سرویس سینمایی هنرآنلاین: امر تبلیغات در هر رسانهای یکی از مهمترین ملزومات آن رسانه محسوب میشود. در تمام دنیا تبلیغات تبدیل به هنری بی بدیل شده است که همراه با ایده و خلاقیتهای جدید و تازه است، برای اینکه تولید کننده بتواند محصول خود را به درستی تبلیغ کرده و علاوه بر آن بتواند مخاطب را به سمت محصول خود سوق دهد.
در تمام کشورهای پیشرفته ودر حال پیشرفته همواره تبلیغات حرف اول را میزند و عمدتا شرکتهای تبلیغاتی و مدیران تبلیغاتی با بهره گرفتن از توفانهای فکری سعی در جذب خلاقترین ایدهها برای این امر دارند، اما درست ما در نقطه مقابل این امر قرار داریم. متاسفانه در کشور ما تبلیغات هنوز تبدیل به یک هنر ناب و خلاقانه نشده است. در بسیاری از مواقع ما تنها کپی کارانی از تبلیغات خارجی هستیم و تولید کنندگان آگهیهای تبلیغاتی با وجود استعدادهای بسیار جوان و خوبی که در کشور وجود دارد به سمت جذب آنها برنیامدهاند، بیش از هرچیز به نظر میرسد هنوز تکنیکهای تبلیغاتی در راستای جذب ایدههای خلاقانه شکل جدی به خود نگرفته است.
از سوی دیگر نظرات و سلیقههای متفاوت مدیران اغلب موجب شده است که تولید کنندگان آگهیهای تبلیغاتی به سراغ خرج کردن ایدههای جدید نروند و بیش از هرچیز با استفاده از الگوهای تکراری که پیش از این از آن پاسخ گرفتهاند بسنده کنند.
با نگاهی به فضای مجازی، تلویزیون به عنوان اصلیترین رسانه و همچنین سایر رسانههای دیداری و شنیداری پی خواهیم برد که تبلیغات و تولید آگهیهای تبلیغاتی بیش از هرچیز در داخل کشور ما وابسته به نمونههای خارجی است و تولید کنندگان آثار تنها این آثار را ایرانیزه کرده و به شکل نادرست از آن استفاده میکنند.
اما آیا واقعا تولید کنندگان آگهیهای تبلیغاتی نباید این جسارت و جرات را در خلق ایدههای تازه داشته باشند؟
در آثار تولیدی ما هیچ نشانی از قهرمانان ایرانی و یا آثار ایرانی دیده نمیشود، با نگاهی به آگهیهای پخش شده در رسانه ملی میتوان رد پای آثار خارجی را دید. نمونههایی که میتوان از آنها در این مجال یاد کرد و نام برد عروسک خرسی که برای تبلیغات "ایران رادیاتور" استفاده شده است نمونهای است از خرس قهوهای و عروسکی فیلم"تد" یا در نمونهای دیگر استفاده تبلیغاتی از مهمترین شخصیت سریال "بازی تاج و تخت" برای تبلیغات پنیر "کاله" که به تازگی در سطح وسیع در رسانههای مجازی دیده میشود.
اینها نمونههای تازهای است از کپی آثار خارجی که متاسفانه ایده پردازان ایرانی از آن استفاده کردهاند تا محصول خود را تبلیغ کنند. شاید استفاده از شخصیتهای محبوب سریالها و فیلمهای هالیوودی باعث بیشتر دیده شدن این محصولات شود، اما آیا بهتر نیست که تولیدکنندگان حداقل دست به خلق شخصیتهای ایرانی بزنند. اینکه ما برای فروش یک محصول بهداشتی دست به تولید یک اثر پرخرج بزنیم و از حضور هنروران بسیار با دکورهای عجیب تاریخی بهره بگیریم برای این که در نهایت یک کاراکتر خارجی به نام "مارکو" محصول داخلی را معرفی کند، دلیل بر کیفیت بالای آن محصول نیست و بهتر است تولید کنندگان آثار تبلیغی از داخل و هنرمندان و اسطورههای داخلی هم استفاده کنند. متاسفانه در حالی که ما دائما در حال تبلیغ برای استفاده از کالای ایرانی و ملی هستیم، اما تبلیغاتمان در سطح کلان و بسیار زیرپوستی تبلیغ آثار خارجی را می کنند و همین امر نیز موجب شده تا مخاطب داخلی به سراغ کالای ملی و تولید ملی نرود. در حالیکه این شعار سرلوحه تولید وحمایت از آثار داخلی بوده است.
از سوی دیگر در حالی که در تمام دنیا هنرمندان و چهرههای شناخته شده در کنار تبلیغ کنندگان هستند و آثار و محصولات مختلف را با بهره گیری از چهرههای سرشناس خود معرفی میکنند، اغلب هنرمندان و چهرههای شناخته شده ما تمایلی به تبلیغ آثار داخلی ندارند و در آنچه که روی بیلبوردها دیده میشود نیز اثری از کالای ایرانی نیست و اغلب تبلیغ آثار خارجی هستند که هنرمندان روی آن سرمایه گذاری کردهاند. ما در نمونههای کوچکتر آن نیز حتی حاضر به استفاده از چهرههای داخلی برای تبلیغات نیستیم و ترجیح میدهیم از چهرههای محبوب آثار خارجی بهره بگیریم برای اینکه بتوانیم آثار خود را به مخاطب عرضه کنیم.
بهتر است تولید کنندگان و مسئولان امر جدا از نگاههای سوگیری شده و سلیقهای برای امر تبلیغات کشور بیش از پیش زمان گذاشته و بررسی درستی بر این امر داشته باشند، چرا که صنعت در هر حال وابسته به تبیلغ است خواه یک محصول کوچک خواه محصولاتی با گستردگی زیاد.