به گزارش هنرآنلاین، رضا کیانیان که حالا در سال‌های آغازین هفتاد سالگی قرار دارد، در گفت‌وگو با نشریه چهل و یکمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر از فراز و فرودهای فکری‌اش طی این سال‌ها گفت و تاکید کرد که انسان همواره در حال تغییر است.

او در مورد تجربه همکاری‌اش با ابراهیم حاتمی‌کیا در فیلم «آژانس شیشه ای» نیز یک شاه‌جمله گفت: «به حاتمی‌کیا گفتم تو به لحاظ عاطفی می‌توانی طرفدار حاج کاظم باشی ولی بگذار من به لحاظ عقلانی طرفدار سلحشور باشم».

رضا کیانیان فعالیت در سینما را از سال ۱۳۶۸ با حضور در فیلم «تمام وسوسه‌های زمین» ساخته حمید سمندریان آغاز کرد. «کیمیا» ساخته احمدرضا درویش نخستین کار قابل توجه او بود و«آژانس شیشه‌ای» نقطه اوجش در سینما. او در شانزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم «آژانس شیشه‌ای»، جایزه بهترین بازیگر نقش دوم را گرفت و در سیزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم «کیمیا» کاندیدای دریافت جایزه بهترین بازیگر مرد نقش دوم شد. فیلم‌های «سگ‌کشی»، «سینما سینماست»، «گاهی به آسمان نگاه کن»، «ماهی‌ها عاشق می‌شوند»، «یک حبه قند»، «فرش باد»، «یک تکه نان»، «روبان قرمز» و «کفش‌هایم کو؟» از کارهای شاخص او به‌شمار می‌رود و کیانیان در این آثار بازی‌های متفاوت و فوق‌العاده‌ای را به نمایش گذاشت.

او برای بازی ماندگارش در فیلم «خانه‌ای روی آب» نیز سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد را از بیستمین دوره جشنواره فیلم فجر به دست آورد. برجسته‌ترین کار کیانیان در تلویزیون بازی وی در سریال «مختارنامه» در نقش عبدالله بن زبیر، خلیفه بزرگ زبیری در مکه است که علاوه بر آن که متفاوت‌ترین نقش هنری وی محسوب می‌شود، اولین کار تاریخی کیانیان در نقش یک شخصیت خاکستری است. او یکی از بازیگران ثابت مجموعه تلویزیونی «وکلای جوان» نیز بوده‌است. نمایش‌های «آنتیگونه»، «خرده بورژوا»، «چهره‌های سیمون ماشا»، «ازدواج آقای می‌سی‌سی‌پی» و «یادگار سال‌های شن» از جمله کارهایی است که کیانیان از سال ۱۳۴۵ به بعد در عرصه تئاتر در آن‌ها بازی کرده‌ است.

آقای کیانیان اولین فیلمی از شما که با استقبال خیلی خوبی در ادوار جشنواره فیلم فجر مواجه شد، چه فیلمی بود؟

آژانس شیشه‌ای.

در آن زمان واکنش‌ها نسبت به فیلم چگونه بود؟

«آژانس شیشه‌ای» زمان دولت هاشمی رفسنجانی ساخته شد و زمان آقای خاتمی نمایش داده شد. فیلمی که هم مورد ستایش روزنامه کیهان به عنوان منتهی‌الیه جناح راست قرار گرفت و هم مورد تایید روزنامه‌های اصلاح‌طلب. همه از این فیلم تعریف می‌کردند و در مورد کمتر فیلمی این اتفاقی می‌افتد. خود ما هم انتظار نداشتیم و حتی کارگردان فیلم انتظار نداشت اینقدر فیلمش مورد استقبال طیف‌های مختلف قرار بگیرد.

