به گزارش هنرآنلاین، به نقل از مهر، گلنساء زارعی در ادامه میزگرد خبرگزاری مهر با محمد قلندری زاده و شیما اکبری جشنواره بین المللی تئاتر فجر، وضعیت تئاتر در استان هرمزگان و حمایت مسئولان از گروه های تئاتری و به خصوص تئاترهای راه یافته به جشنواره تئاتر فجر مورد بررسی قرار گرفت. در این گفتگو نقش آموزش و پرورش در تربیت و علاقمند کردن دانش آموزان به هنر تئاتر و سینما بررسی شد.

مهر: بیست و نهمین جشنواره تئاتر استانی هرمزگان را چطور ارزیابی می کنید؟

محمد قلندری زاده: چیزی که می خواهم بازگو کنم مختص الان نیست. تبعیض در همه حوزه ها در استان هرمزگان از لحاظ زیرساختی و بهره مندی از امکانات, نسبت به شهرهای دیگر بوده و هست. همین جشنواره استانی که در هرمزگان برگزار می شود یک سال بروید در اصفهان ببینید آنجا چه خبر است. چرا این را می گویم چون من طرف حسابم شخص نیست که بگویم فلان آقا یا آقایان باعث فلان کمیت و کیفیت اند. سیستماتیک برخی مشکلات برای برخی شهرستانها هست.

البته نگاه افراد، دلسوز بودن و حرفه ای بودنشان می تواند تاثیر بگذارد که قطعا در این جشنواره زحمات زیادی از سمت برگزارکننده ها صورت گرفت اما چرا باید مخاطب و تماشاگر در این جشنواره به دلیل نا هماهنگی ها و کمبود فضا عذاب بکشد. سالن برای تماشاگر ما مثل یک قفس بود که نمیتوانست نفس بکشد. تماشاگر بلیط تهیه کرده, زمان گذاشته حال وارد سالن می شود باید کف سالن بنشیند چون ما فقط یک پلاتو داریم و ظرفیت و گنجایش اینهمه مخاطب را ندارد. این همان تبعیضی است که اشاره کردم.

چرا ما در مقایسه با تهران که نه, شهرهای دیگر در استانهای دیگر ۲-۳ پلاتو و سالن نداشته باشیم؟ ما سالن  و پلاتواستاندارد و مجهز برای اجرای تئاتر نداریم. حتی سالن آوینی که مختص کنسرت هست نیز استاندارد نیست و چقدر بچه های موزیک برای تنظیم صدا عذاب میکشند چون از کف تا سقف, تخصصی برای موزیک ساخته نشده و همیشه رفلکس صدا هست.

شیما اکبری: یادمه جشنواره ۳ سال پیش داور مجبور بود از روی دست و پای تماشاگر رد شود تا در جایگاهش بنشیند. ۳ سال گذشت و به جایی رسیدیم که بلیط برای کف سالن تهیه میشود. بسیار ناراحت کننده ست که تماشاگر کف سالن بنشیند که از کمردرد نتواند کار را با دقت ببیند. ما حقمان است که ۳ الی ۴ پلاتو در شهرمان داشته باشیم نه فقط یک پلاتو آن هم با ظرفیت کم. این همان تبعیضی ست که آقای قلندری مد نظرش است.

مهر: چرا گروههای تئاتر ما حاضرند در این مکان های غیر استاندارد کار کنند؟

اکبری: خیلی واضح است چون فضای دیگری وجود ندارد. همین هم برای برخی از گروهها با مکافات به دست می آید و ممکن است فقط یک روز یا چند ساعت مانده به اجرا بتوانیم در آن تمرین کنیم. یعنی اینکه ما با عناصر ضروری هنر تئاتر مثل نور و دکور, فقط چند ساعت مانده به اجرا میتوانیم کار کنیم که این ضربه بزرگی به کیفیت کار میزند.

