گروه سینمای هنرآنلاین: «دست ناپیدا» فیلم راه‌‌یافته به چهل‌ودومین جشنواره فیلم فجر است. این فیلم به روایت زنی نشسته که در خلال خبرنگاریِ جنگ با زنانی آشنا می‌شود که در کنار کارون به شست‌وشوی لباس خون‌آلود رزمنده‌ها می‌پردازند. انسیه شاه‌حسینی نویسنده، کارگردان، طراح صحنه و لباس این فیلم است. او به عنوان تنها زن کارگردان راه‌یافته به چهل‌ودومین جشنواره فیلم فجر در گفت‌وگو با هنرآنلاین درباره‌ ایده‌پردازی، مسیر تولید این فیلم و امکان موفقیت آن در جشنواره صحبت کرده.

 

شاه‌حسینی در پاسخ به اینکه آیا خانم دیگری هم برای چهل‌ودومین جشنواره فیلم فجر فیلمی داشته گفت: من هم کنجکاو شدم و پرس‌وجو کردم. تا آنجایی که اطلاع دارم هیچ همکارِ خانمی که در سطح حرفه‌ای کار می‌کنند، برای چهل‌ودومین جشنواره فیلم فجر اثری نداشتند. با تفکیک جنسیتی مخالفم و نمی‌خواهم حضورم در فجر 42 این‌گونه دیده شود. اما امیدوارم بتوانم از شایسته‌ترین بانوان عرصه‌ی کارگردانی باشم. بنابراین تمام تلاشم را خواهم کرد تا فیلمم جوابگوی این مهم باشد و به عنوان نماینده‌ی تمام بانوانی که امسال فیلمی نداشتند خوش ظاهر شوم.

shahoseiny

شاه‌حسینی در خصوص بازگشت مجددش به عرصه‌ی کارگردانی بعد از ده سال آن‌هم با حضور در جشنواره فیلم فجر تشریح کرد: برخلاف گفته‌ها که ده سال گذشته را برای من رکود می‌دانند؛ اتفاقا دهه‌ی پرکاری داشتم. مشغول تهیه‌ی فیلم‌نامه‌ای بودم به نام «به کودکان شلیک نکنید» که می‌تواند جذاب‌ترین کارم باشد. نوشتن این فیلم‌نامه زمان زیادی برد. مدت‌ها عراق بودم. مطالعه و تحقیق میدانی انجام دادم. موضوع این فیلم‌نامه حضور جنایت‌آمیز آمریکایی‌ها تحت عنوان پیاده‌سازی دموکراسی در عراق و خاورمیانه است. تلاش کردم فیلم‌نامه جامع و کاملی باشد. برای تولید مشارکتی با کشور عراق فیلم‌نامه را ترجمه‌ کردم و برای مسئولان آنجا هم فرستادم. نظرشان بسیار مثبت بود و فیلم‌نامه درجه ممتازی گرفت. گفتند «در صورتی که کشور ایران همکاری کند مشارکت خواهیم کرد و این تنها فیلمی خواهد بود که می‌تواند به نمایندگی از عراق در اسکار شرکت کند. فیلم «به کودکان شلیک نکنید» نشان می‌دهد که چه جنایت‌هایی بر مردم عراق اتفاق افتاده. این برای تاریخ ما و نسل‌های آینده‌ی عراق یک سند است.» اما متاسفانه برای آن بخشی از فیلم که مربوط به ایران بود در آن دوران، گفته ‌شد «که فیلم‌نامه‌ی خیلی خوبی است ولی در  اولویت ما نیست.» افرادی هم که این دست فیلم‌ها در اولویت‌شان بود می‌گفتند «فیلم‌نامه‌ی پرخرجی است و نیاز داریم در صورت سرمایه‌گذاری تضمینی برای بازگشت سرمایه وجود داشته باشد.» اطمینان می‌دادم که پرفروش خواهد شد. با این اطمینان از پرفروشی فیلم صحبت می‌کردم که عراقی‌ها می‌گفتند همه قبایل‌مان را برای دیدن این فیلم بسیج خواهیم کرد. به هر حال متاسفانه، آن زمان اولویت چیز دیگری بود و نشد. فیلم‌نامه را برای حاج قاسم هم فرستاده بودم. وقتی فیلم‌نامه را خواندند بسیار فیلم را پسندیدند. ایشان در حمایت از تولید فیلمم مستقیما به شهید ابومهدی و حشدالشعبی نامه نوشتند. آن‌ها هم همگی اعلام آمادگی کردند. تا اینکه مجددا فیلم‌نامه را به سازمان سینمایی ارائه کردم. آقای خزایی گفتند «با توجه به اینکه شما مدت‌ها فعالیت نکرده‌اید، یک فیلم‌نامه سبک‌تر بنویسید و آن را کار کنید. بعد از حضور دوباره‌، این فیلم‌نامه سنگین «به کودکان شلیک نکنید» را کار کنید.» من هم پذیرفتم.

