به گزارش هنرآنلاین، اولین نشست تخصصی روز پنجم چهل‌ودومین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران با عنوان «نقش گفتمان فلسفی در شکل‌گیری جهان صوتیِ فیلم» با سخنرانی مسعود سخاوت دوست آهنگساز و با اجرای وحید رونقی مجری و فیلمساز، ظهر روز پنجشنبه، ۱ آبان ۱۴۰۴ در پردیس سینمایی ایران‌مال برگزار شد.

وحید رونقی در ابتدای نشست، در توصیف مسعود سخاوت دوست سخنران نشست «نقش گفتمان فلسفی در شکل‌گیری جهان صوتیِ فیلم» گفت: اینجا قرار است راجع به موسیقی و جذابیت‌های موسیقیِ فیلم سخن بگوییم. مسعود سخاوت دوست را که حتما می‌شناسید، سازنده نواهای دلنشینی است. آهنگسازان معمولا می‌توانند ناامیدی و کسالت را به امید تبدیل کنند یا بالعکس و به این مفهوم، آدم‌های معجزه‌گری هستند. لازم به ذکر است که آقای سخاوت دوست نقش پررنگی هم در این دوره جشنواره دارد و آرم استیشن رویداد را که در این روزها ملاحظه کردید، این هنرمند سازنده موسیقی آن هستند.

مسعود سخاوت دوست با طفره رفتن از تعریف موسیقی، راجع به ادعا نداشتن موسیقی در حوزه انتقال مفاهیم عنوان کرد: موسیقی قابلیت انتقال مفاهیم را نه دارد و نه ادعایی دراین باره دارد. موسیقی ادعایی ندارد که می‌تواند بگوید آب را بیاور یا در را ببند چون دایره مشترک واژگان در موسیقی وجود ندارد‌. این درست است. اگر فکر کردید من موسیقی را تعریف می‌کنم، سخت در اشتباهید. کسانی که در ذهن خودشان، موسیقی را تعریف کرده‌اند که آن را بلدند و از موضع شان کوتاه نمی‌آیند. آنها که نمی‌دانند هم در همین وضعیت بلاتکلیف رها می‌شوند. فقط یک راهنمایی ریز به دوستان می‌کنم تا به سراغ موسیقیِ فیلم با آن کسره معروف برویم.

او افزود: ما قطعه‌ای به نام «سکوت» اثر جان کِیج به مدت زمان ۴:۳۳ داریم و برای دیدن آن، من به همراه حدود ۴۰۰ نفر دیگر هزینه بلیط ۱۴ یورویی داده بودیم. نوازندگان به شکل ارکستر مجلسی نشسته بودند و نُت هم جلوی آنها بود. این قطعه ثبت‌شده است و کسانی که کنکور هنر دادند، می‌دانند که وجود دارد و دنیا هم روی آن مانور داده است. در این ۴:۳۳ ثانیه سکوت، نوازنده‌ها آرشه در دست می‌نشینند و تمام که می‌شود، همه با هم برگه نُت را ورق می‌زنند. اگر ارکستر بزرگ باشد، یک رهبر با چوب ایستاده است. قطعه که تمام می‌شود، چوب را پایین می‌آورد و رو به تماشاگران تعظیم می‌کند. این یک قطعه موسیقی است که ساعت‌ها می‌توانیم درباره آن صحبت کنیم. اگر بگویید تعریف شما از موسیقی، این قطعه، صدای باران، گروه‌های موسیقی مِتال و استاد شجریان را در بر می‌گیرد پس تعریف جامعی است. اگر این تعریف، این بخش‌های مختلف را که گفتم، شامل نشود، تعریف جامعی نیست بنابراین من در اینجا، موسیقی را تعریف نخواهم کرد.

این آهنگساز راجع به بزرگترین بحران گفتمانی بین کارگردان و آهنگساز در حین ساخت موسیقی اثر خاطرنشان کرد: با فرض اینکه کارگردان و آهنگساز نسبت به موسیقی، کارکرد و گستره آن تفاهم داشته باشند، حالا، وقت وقوع بزرگترین بحران گفتمانی شروع می‌شود. به نظر من، در میان گروه‌های سینمایی و در حوزه پست پروداکشن، پرچالش ترین همکاری با بخش موسیقی است. وقتی کارگردان، یک طراحی صحنه را نمی‌پذیرد، طراح صحنه با راحتی یا ناراحتی می‌تواند آن را تغییر دهد. درباره تدوین هم همین است و تدوینگر می‌گوید دراماتورژی اثر با کارگردان است پس لازم به تغییر است. در پشت صحنه هم همین شکلی است. اگر همین حرف را به یک آهنگساز بزنید، ممکن است اخم او در هم برود چون کارگردان، علی‌القاعده ارکستراسیون و غیره را نمی‌شناسد و آهنگساز، درس آن را خوانده است. بعضی آهنگسازان در مقابل این حرف، به صورت‌های مختلف جبهه می‌گیرند اما من طور دیگری فکر می‌کنم و من می‌گویم که مهم نیست طرف هیچی از موسیقی نمی‌داند بلکه به آن گفتمان فکر می‌کنم‌. می‌گویم بگذار ببینم آن شخص با این الفاظ و ترمینولوژی نه چندان تخصصی چه می‌خواهد و من در اینجا، خودم را در مقام روانکاو می‌بینم. چرا موزیسین‌ها در مقابل اعمال این تغییرات جبهه می‌گیرند؟ آیا آهنگسازان، متوجه اهمیت کسره «موسیقیِ فیلم» نیستند؟ این کسره موجب می‌شود که آهنگساز انعطاف به خرج دهد و گفتگو کند. فرق موسیقی با موسیقیِ فیلم در همین کسره روانشناختی است.

مسعود سخاوت دوست در سخنان پایانی، راجع به ضرورت اعمال تغییرات مد نظر کارگردان در حوزه آهنگسازی، با صراحت از اشتباه نکردن کارگردان سخن گفت: کارگردان، اشتباه نمی‌کند! شاید جمله عجیبی باشد اما اینطور نیست و بیشتر توضیح خواهم داد. کارگردان، هیچوقت در زمینه حس خودش نسبت به موسیقی اشتباه نمی‌کند. مثلا شما دارید درد می‌کشید و من هر چقدر نگاه می‌کنم، دردی در شما نمی‌بینم. نمی‌توان گفت آن شخص دارد اشتباه می‌کند چون آن حسی که آن شخص در آن لحظه دارد، همان درد کشیدن است. واقعیت این است که احساسات و انتزاع در ساحت حس کردن اشتباه نمی‌کنند. یعنی وقتی کارگردان، یک نوع موسیقی را نمی‌پسندد، نمی‌توان به او گفت که از لحاظ فنی، من اینها را می‌گویم که تو آن موسیقی را دوستش داشته باشی. نمی‌توان چنین مسئله‌ای را به لحاظ فنی فهماند چون در ساحت احساس داریم صحبت می‌کنیم. احساس به چه مربوط است؟ به روان و اگر آهنگساز، بخواهد با کارگردان ارتباط و گفتمان برای خلق جهان صوتی او برقرار کند، اولین و آخرین چیز مورد نیاز او، احساس و ایجاد یک گفتمان روانشناختی است.

چهل‌ودومین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران به دبیری بهروز شعیبی از ۲۷ مهر تا ۲ آبان ۱۴۰۴ در پردیس سینمایی ایران‌مال در حال برگزاری است.

انتهای پیام