قلندری زاده: هنر نمایش، مادر هنرهاست و فقط بازیگری نیست. لباس, نور, موسیقی، دکور و غیره در کنار هم یک نمایش را پدید می آورد. حال یک پلاتو داریم که مشکلات فنی عدیده ای دارد و همین را هم نداریم تا یک روز قبل از اجرا یا در جشنواره ۳ الی ۴ ساعت قبل از اجرا. بعد می بینیم که این چند ساعت صرف بستن نور و دکور می شود در صورتیکه با نور کار نکرده ایم و میزانسن هایی که با نور و دکور و غیره داریم نتوانستیم بگیریم، باید برویم اجرا.

در مکان هایی که با زحمت برای تمرین بدست می آید نیز امکان بارکشی از نور و دکور وجود ندارد. در واقع ما با عناصر دیگر در اولین اجرا آشنا میشویم در صورتیکه اینقدر باید در فضای مناسب با این عناصر تمرین کرد که کار به تکامل برسد. این معضلی ست که مسئولین باید به فکر باشند.

مهر: اگر بخواهیم با سالهای گذشته مقایسه کنیم, آیا این جشنواره تغییری و پیشرفتی نسبت به سالهای گذشته از نظر کیفیت برگزاری, کیفیت اجرای آثار و کیفیت متون نمایشی داشته است؟

قلندری: سالها مشکل متن وجود داشته و هنوز حل نشده است. از هر ده هزار نفر که وارد حوزه ی هنر نمایش میشوند, شاید فقط یک نویسنده و یک کارگردان خوب متولد شود اما بازیگر زیاد است. نور و حوزه های دیگر نیز پیشرفت خوبی داشته است. از نظر کیفیت آثار نمایشی، نه به دلیل اینکه اثر ما پذیرفته شده بخواهم زحمات دیگرعزیزان را نادیده بگیرم, اما شاهد خلاقیتی نبودم.

از نظر کیفیت برگزاری جشنواره، چون سالها دور بوده ام نمی توانم چیزی بگویم اما تازه شنیده ام که دو سال است مسئولیت برگزاری جشنواره برعهده انجمن نمایش بوده و این کار سختی است که همه راضی باشند. اما مشکلاتی هست که نمی توان به گردن یک نفر انداخت و باید ریشه یابی کرد. ما همیشه در دو مقوله پیشگیری و پیش بینی مشکل داشتیم.

اجرایی ۲۰ دقیقه اش بدون برق ادامه یافت و وقتی ما سالن را تحویل گرفتیم برق نبود، همه وسایل در شرایط بد آب و هوایی و روحی روی  دستمان مانده بود و نمیتوانستیم نورها را نصب کنیم. نزدیک ساعت ۴ برق آمد و ما یک ساعت زمان داشتیم که نور را ببندیم دکور را آماده و موسیقی را چک و به اجرا برویم که زمان فوق العاده کمی بود که نیم ساعت از سوی مسئولین به ما وقت اضافه داده شد اما نمایشی هم بود که با دو ساعت و نیم تاخیر اجرا رفت.

اکبری: ناگفته نماند در سالهای اخیر تلاش برای بهتر برگزار شدن جشنواره دیده شده و همانطور که آقای قلندری گفتند چگونگی برگزاری جشنواره و کمبودهایش به یک نفر بر نمی گردد. درآثار دیگر در حیطه متن و آثار ارایه شده از نظر کیفی پیشرفتی ندیدم. رابطه متقابل بین جامعه و هنر، از ضروریاتی ست که متاسفانه از سوی تولیدکنندگان آثار مورد غفلت قرار می گیرد و البته این مقوله ایست که باید ریشه یابی و آسیب شناسی شود و وقت زیادی برای پرداخت آن باید صرف شود.

