سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: ریچارد براتیگان نویسنده و شاعر آوانگارد آمریکایی در 49 سالگی با زندگی وداع کرد: در سال 1984. از او به عنوان یکی از مهمترین نویسندگان و شاعران پیشرو نیمه دوم قرن بیستم یاد می‌شود. نویسنده‌ای که گس از مرگش  ۹ رمان، یک مجموعه داستان و چندین دفتر شعر باقی گذاشت.

ریچارد در ۲۹ ژانویه ۱۹۳۵ در تاکوما واشنگتن به دنیا آمد. از دوران کودکی او اطلاعات زیادی در دست‌رس نیست اما ظاهرا دوران کودکی سختی را پشت سر گذشته است. پدرش پیش از به دنیا آمدن او، خانواده را ترک کرد و پس از آن که خبر درگذشت او را خواند، تازه متوجه شد پسری به نام ریچارد داشته‌است. خواهرش باربارا در باره  دوران کودکی او می‌گوید: "او شب‌ها را به نوشتن می‌گذراند و تمام روز را می‌خوابید. اطرافیان خیلی اذیتش می‌کردند و سر به سرش می‌گذاشتند. آن‌ها هیچ‌وقت نفهمیدند که نوشته‌های او چه‌قدر برایش مهم هستند."

در بیست سالگی شیشه پاسگاه پلیس را با سنگ شکست و یک هفته در زندان گذراند و بعد به بیمارستان دولتی آرگون تحویل داده شد. به تشخیص پزشکان به دلیل ابتلا به جنون جوانی پارانوئیدی در بیمارستان تحت شوک درمانی و مراقبت ویژه قرار گرفت. پس از مرخص شدن از بیمارستان به سان‌فرانسیسکو رفت.

در ۱۹۵۶ سالی که براتیگان ۲۱ ساله به سانفرانسیسکو رفت دوران اوج جنبش بیت بود و نویسندگان و شاعران سرشناس این جنبش در این شهر فراوان یافت می‌شدند. افرادی مانند: جک کرواک، آلن گینزبرگ، رابرت کریلی، میکل میک‌کلور، فیلیپ والن، گری اشنایدرو.. او تحت تأثیر جنبش بیت قرار گرفت؛ و نخستین مجموعه شعرش را در بیست و یک سالگی منتشر کرد و سال بعد در بیست و دو سالگی با ویرجینیا دیون آدلر ازدواج کرده، سه سال بعد در ۲۵ مارس ۱۹۶۰ دخترش ایانت به دنیا آمد. تابستان سال بعد برای براتیگان نقطه عطف محسوب می‌شود. در تابستان ۱۹۶۱ به هم‌راه همسر و کودک خردسالش به آیداهو رفت و زندگی در چادر کنار رودخانه‌های پر از قزل‌آلای آن‌جا را تجربه کرد و رمان "صید قزل‌آلا در آمریکا" را نوشت. این رمان شش سال بعد در ۱۹۶۷ منتشر شد و براتیگان را که در فقر مطلق بسر می‌برد و حتی در تأمین غذای روزانه دچار مشکل بود از نظر مالی نجات داد.

قبل از "صید قزل‌آلا در آمریکا" براتیگان چند مجموعه شعر منتشر کرد که یا به رایگان توزیع شد یا خود براتیگان در خیابان به فروش نسخه‌های آن‌ها می‌پرداخت. رمان ژنرال متفقین، اهل بیگ‌سور هر چند دومین رمان او محسوب می‌شود اما اولین رمان منتشر شده‌ای اوست. این رمان در سال ۱۹۶۴ منتشر شد و تنها ۷۴۳ نسخه از آن فروش رفت.

پس از موفقیت "صید قزل‌آلا در آمریکا" براتیگان دیگر هر کتابی می‌توانست منتشر کند و چنین هم کرد. او حتی کتابی منتشر کرد با نام لطفاً این کتاب را بکارید که شامل هشت شعر بود و به هم‌راه هر شعر بسته‌ای بذر، بسته‌های باز نشده این مجموعه الان نزد مجموعه‌دارن (کلکسیونرها) چندین هزار دلار خرید و فروش می‌شود.

براتیگان به سفارش جان لنون و پل مک‌کارتنی، دوستان‌اش در گروه بیتلز، چند شعر و بخش‌هایی از رمان‌هایش را در نوار کاستی با عنوان گوش دادن به ریچارد براتیگان خواند و منتشر کرد. این نوار که هم‌زمان با مجموعه شعر کاشتنی براتیگان منتشر شده بود نیز حاوی ابتکارهای جالبی بود. مثلا شعری به نام عاشقانه با هجده لحن مختلف توسط افراد مختلف از جمله خود براتیگان و دخترش لانته خوانده شد.

در ۱۹۷۰ پس از سیزده سال زندگی زناشویی پرفراز و نشیب از همسرش ویرجینیا جدا شد و دو سال بعد به پاین‌کریک مونتانا رفت و تا هشت سال پس از آن در مجامع ظاهر نشد و حاضر به ایراد سخنرانی یا انجام مصاحبه نبود.

در ۱۲ مه ۱۹۷۶ برای اولین بار به ژاپن رفت. از کودکی با ژاپنی‌ها بر سر بمباران بندر پرل هاربر مشکل داشت. عموی‌اش در آن حادثه ترکش خورد بود و هر چند یک سال بعد بر اثر حادثه‌ای از بلندی سقوط کرد و مرده بود، اما ریچارد هفت ساله مرگ عمو را به حساب ژاپنی‌ها نوشته بود و از آنان متنفر بود. سفر به ژاپن دیگاه‌اش نسبت به ژاپنی‌ها را تغییر داد و شیقته فرهنگ ژاپنی شد تا آنجا که بارها به ژاپن سفر کرد و وطن‌اش را سانفرانسیسکو، مونتانا و توکیو می‌دانست. او حتی با آکیکو که ژاپنی بود ازدواج کرد و این ازدواج دو سال دوام یافت.

