گروه سینما و تئاتر «هنرآنلاین»: سریال «رهایم کن» به کارگردانی شهرام شاه‌حسینی در آخرین روز از هفته گذشته آخرین قسمت خود را پخش کرد. سریالی که از زمان پخش همان قسمت‌های ابتدایی حاشیه‌هایش شروع شد و جدال عاشقانه دو برادر و شکسته شدن برخی حرمت‌ها و... منتقدان بسیاری را در مقابل این سریال به صف کرد. تا چندی پیش در پی چنین انتقاداتی انگشت‌ها به سمت ساترا نشانه می‌رفت اما انگار چندی‌ست که برخی پلتفرم‌ها گوششان بدهکار حرف این نهاد نظارتی نیست. مدتی است تنها دفاعیه ساترا در برابر این هنجارشکنی‌ها، اعلام بدون مجوز بودن این سریال‌هاست. از زمان انتشار سریال «سقوط» -که در انتشار بدون مجوز خط‌شکنی کرد- تاکنون، رویه آثار نمایش خانگی همین بوده است.

«همچنین حامد معینی معاون تدوین مقررات و امور حقوقی ساترا  چندی پیش در خصوص حواشی پیش آمده درباره «سریال رهایم کن» گفته بود: انتقادات زیادی از سوی برخی رسانه ها به این سریال مبنی بر انتشار محتوای خلاف عفت عمومی، نشان دادن مکرر خوردن مشروبات الکلی، آلات قمار و پاسور و سیگار کشیدن های شخصیت های نخست سریال رسانه ای شد که در وهله اول توجه به این موضوع ضروری است که اساساً این سریال فاقد مجوز تولید و انتشار از سوی ساترا است.

معاونت تدوین مقررات و امور حقوقی ساترا در ادامه افزود: بسیاری سوال می کنند که اگر این سریال مجوز پخش از سوی ساترا را ندارد، پس چرا از طریق پلتفرم فیلیمو به صورت منظم منتشر می شود که باید عرض کنم از آنجا که سازمان تنظیم مقررات رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی یک نهاد تنظیم‌گر است و ضابط قضایی نیست مکاتبه لازم با قوه قضاییه انجام شده است تا از طریق مقامات قضایی جلوی پخش این سریال گرفته شود و قطعا پیش از این کار، همه تذکرات لازم از طریق ساترا به این پلتفرم داده شده که متاسفانه هیچ کدام از آنها رعایت نشده است.»

بنابراین باید اذعان کرد، این رهاشدگی فضای تولید فیلم و سریال می‌تواند فاجعه های بزرگی در عرصه فرهنگ و هنر بیافریند و باید در پی پاسخ به سوالاتی چون «لزوم نظارت یک نهاد فرهنگی بر نمایش خانگی چیست» و «این نظارت چه ضرورتی دارد؟» بود.

برادرکشی!

داستان «رهایم کن» هم‌عصر با حکومت پهلوی می‌گذرد. پس اگر شرایط جامعه‌ای که در زمانه نائب‌سرخی‌ها می‌بینیم با شرایط امروز ما اندکی متفاوت است، اگر بزرگ خاندان قمارباز است و اگر پسران او شرب خمر می‌کنند، قصد و نیت تبلیغ مطرح نیست؛ بلکه از اقتضائات زمانه است و نمی‌توان از آن خرده گرفت اما ارزش‌های ثابت و لایتغیری هم وجود دارد که این سریال بی‌مهابا آنها را زیر پا گذاشته است. یکی از این ارزش‌ها که متاسفانه امروزه در آثار نمایشی مختلف اعم از سینمایی و نمایش خانگی بسیار دیده می‌شود، زیر پا گذاشتن حرمت‌هاست. شاید اگر حاتم و هاتف دو رفیق گرمابه و گلستان بودند، نمی‌توانستیم این ایراد را به «رهایم کن» وارد بدانیم اما نکته اینجاست که حاتم و هاتف برادرند. دراین سریال دو برادر چنان شمشیری به روی هم می‌بندند که نمی‌توان تفاوت آنها از دو دشمن خونی را متوجه شد و انگار نه انگار حاتم برادر بزرگتر هاتف است و حرمتی میان آن دو وجود دارد! علت این جدال برادرانه خود گناه بزرگ‌تری بر گردن سریال می‌اندازد و عشق مثلثی‌ای را عیان می‌سازد که این بار دو ضلع آن را دو برادر تشکیل داده‌اند! عاشقانه‌های مثلثی نخستین بار نیست که در نمایش خانگی ما به تصویر کشیده می‌شود اما حتی «شهرزاد» که پرچمدار این سبک عاشقانه بود، روابط برادرانه را وارد این بازی نکرد.

آدم‌کشی؛ در دسترس‌ترین راه‌حل مشکلات!

بارها در سریال «رهایم کن» حاتم را اسلحه به دست در پی حل مشکلات خود دیدیم. یک بار اسلجه‌اش سنگ بود؛ بار دیگر تفنگ و... . حاصل این شیوه از رفع و رجوع مشکلات، دو فقره قتل بود. اولین فقره دانیال با بازی سام نوری در نقش خواننده بود و دیگری، یکی از نیروهای کمونیست. انگار قتل در دسترس ترین راه حل مشکلات برای نقش اول قصه است. قتل دیگر قماربازی و شرب خمر نیست که بتوان آن را به گردن اقتضاء شررایط بیندازیم.

همه مبارزان کمونیست‌اند!

قصه در دوره محمدرضاشاه پهلوی می‌گذرد. دوره‌ای که حرکات زیرپوستی گروه‌های ضدشاهنشاهی به جریان افتاده است. نویسندگان «رهایم کن» می‌توانستند به راحتی با توجه به اینکه داستان سریال در اتمسفری عاشقانه می‌گذرد، اشاره‌ای به جریانات سیاسی آن دوران نداشته باشند یا اگر داشته‌اند، مبارزان خوب را از مبارزان بد سوا کنند. اما مبارزانی که در فیلم می‌بینیم، فقط و فقط منتسب به جریانات کمونیستی است! سوالی که باید از نویسندگان فیلمنامه «رهایم کن» پرسید این است که آن دسته از مبارزانی که بعدها ما از ایشان به عنوان قهرمانان ملی یاد کردیم، چه جایگاهی در این سریال دارند؟

تازه‌ترین سریال شهرام شاه حسینی هم مثل ساخته قبلی‌اش یعنی «می‌خواهم زنده بمانم»، از حاشیه دور نماند. اگرچه این فیلم بواسطه جذابیت‌های تکنیکی که این کارگردان صاحب‌نام در فرم پیاده کرده، توانسته مورد اقبال مخاطبان نمایش خانگی قرار گیرد اما این لازم کافی نیست. اگر سکان محتوا به همین شیوه رها شود باید به زودی زود در انتظار زیان‌های معنوی و فرهنگی فراوانی باشیم. برای جلوگیری از این زیان‌ها، نهادهای متولی نظارت بر این فضا باید هرچه سریع‌تر به جایگاه خود بازگردند.