مهر: آیا "همه دختولوک ها منم" که اثر برگزیده جشنواره استانی ست, حرفی برای رقابت در استانهای همجوار و جشنواره فجر دارد؟

اکبری: "همه دختولوک ها منم" از جمله متون نمایشی جدید است که برگرفته از دل اجتماع و یک آسیب اجتماعی ست. به هر حال کارگردان این اثر که نویسنده اش هم هست, در این رشته تحصیل کرده و کارشناس تئاتر است و مسلما تکنیک هایی که در دانشگاه فرا گرفته در این اثر بکار برده و در اختیار ما قرار داده که به امید خدا این تیم تمام تلاش خود را خواهد کرد؛ اما حمایت مسئولان را نیز می طلبد که در فضا و سالنی تمرین کنیم که بتوانیم از نور و دیگر عناصر برای قوت بخشیدن به کار استفاده کنیم نه اینکه مشکل مکان برای تمرین داشته باشیم.

قلندری زاده: بزرگ ترین مزیت و حساسیت این کار این است که یک کارگردان و یک نویسنده زن پشت آن است. این حساسیت دیده شد و باعث شد خانم زارعی از سمت برخی آقایان خیلی اذیت شود.

اکبری: بله، این اذیت ها به گونه ای بود که در شب دوم اجرای عموم، می خواستند مانع ادامه اجرای عموم در شب های دیگر شوند که خوشبختانه با درایت ریاست ارشاد، این مانع برطرف شد.

مهر: درخشان ترین سال جشنواره چه سالی بود؟چرا؟

قلندری زاده: ۷۹- ۸۰ چون دوران شکوفایی بود و درجه یک های هنر نمایش روی صحنه آمدند و داوران ملی و باسواد که خوشبختانه امسال هم ما داوران ملی داشتیم.

مهر: داوری داوران بیست و نهمین جشنواره استانی تئاتر هرمزگان (تیمی متشکل از خانم مریم معترف و آقایان اردشیر صالح پور و رحمت امینی) را چطور دیدید؟

محمد قلندری زاده: ما به عنوان افرادی در مورد داوری باید نظر خود را بگوییم  که کارمان برگزیده شده و همین صحبت کردن در این خصوص را سخت میکند. می خواهم به همه شرکت کنندگان در این جشنواره بگویم به وجدان خود رجوع کنید و یکبار دیگر از اولین اجرا تا آخرین اجرا در جشنواره را ببینند و مرور کنند, مطمئنن به این نتیجه خواهند رسید که داورها در همه زمینه ها عادلانه  داوری کردند.

شیما اکبری: با جسارت کامل اعلام میکنم برخلاف حواشی ایجاد شده بعد از اختتامیه, بزرگترین حسن این جشنواره انتخاب داوران ملی باسواد و با استقلال کامل در ارائه آرا بود. انتخاب ها همگی علمی صورت گرفت و مشخص بود تکنیک برای آنها مهم است همچنین متون نمایشی جدید که مشکلات جامعه را عینیت بخشد.

مهر: تجربه اجرا در جشنواره فجر را داشتید؟

اکبری: نه

قلندری: بله

مهر: از آنجا که در جشنواره فجر, برگزیدگان تئاتر سراسر ایران با حضور بازیگران مطرح تئاتر و سینما و نمایندگانی از کشورهای خارجی حضور دارند، و این گروه به عنوان نماینده استان هرمزگان و اولین گروه از این استان است که با یک کارگردان زن وارد این عرصه می شود، چه احساسی دارید؟ آیا حس اضطراب و ترس دارید یا نه می خواهید یک خودنمایی قوی ارائه دهید و استارتی برای معروف شدن و رفتن به سمت مقاصد بالاتر باشد یا محک زدن توانایی خود؟

اکبری: حس و حال خوب است اما نباید از برگزیده شدن در این مقطع استانی مغرور شد. تئاتر جایی برای خودنمایی نیست و هنرمندان اصیل هرگز تن به آفت خودنمایی نمیدهند. ما باید تلاشمان را دوچندان کنیم که بتوانیم به سطح کیفی بالاتری برسیم که در خور رویداد ملی فجر باشد.

