیجه 90 درصد دیالوگ‌ها تغییر کرد. قصه همچنان متعلق به آقای شفیعیان بود اما دیالوگ‌نویسی آن را آقای یاراحمدی انجام داد و چند صحنه هم به نمایش اضافه شد و در نهایت نمایش از 75 دقیقه، به 90 دقیقه رسید. در نهایت از نظر من و اکثر هنرمندان صاحب نظری که این نمایش را دیده‌اند، متن بازنویسی شده توسط آقای یاراحمدی بسیار تاثیرگذارتر از نمایشنامه اولیه است.

وی ضمن اشاره به اینکه این متن فقط در 20 روز بازنویسی شد و 90 درصد دیالوگ‌های آن تغییر کرد، یادآور شد: تفاوت اجرای فعلی "سرآشپز پیشنهاد می‌کند" با اجراهای قبلی در روایت قصه‌گوی ایرانی آن است که در اجرای جدید آن را بهتر نشان داده‌ام. شاید این روایت قصه‌گوی ایرانی در اجراهای قبلی تا به این اندازه پررنگ نبود.

حسین‌پور 99 درصد دیالوگ‌ها را متعلق به متن عنوان کرد و اظهار داشت: قرارمان بر این بود که بازیگران هیچ بداهه‌ای نداشته باشند. آن یک درصد بداهه‌ای هم که وجود دارد برای تمرینات است. برای من خیلی مهم بود تا این نمایش آیینی-سنتی که موزیکال و کمدی است، به سمت تئاتر آزاد نرود. داستان این نمایش یکی از غم‌انگیزترین قصه‌هایی است که من کار کرده‌ام اما به هر حال بخش‌های کمدی خودش را هم دارد و طبیعتاً مخاطب در حین تماشای نمایش می‌خندد. با این حال اصلاً دوست نداشتم که بازیگر با تشویق و دست زدن تماشاگر، مثل تئاتر آزاد شروع به استفاده از الفاظی کند که نمایش از نظم و خط‌کشی خودش خارج شود. خیلی روی اجرای بازیگران دقت کردم چون ما کارمان را در یک استیصال زمانی آماده کردیم و برای همین من حتی در حین اجرای بچه‌ها هم به آن‌ها اشاره می‌کردم که چه چیزهایی را چگونه بگویند و چه مواردی را حذف کنند. 

وی با بیان اینکه ممکن است که در کارهای من به یک سری مباحث اجتماعی، سیاسی و اقتصادی پرداخته شود، اما هیچ‌وقت به این فکر نکرده‌ام که نمایشی را به روی صحنه ببرم که این مسائل را نقد کند، عنوان کرد: سعی می‌کنم که بر اساس دغدغه‌های جامعه و آسیب‌های اجتماعی امروز، در نمایشنامه‌هایم حرفی برای گفتن داشته باشم. خیلی از نمایشنامه‌ها نقد اجتماعی دارند اما نقدشان مناسب جامعه امروز نیست. استاد سمندریان، می‌گفت که همیشه بر اساس دغدغه‌های امروزتان کار کنید. شما اگر سه سال نمایشی را به روی صحنه نبرید، خیلی بهتر از این است که هر سال کار کنید و در مخاطب ایجاد اندیشه نکنید. اگر این اتفاق بیفتد، شما بازی را باخته‌اید. من در تمام نمایشنامه‌هایی که از دوره هنرجویی تا الان به روی صحنه برده‌ام، تاکنون اثری را اجرا نکرده‌ام که در آن اعتراض و نقدی وجود نداشته باشد.

کارگردان نمایش "طپانچه خانم" در خصوص شیوه روایی و اجرایی نمایش "سرآشپز پیشنهاد می‌کند" توضیح داد و گفت: می‌بینم که در تئاتر امروز، برخی از آیین‌ها و شیوه‌های نمایش ایرانی همچون نقالی، پرده‌خوانی، سیاه‌بازی، سایه‌بازی، تخت حوضی، ضربی‌خوانی و... در حال فراموشی است. خیلی‌ها یک روز به عشق این نمایش‌ها هنرمند شدند. حداقل 60 سال مردم درگیر این آیین‌ها بوده‌اند اما امروز همه به سراغ مدرن و پست مدرن می‌روند و دیگر کسی به این آیین‌ها که تئاتر ملی ما را شکل می‌دهند، توجهی ندارد.