خیلی هم شخصیت متفاوت و تاریخ‌سازی را بازی کردید…

ممنون. برای اینکه در این فیلم حاتمی کیا اجازه داد که نظراتم را درباره این نقش بگویم. من در واقع هم بازیگردان فیلم بودم و هم مشاور فیلمنامه .فیلمنامه‌ای که از یک نامه شروع شد. همان نامه که حاج‌کاظم به همسرش فاطمه نوشت و کم کم رشد کرد و شد فیلمنامه «آژانس شیشه‌ای». من حدود ۳۵ روز با بازیگران تمرین کردم. در آن مدت، در حین دوره تمرینات، آخرین تصحیحات فیلمنامه بر روی آن انجام شد. اگر فیلمنامه‌ای را که چاپ شد، با فیلمی که ساخته شد، مقایسه کنید، متوجه تفاوت‌ها وظرائف می‌شوید. من در طول ساخت «آژانس شیشه‌ای» در کنار حاتمی‌کیا بودم و هر روز نکاتی را یادآوری می‌کردم چون دستیارش بودم. او خیلی بازتر از حالا بود و به پیشنهادها گوش می‌کرد و البته متاسفانه همان هم باعث شد تا ما از هم جدا بشویم! به خاطر اینکه حاسدان و ناقدان به ابراهیم حاتمی‌کیا گفتند که فیلم «آژانس شیشه‌ای» فیلم تو نیست و فیلم رضا کیانیان است! متاسفانه! من البته در همه مصاحبه‌ها می‌گفتم که این فیلم، فیلم آقای حاتمی کیاست و من دستیار او بودم ولی آن کسانی که دوست نداشتند این همکاری ادامه پیدا کند، باعث شدند که این همکاری ادامه پیدا نکند ولی حاصل خوبی داشت. در این فیلم هم حرف این طرف خوب زده می‌شد و هم حرف آن طرف زده می‌شد. من به حاتمی‌کیا گفتم تو به لحاظ عاطفی می‌توانی طرفدار حاج کاظم باشی ولی بگذار من به لحاظ عقلانی طرفدار سلحشور باشم.

گویا در یک مصاحبه شخصیت سلحشور با یک حیوان مقایسه کرده بودید؟

بله با پلنگ مقایسه کرده بودم…

به نظر می‌رسد با گذشت سال‌ها، شخصیت سلحشور هم محبوب‌تر شده است…

 بله، همان موقع نمایش و اکران فیلم، تهیه‌کننده می‌گفت از میدان انقلاب به پایین، طرفدار حاج کاظم هستند و از میدان انقلاب به بالا طرفدار سلحشور. الان این طرز فکر سلحشور رشد کرده و طرفدار بیشتر دارد. چون سلحشور به حاج کاظم می‌گوید تو اصلا برای بچه‌ات برنامه‌ریزی داری؟ می‌دانی فردایش چه می‌شود؟

و آن سال، سال دیده شدن شما در کنار فیلم در جشنواره شانزدهم فیلم فجر بود و البته شما بارها در جشنواره حاضر بوده‌ و موفقیت‌های دیگری هم از فجر داشته‌اید. نظرتان درباره برگزاری جشنواره فیلم فجر چیست؟

از زمان دولت معجزه هزاره سوم من به جشنواره نرفتم. باید بگویم در دهه‌های قبل جشنواره‌های فیلم فجر، کیفیت بهتری داشت و فیلم‌های بهتری تولید می‌شد. از زمان احمدی‌نژاد جشنواره از رونق افتاد. من جشنواره را تحریم نمی‌کنم. مثل دوران ۸۸ که تلویزیون را تحریم نکردم. چون تلویزیون برای ماست و آن را تحریم نمی‌کنم. من به تلویزیون می‌گفتم اگر برنامه زنده داشته باشی می‌آیم. من جشنواره فیلم فجر را تحریم نمی‌کنم و معتقدم باید بگذارم کسانی که به جشنواره اعتقاد دارند، آن را برگزار کنند. برخی نمی‌توانند مخالف خود را تحمل کنند ولی من می‌توانم مخالف خود را تحمل کنم. حتی اگر در قدرت باشم هم می‌توانم مخالف خود را تحمل کنم. من سال‌هاست جشنواره نمی‌روم و این به علت مخالفت با مدیران و دولت فعلی نیست. آنها که ادعای آزادی دارند و تمرین آزادی می‌کنند باید بگذارند مخالف آنها هم حرف خود را بزند. اگر بگذارند مخالف حرف خود را بزند، گفت‌وگو اتفاق می‌افتد. همان چالشی که سال‌هاست در کشور ما فراموش شده… برای گفت‌وگو در کشور هیچ‌وقت دیر نیست. بگذارید جشنواره کار خودش را بکند و بعد آن را نقد کنید. به هر حال، من به این دلایل به جشنواره نمی‌روم.