قلندری زاده: "فجر" بزرگترین جشنواره در کل کشور است که برترینها از همه نظر, گروه ها, منتقدین و غیره آنجا هستند. من همیشه جشنواره فجر را کلاس درس می بینم. فرصتی برای دیدن، رشد کردن و مطالعه بصری. البته برای حضور در این جشنواره مشکلاتی هم هست که ایکاش حل شود مثلا از گروههای شهرستانی حمایت بیشتری شود برای دیدن اجراهای دیگر و اجراهای بین المللی و یا اینکه دغدغه اسکان نداشته باشیم و بتوانیم از آغاز تا پایان جشنواره در این رویداد حضور داشته باشیم.

مهر: در صحبتهای قبلی گفتید که تا به حال موفق به جذب حمایتهای دولتی و خصوصی نشدید, حال که موفق به ورود به این جشنواره با کیفیت بالا شدید، انتظار و خواسته شما از مسئولان و متولیان هنری فرهنگی چیست؟

قلندری: کافی است مسئولان ما فقط یک لحظه با خودشان فکر کنند و به خود بگویند اگر ما یک تیم نمایشی که نماینده استان است را تمام و کمال حمایت کنیم و آنها بتوانند یک اتفاق خوب در بزرگ ترین جشنواره تئاتر رقم بزنند، مزیت آن فقط برای تیم و خانم زارعی نیست و در واقع برای استان و خود اداره فرهنگ و ارشاد است. برای به ثمر رسیدن یک اثر نمایشی از آغاز تا پایان کلی هزینه می شود و گروههایی مثل ما که شانس بهره مندی حمایتهای دولتی و خصوصی نداریم باید از جیب کارگردان خرج شود که یک دهم این هزینه هم حمایت نمی شویم.

هر چند که هنر تئاتر هنر عشق و معرفت است اما مشکلات مالی گاه چنان فشاری وارد می کند که باعث گسست یک تیم خوب می شود.تمامی عوامل یک نمایش از نویسنده و کارگردان و بازیگر گرفته تا عوامل پشت صحنه، نیازهای مالی دارند، ساعتها زمان صرف می کنند و مسئولیت خانواده بر دوششان است و گاهی می بینیم پول کرایه هم نیست. مثلا نورهایی مورد استفاده در اجرایمان را باید کرایه می کردیم چون پلاتو مجهز به این نورها نیست و همه اینها پول می خواهد.

اینها درد است که باعث عدم پیشرفت می شود. ما تئاتری ها آدمهای پرتوقعی نیستیم حداقل موارد ضروری و واجب که خود مسئولین هم می دانند از گروههای نمایشی دریغ نکنند. جدای از اینها برای آماده شدن در جشنواره فجرباید سالنی در اختیار داشته که بتوانیم با عناصری چون نور و ابزارهای صوتی و دکور تمرین کنیم.

اکبری: بله متاسفانه شرایط به گونه ایست که به جای اینکه ما تمام توانمان را صرف تمرین و قوت بخشیدن به اثرمان کنیم، باید دغدغه های دیگر داشته باشیم. چرا هنرمند که وقت خود را بدون هیچ منتی صرف اعتلای فرهنگ و هنر می کند و چه شبها که نویسنده و کارگردانی از خواب خود می گذرد، باید از جیب هم خرج کند؟ چرا باید دغدغه مکان مناسب برای تمرین داشته باشیم، دغدغه لباس و دغدغه های دیگر.

ما اجرای عموم رفتیم بعد وارد جشنواره استانی شدیم و حال به جشنواره فجر ورود کردیم اما هنوز نتوانستیم به دلیل مشکلات مالی طراحی لباسمان را اجرا کنیم و از لباسهایی که در خانه داشتیم استفاده کردیم. حتی طراحی صحنه ما کامل نشد. همین اوایل امسال ما در جشنواره ملی موج با اثری به نام "آپارتمان خالی" مقام برگزیده را کسب کردیم اما هیچ مسئولی از ما حمایت نکرد و تا یک ساعت قبل از اجرا دغدغه مالی برای تهیه وسایل لازم همراه کارگردان و تیم بود.