وی در ادامه صحبت‌هایش افزود: به نظرم به عنوان یک شاگرد، بد نیست که این آیین‌ها و شیوه‌های نمایشی را یادآوری کنم. ادعایی هم در این مورد ندارم و قصدم بیشتر یادآوری آیین‌ها بود. در شیوه کارگردانی نمایش "سرآشپز پیشنهاد می‌کند"، سعی کردم که آیین‌های نمایشی ایران را با موسیقی و همچنین با برخی از رفتارها و حرکات تئاتر مشرق‌ زمین و به خصوص تئاتر کابوکی ژاپن ترکیب کنم. نمی‌دانم که چقدر در کارم موفق بودم اما می‌دانم که شاید تماشاگر ده‌ها نمایش بهتر از این آیین‌ها را دیده باشد اما نمایشی که همه این آیین‌ها را یک‌جا در یک ظرف ریخته باشد، برایش تازگی دارد. این واکنش را از سمت مخاطب هم گرفتم و آن‌ها خودشان هم اذعان داشتند که نمونه چنین نمایشی را ندیده بودند و نمی‌دانستند که این‌گونه هم می‌شود، اجرا کرد.

شهاب‌الدین حسین‌پور درباره استفاده از زن‌پوش در این اثر نمایشی عنوان کرد: من در نمایش "سرآشپز پیشنهاد می‌کند"، شخصیت‌های نمایش را به تعداد بازیگرها نداشتم؛ چون برخی از بازیگرها چند نقش را بازی می‌کنند. نمایش ما یک نمایش مدرن است ولی ما هرگز نشانه‌های آیینی-سنتی را از آن دور نکرده‌ایم. آقای سمندریان همیشه می‌گفت که شما نمی‌توانید هر کار عجیبی را در نمایش‌‌تان انجام دهید و بعد بگویید که مدرن عمل کرده‌اید، بلکه باید بر اساس یک قالب و محتوای درست، نگاه مدرن داشته باشید. در این نمایش از زن‌پوشی استفاده کرده‌ام که جزئی از نمایش‌های ایرانی است اما متأسفانه به خاطر آموزش غلطی که داده شده، خیلی‌ها درک درستی از آن ندارند. ما نمی‌توانیم بگوییم که نمایش سنتی- آیینی کار کرده‌ایم اما اگر نشانه‌های چنین نمایشی را از آن بگیریم، مثل آش شله قلمکار می‌شود.

وی در پایان گفت: کاراکتر نمایش ایرانی یک جایی باید برقصد، یک جایی باید نفهمد، یک جایی باید سخیف باشد. این‌ها را نمی‌شود از نمایش ایرانی گرفت. ما در این نمایش اگر می‌خواستیم سیاه‌بازی اجرا کنیم، کاراکتر ضحاک چون پادشاه ظالمی است، سیاه می‌شد. به همین خاطر ظلم ضحاک برای‌مان اولویت نداشت و تعمداً سخیف بودن و حماقتش را بیشتر نشان دادیم. ضحاک پادشاهی است که صبح تا شب تاب‌بازی می‌کند و مملکت هم همینطور روی هوا اداره می‌شود. او اشتباهی انتخاب شده و نمی‌خواسته این‌گونه باشد. در نمایش هم دیالوگی‌ست که می‌گوید؛ تو بهتر است در آن دشت نیزه‌وران می‌ماندی. تو بر تختی نشسته‌ای که نباید می‌نشستی. تو باید بروی شترسواری و کارهای با مزه کنی. ضحاک نمایش ما نمونه یک حکمران اشتباهی است.