براتیگان نویسنده‌ای خاصی بود و تعلق‌اش به سبک یا جریان ادبی ویژه دشوار می‌نماید. "زیبایی‌شناسی او ترکیبی از دستاوردهای سورئالیسم فرانسوی و تفکر ضدبورژوازی است که جان مایه آثار هنری معاصرش را شکل داده و در عین حال در تضاد کامل با پدرسالاری قرار می‌گیرد."

علیرضا طاهری عراقی مترجم مجموعه داستان اتوبوس پیر در یادداشت مترجم می‌نویسد: "توصیف آثار براتیگان کار ساده‌ای نیست. هیچ سبک و مکتب ادبی و سنت تاریخی را نمی‌توان زادگاه یا مبنای شیوه خاص نویسندگی و شاعری او دانست. در مورد آثار نثرش حتی این مشکل وجود دارد که آیا آن‌ها را باید در کدام گونه ادبی جای داد؟ آیا رمان‌هایش را واقعاً می‌توان رمان نامید؟ آیا اصلاً در حوزه ادبیات داستانی قرار می‌گیرد؟ شاید ساده‌تر این باشد که آن را سبک براتیگانی بخوانیم و بس. به هر حال به نظر می‌رسد که آثار براتیگان هم مثل خودش یتیم‌اند."

نقاط اوج داستان‌های براتیگان یکدست نیست و از این نظر به کنکاش بیشتری برای درک بهتر این آثار نیاز است. در رمان صید قزل آلا در آمریکا و نیز دیگر آثار براتیگان از جمله در مجموعه اشعار او تمایل درونی نویسنده به خودکشی منعکس شده است. آثار براتیگان از این نظر شباهت به آثار ویرجینیا وولف و ولادیمیر مایاکوفسکی دارد و خواسته‌های درونی نویسنده به خوبی از آنها مشخص است. به این دلیل خواننده آثار براتیگان خود را خارج از فضای آنها حس نمی‌کند چون براتیگان نویسنده‌ای است که با چیره‌دستی و مهارت لازم از آثار خود برای ارتباط مستقیم با خواننده استفاده کرده است. شعر براتیگان را باید نمونه کاملی از شعر زمینی دانست. شعری که بدون تحمیل تئوری‌ها و فلسفه‌های ادبی مخاطبش را نرم و آرام تا پایان با خود شریک و همراه می‌کند. شعر براتیگان مانند داستان‌هایش هیچ پیش داوری را برنمی‌تابد.

زندگی و مرگ او مانند آثارش بسیار پرفراز و نشیب و متفاوت و غیرمنتظره بود. او در فصل شکار همیشه به مونتانا می‌رفت و با دوستان‌اش به شکار می‌پرداخت هر چند او هیچ‌وقت نمی‌توانست به موجود زنده‌ای شلیک کند و بیشتر ادای شکارچیان را درمی‌آورد. در فصل شکار ۱۹۸۴، براتیگان به مونتانا نرفت. دوستان‌اش نگران شدند. امکان تماس با او وجود نداشت به همین دلیل پلیس شهر بولیناس در شمال کالیفرنیا که محل زندگی براتیگان بود را خبر کردند. در ۲۵ اکتبر ۱۹۸۴ پلیس در خانه براتیگان را شکست و یک بطری مشروب و یک تفنگ کالیبر ۴۴ کنار جسدش پیدا کرد. بنابر اظهار نظر پزشکی قانونی: او "ایستاده رو به دریا پشت پنجره" به شقیقه‌اش شلیک کرده است.

آخرین کتابی که از او در  ایران منتشر شده است اثر معروفش "لطفا این کتاب را بکارید" است که ترجمه مهدی نوید و لیلا صمدی  آن را برگردانده‌اند.  این کتاب در دهه 60 میلادی منتشر شد و به دلیل شکل عجیب و شعرهای بدیعش سر زبان‌ها افتاد. پیشتر شعرهای این کتاب به ترجمان محسن بوالحسنی و سینا کمال‌آبادی منتشر شده بود.

شعری از این مجموعه  بخوانیم:

حفره‌ی ستاره

این جا نشسته‌ام

بر انتهای فوق‌العاده‌ی

یک ستاره

به تماشای نور

که خود را به سوی من می‌ریزد

نور می‌ریزد

خود را در

حفره‌ای کوچک

در آسمان.

زیاد خوشحال نیستم.

ولی می‌توانم ببینم

دورها اشیا چه‌طورند.

"بارش کلاه مکزیکی" به ترجمه فرید قدمی، "صید قزل‌آلا در آمریکا"، "در رویای بابل" با ترجمه پیام یزدانجو،"در قند هندوانه"، ترجمه مهدی نوید،"اتوبوس پیر و چند داستان دیگر" ترجمه علیرضا طاهری عراقی، ترجمه دیگر از "صید قزل‌آلا در آمریکا"، به قلم هوشیار انصاری‌فرد، "پس باد همه چیز را با خود نخواهد برد"، ترجمه حسین نوش‌آذر، "کلاه کافکا" ترجمه، علیرضا بهنام، " دری لولا شده به فراموشی" با ترجمه یگانه وصالی، "خانه‌ای جدید در آمریکا" با ترجمه محسن بوالحسنی و سینا کمال‌آبادی از دیگر  آثار این نویسنده و شاعر مطرح آمریکایی است که به فارسی برگردانده شده است.