مهر: پیشنهاد من به شما این است که برای آمادگی لازم از هر نظر قبل از حضور در جشنواره فجر, ۳ اجرای عموم دیگر هر کدام به مدت ۱۰ شب در بندرعباس و شهرستانها بروید. آیا در این خصوص برنامه ای دارید؟

قلندری زاده: بله و این مستلزم این است که مسئولان سالن در اختیار ما بگذارند و بتوانیم کمبودهایی که به آن اشاره شد برطرف کنیم.

یادمه سالها پیش با نمایش "رنگ زدن خانه فراموش شده" به جشنواره فجر راه یافتیم و بعد از اجرا دیگر اسکان نداشتیم لذا مجبور شدیم درآن هوای سرد در پارک لاله آتش درست کنیم و دورهم جمع شویم تا ساعت یک ونیم بامداد که توانستیم برای خانمها مکان تهیه کنیم و خودمان تا صبح در پارک خوابیدیم.

مهر: جدا از موارد گفته شده ضروری ترین انتقادتان به تئاتر فعلی استان چیست؟

قلندری زاده: زمانی انگ بیسوادی به اجتماع هنری چسبیده بود. یعنی می گفتند مجموعه هنرمند تئاتر دور هم جمع شده اند که هیچکدام از دانش آکادمیک برخوردار نیستند. خوشبختانه با وجود دانشگاه فرهنگ و هنر این معضل حل شد. اما معضل بزرگ تئاتر استان عدم کار کردن و در نتیجه اجرای عموم است. باید مدام کار کرد و اجرا رفت.

اکبری: اینکه مداوم کار تولید شود و اجرای عموم داشته باشیم موافقم اما با دست خالی و بدون حمایت نمیشود. اینکه عده ای میگویند باید از طریق اجرای عموم درآمدزایی شود باید بگویم از این طریق شاید فقط پول کرایه بازیگر هم جبران نشود.

قلندری: عدم وجود حمایت مالی تاثیر زیادی بر خروجی آثار دارد. تصور کنید اگر بازیگر تئاتر، کارگردان، نویسنده و تمامی عوامل درگیر تولید یک اثر نمایشی بیمه باشند و حقوق دریافت کنند، به جرات می گویم هنرمند چندین برابر از وظیفه ای که دارد، تاثیر مثبت بر جامعه می گذارد و در این شرایط است که هنرمند به شکوفایی و خلاقیت می رسد و رشد می کند و جامعه نیز.

مهر: چه کسی باید به هنرمند حقوق بدهد؟ وقتی انجمن بوجود می آید یعنی بخش خصوصی یعنی باید خودکفا باشد و به دنبال آیتم های درامدزایی برود. آیا تئاتر باید همچنان در بخش خصوصی به حیات خود ادامه دهد یا سایه دولت بیشتر معطوف نظارت ها نباشد و حمایت همه جانبه داشته باشد؟

قلندری زاده: ما سالهاست وقتی به هم می رسیم این سوال را از خود می پرسیم که چطور به یک زندگی حرفه ای در هنر برسیم که پول بدست آوریم. این سوال همچنان باقی ست. ما اسپانسر حرفه ای هنر نداریم. فورا این گزینه به ذهنشان می رسد که اگر n تومن هزینه کنم چه بازدهی برایم دارد یا چه اعتباری؟

اکبری: که البته برای همه گروهها این فرصت بوجود نمی آید چون افراد بانفوذ پشت همه گروهها نیست که حمایت شوند. من فکر میکنم دولت باید از لحاظ مالی فکری برای پیشرفت هنر کند.

قلندری زاده: اگر رفتن به سمت بخش خصوصی با متدهای روز جهان تطبیق داده شود، موافقم وگرنه مثل تجربه بسیاری از شرکت ها و بخش های خصوصی که باعث نابودی شان شد، نه.