 

کارگردان «دست ناپیدا» در ادامه افزود: برای نوشتن فیلم‌نامه جدید به خاطراتم مراجعه کردم. تصمیم گرفتم «شب‌ به‌خیر فرمانده 2» را که خاطرات واقعی خودم بود را بسازم. بخشی‌ از خاطرات جنگ را در «شب به‌خیر فرمانده» با ایده‌ی فیلمبردار زن جلوی دوربین برده بودم. همان زمان جنگ به دهکده‌های مرزی می‌رفتم و به طور اتفاقی در جریان عکاسی با زنان رخت‌شورخانه‌ی اهواز آشنا شده بودم. خاطرم آمد که مقام معظم رهبری در مصاحبه‌ها و جلساتشان تاکید می‌کردند «چرا راجع به این زنان (زنان رخت‌شور خانه) کسی فیلمی نمی‌سازد» این همه باعث شد تشویق شوم «دست ناپیدا» را بنویسم و رفتم سراغ زنانی که خودم هم کنارشان بودم.

napeida1

او با یبان اینکه «البته به بهانه‌ی کار سبک رفتم سراغ این ایده؛ اما وقتی فیلم‌نامه و فیلم را جلو بردم، کار اصلا سبک نبود.» تکمیل کرد: «دست ناپیدا» به لحاظ حجم کار، پهلو می‌زند به «به کودکان شلیک نکنید» اگر چه به لحاظ مالی سبک‌تر است؛ اما اینکه لوکیشن‌ها چهل سال پیش، الان دیگر همه  نیزار شده‌اند یا ساختمان‌ها تغییر کاربری داده‌اند، باعث نشد منصرف شوم. خوشبختانه علی‌رغم آنکه کار بسیار سنگینی بود و در گرمای 55 درجه انجام شد الحمدالله به لطف خدا و کمک ائمه کار پیش رفت. من در عراق از امام حسین خواستم که در پیشرفت کار کمکم کند. الان دیگر نمی‌شود گفت کار سبکی است و بسیار فیلم مفصلی تولید شده. ان‌شاءالله مقدمه‌ای شود برای «به کودکان شلیک نکنید».

 

شاه‌حسینی درباره اینکه گفته شد که «دست ناپیدا» اقتباسی است، اضافه کرد: این فیلم اصلا اقتباسی نیست. من از خاطرات خودم استفاده کردم. اورجینال‌تر از استفاده از خاطرات شخصی‌ام ندارم. اولا کارهای من تماما از گنجینه‌ی خاطرات دفاع مقدس است که شخصا حضور داشتم. دوما کدام کتاب و نوشته می‌تواند پاسخگوی فیلم‌نامه‌ی من باشد. با بنیاد فارابی هم در این خصوص صحبت کردم. گفته شد از این دست اشتباهات اتفاق می‌افتد ولی ما می‌دانیم که فیلم‌نامه تالیفی است. احساسم این است آن کسی که این را نوشته یا نادانسته نوشته یا هم که در تعریف «اقتباس» دچار مشکل بوده.

 

این کارگردان انتخاب بازیگرهای «دست ناپیدا» را همه بومی دانست و گفت: در تمام فیلم‌هایم که با محوریت خوزستان ساخته شده معمولا تلاش کرده‌ام 90 درصد بازیگران را بومی انتخاب کنم. با توجه به مستند بودن ایده و موضوع ترجیح می‌دهم به جای استفاده از چهره‌ها از مردمی که آن فضا را درک و زندگی کرده‌اند استفاده کنم. کما اینکه فیلم‌هایی که دوستان دیگر با بازیگران چهره ساخته‌اند به زعمی جواب نداده و خوزستانی‌ها هم نسبت به آن بازی‌ها معترض بودند. تلاشم این بود که از همان مردم و بچه‌ها استفاده کنم. همه‌ی هنرورهای «دست ناپیدا» کسانی هستند که می‌گفتند مادر، مادربزرگ یا عمه و خاله‌شان رخت‌شورِ زمان جنگ بوده‌اند. گرچه سن خود هنرورها به تجربه جنگ نمی‌خورد اما همه از خانواده‌های زنان رخت‌شور خانه بودند. اینکه هنرورها با مقوله‌ی رخت‌شور خانه آشنا بودند باعث شد واقعا ایثارگرایانه بازی کنند. بعضی‌ها وضو می‌گرفتند و بر صحنه حاضر می‌شدند. پیش می‌آمد از خانه لباس می‌آوردند تا بین لباس‌ها تبرک داشته باشند. با این اعتقاد کار می‌کردند.

napeida

در پایان شاه‌حسینی در خصوص نابازیگری هنروران «دست ناپیدا» و امکان کاندید شدن در عرصه سیمرغ بازیگری ادامه داد: اعضای هیئت انتخاب می‌گفتند «این هنرپیشه‌های گمنام را از کجا پیدا کرده‌ای» و جواب می‌دادم که هیچکدام هنرپیشه نبوده‌اند. من تلاش کردم موقعیت و صحنه را کامل و تمام برایشان توضیح بدهم. آنها هم خیلی خوب متوجه می‌شدند و نکته‌ها را پیاده می‌کردند. اتفاقا نابازیگر بودنشان کمک می‌کرد تا خودشان را دربست در اختیار کارگردان بگذارند. تجربه‌ام در مقوله‌‌ی جنگ کمک بزرگی بود. دوش به دوش هنرورها می‌نشستم لباس می‌شستم که عملا بهشان نشان بدهم آن زمان چطور لباس می‌شستند. با توجه به اینکه طراح صحنه و لباس هم بودم خیلی به هنرورها و کار نزدیک بودم. هیئت انتخاب نظرشان این بود که هنرپیشه‌های زیادی با این فیلم به سینما معرفی شدند و اگر این هنرپیشه‌ها وارد عرصه سینما شوند اتفاقات خوبی را رقم خواهند زد.

 

زهرا عباسی