شما اولین بار با فیلم «کیمیا»، نامزد دریافت سیمرغ در جشنواره شدید. الان فیلم «کیمیا» برای شما چه جایگاهی دارد؟

برای من همه فیلم‌هایم اتفاق مهمی است. علتش هم این است که در هر فیلم کاری کردم که از روی تجربه بود. یعنی می‌توانست کل زندگی من را بر باد بدهد. کل زندگی هنری‌ام را. یعنی کاری می‌کردم که پل‌های پشت سرم خراب شود. در نتیجه همه‌اش ریسک بود. در نوشته‌های قبلی‌ام نوشته‌ بودم که چرا «کیمیا» برای من فیلم مهمی است.

با بهمن فرمان‌آرا هم چند فیلم کار کردید و به نوعی بازیگر فیلم‌های فرمان آرا شناخته می‌شوید.

من چند تا فیلم با حاتمی‌کیا کار کردم می‌گفتند تو بازیگر فیلم‌های حاتمی‌کیا هستی. چند تا فیلم هم با کمال تبریزی کار کردم می‌گفتند تو بازیگر تبریزی هستی و بعد با آقای فرمان‌آرا… انگ زدن کار را آسان می‌کند. من انگ نمی‌زنم، تحلیل می کنم. آنها که پرچم‌شان جلوتر از خودشان حرکت می‌کند، خیلی زیاد قابل اعتماد نیستند. نوع حرف زدن، نوع آرایش سر و صورت و…. این‌ها پرچم می‌شود. قبل از خودشان پرچم‌شان را می‌بینیم. قبل از آن که خودشان بیایند پرچم‌شان می‌آید. آنها پشت پرچم و عقایدشان پنهان شده‌اند، در صورتی که من مهم‌تر ازعقایدم هستم. چون عقایدم ممکن است زمانی تغییر بکند. من که عوض نمی‌شوم. من یک دوره‌ای درس طلبگی خواندم. یا در دوره‌ای چپ مارکسیست بودم. یا در دوره‌ای دیگر، مارکسیست را کنار گذاشتم و به اشکال دیگری از تفکر رو آوردم . حرف آدم تغییر می‌کند چون آدم تغییر می‌کند. در جامعه ما همان‌هایی که پرچم‌شان جلوتر از خودشان حرکت می‌کند. آنها دوست دارند بقیه را مثل خودشان بسته‌بندی کنند. چون خودشان را در نوعی تفکر خاص بسته بندی کردند، چون از طریق بسته‌بندی بقیه را می‌شناسند.

جذاب‌ترین خاطره شما از جشنواره چیست؟

سر فیلم «آژانس شیشه‌ای» و اکران آن در جشنواره یک آقایی آمد با آستین‌های بالازده و تازه وضو گرفته. از بچه‌های حراست جشنواره بود. تا من را دید گفت: «آقا کیانیان! آقا کیانیان! وایسا کارت دارم.» یک نفر را صدا زد، بعد هم گفت: «این هم آقا کیانیان …از بچه‌های خودمان هستند».

فهمید که از خودشان هستید؟

من کلا از خودمان هستم و آدم‌ها را خط‌کشی نمی‌کنم. آدم‌ها را همان جوری که هستند قبول دارم.

 گفتید که از زمان احمدی‌نژاد به جشنواره نرفتید؟

بله…

 زمان روحانی هم نرفتید؟

من زمان روحانی هم به جشنواره نرفتم. جشنواره قبلا محل رفتن منتقدان مطرح بود والان سال‌هاست که منتقدان مطرح در جشنواره حضور ندارند.