اکبری: من اعتقاد دارم دولت نباید حمایتهای مالی خود را از هنر سلب کند. وظیفه ی چه کسی ست که ۳ درصد سود سالیانه بخش های خصوصی ,ارگانها و شرکت ها, گمرک و پالایشگاه و غیره را که باید صرف فعالیت های هنری فرهنگی شود, زنده کند؟ مثلما مسئولین ما در سطوح مدیریتی دولتی. و خوشبختانه چرا فقط بخشی از این ۳ درصد زنده میشود برای ورزش؟ چه فرقی بین مسئولین ورزشی و هنری وجود دارد؟

مهر: رسالت مطبوعات در برابر هنر تئاتر چیست؟

اکبری: بعد اطلاع رسانی رویدادهای هنری را بیشتر تقویت کنند نه فقط  آثار دوستانشان یا آثار سفارش شده را انعکاس دهند. همیشه این سوال در ذهنم بوده که چرا از همه رویدادهای هنری خبر تهیه نمی شود؟ وظیفه خبرنگار هنری چیست؟ انعکاس همه رویدادهای هنری یا فقط تعداد محدودی که همیشه به افرادی خاص محدود می شود؟!

قلندری زاده: جدی گرفتن هنر تئاتر نیاز به تبلیغات دارد که یکطرف آن همین جراید و خبرگزاری هاست که هرچقدر تخصصی تر برخورد کنند مطمئنن بازخورد بهتری در بین مردم خواهد داشت. جای مصاحبه های تخصصی بسیار خالیست.

مهر: آقای قلندری چرا ۱۴ سال مکث و غیبت داشتید؟

همیشه بر این باور بودم که هنر زندگی- زندگی زیبا داشتن- بسیار زیباتر از هنری ست که ما در آن غوطه وریم و همه چیز خود را فدایش کرده ایم. بخشی از دلایل این ۱۴ سال مکث برمی گردد به مسائل خصوصی. از آنجا که آدم آرمان گرا و ایده الی بوده و هستم, متاسفانه در آن پروسه زمانی این ایده آلها و باورها نتوانست جوابگو باشد و به سمت دیگری رفت نه به سمت هنر ناب. دلیل دیگر مسئولیت و وظیفه در قبال خانواده بود. هنر تئاتر هیچگاه تامین داده های مالی زندگی نبوده و نیست لذا برای اینکه مشکلات مالی را حل کنم و زندگی زیبا داشته باشم, نیاز بود که به زندگی ام برسم که متاسفانه مشکلات که هست, ۱۴ سال فرصت های هنری را نیز از دست دادم.

مهر: در این گفتگو به نکاتی اشاره شد که نیاز میبینم در فرصت های دیگربا دعوت از مسئولین و کارشناسان هنری به آن پرداخت شود. اینکه چه کسی باید از تئاتر حمایت کند؟ آیا این نیاز دیده میشود که تئاتر و مشاغل مربوط به آن, از سمت دولت شغل تلقی شود وبیمه باشد یا باید به سمت آیتم های درامدزایی خصوصی سازی رفت؟ اگر اینطور است راهکار مشخص و شفاف برای حرفه ای کردن این هنر چیست؟

بحران مالی در هنر همیشه هنر را به جهت هایی برده که شاید سطح سلیقه تماشاگر را نزول داده مثل تولد فیلم های گیشه ای در سینما یا پیدایش و شکل گیری گروههای طنزی که در جشنهای دولتی و ارگانی برای نیم ساعت اجرا پول قابل توجهی دریافت میکنند. چه باید کرد که هنرمندان ما برای اجرای یک نمایش یا شرکت در یک جشنواره مشکلات عدیده مالی نداشته باشند تا به یک خروجی قابل قبول رسید که بازتاب خوبی در بین تماشاگر عام داشته و به درآمدزایی رسید؟ چطور باید فرهنگ تئاتر دیدن ایجاد شود؟ دولت چه نقشی دارد؟ چه زیرساخت هایی نیاز است؟ و چه تغییراتی لازم است ومقدماتش چیست؟ در آینده نزدیک منتظر گفتگوهای دیگر باشید.