گروه فرهنگ و ادب هنرآنلاین: نوشتن داستان های تاریخی، کار چندان ساده ای نیست چراکه نویسندگان این حوزه هم باید به اصل تاریخ وفادار بمانند و هم اصول ابتدایی و اساسی داستان نویسی را رعایت کنند. این نوشتن زمانی دشوارتر می شود که نویسندگان بخواهند درباره زندگی پیامیر اسلام و امامان و واقعه‌ای چون عاشورا بنویسند. حال اگر درپی این باشند که کودکان را مخاطب قرار دهند و آنها را با زندگی این بزرگواران آشنا کنند، کار به مراتب دشوارتر می شود؛ زیرا جذابیت و فانتزی، اصل نوشتن برای بچه هاست در حالی که شاعران و نویسندگان کودک نمی توانند راه بر تخیل خود باز کنند و تنها به دنبال نوشتن داستانی خیال انگیز و جذاب برای کودکان درباره مفاهیم و شخصیت های دینی باشند، همچنان که نمی توانند به حواشی و شخصیت های فرعی بپردازند زیرا کودکان آشنایی چندانی با این گونه حاشیه ها ندارند و نویسندگان در درجه نخست باید آنان را با نمایی کلی از زندگی پیامبران و امامان و رویدادهای بزرگی چون عاشورا آشنا کنند.

جعفر ابراهیمی (شاهد)، شاعر و نویسنده کودک و نوجوان در گفت‌وگو با هنرآنلاین، نوشتن درباره شخصیت های دینی را کار بسیار دشواری می داند، به ویژه برای کودکان. زیرا شاعران و نویسندگان، هم باید با دین و شخصیت های دینی آشنا باشند و هم ذهن و زبان کودکان را بشناسند.

نویسنده کتاب "آن مرد بازی می کند" که به بخش هایی از زندگی و رفتار پیامبر اکرم(ص) می پردازد، توجه به دین و شخصیت های دینی را ضروری می داند و می گوید: بچه ها باید با تعالیم دینی آشنا باشند و به درک درستی از جهان هستی دست پیدا کنند. همچنین باید شخصیت های بزرگ مذهبی را بشناسند تا با عالی ترین نمونه های یک انسان کامل آشنا شوند. به همین دلیل بهتر است نویسندگان در قالب داستان های زیبا و جذاب به معرفی این بزرگان به عنوان بهترین الگوهای دینی بپردازند.

ابراهیمی، اغراق را آفت داستان های دینی می داند و براین باور است که وقتی پیامبر، وحی را تنها عامل تفاوت خود با دیگران می داند چرا نویسندگان باید در به تصویرکشیدن چهره و شخصیت بزرگان دین، آنقدر اغراق کنند و این بزرگواران را چنان فرازمینی جلوه دهند که هیچ جوان و نوجوانی نتواند به آنان نزدیک شود و از رفتار و گفتارشان الگوبرداری کند.

کسانی که برای کودکان از شخصیت های دینی می نویسند باید علاوه بر شناخت شخصیت، ذهن و زبان کودکان را هم بشناسند و با نیاز و خواسته آنها آشنا باشند. ابراهیمی در پاسخ به این پرسش که بهتر نیست نویسندگان به حواشی یک اتفاق بپردازند یا به جای توجه به شخصیت اصلی و محوری به شرح و تفسیر درباره شخصیت های فرعی روی آورند، می گوید: اگر کتاب های "ظهر روز دهم" از قیصر امین پور یا "روز واقعه" از بهرام بیضایی نوشته می شود و به حواشی می پردازد، به این خاطر است که مردم ما با واقعه عاشورا آشنا هستند اما کودکان آن گونه که باید و شاید با شخصیت ها و رویدادهای دینی آشنا نیستند و نویسندگان باید در نگارش داستان های دینی به حافظه خوانندگان و پیش زمینه های ذهنی آنان توجه کنند.

ابراهیمی داستان را قالب بهتری برای گفتن از شخصیت های دینی می داند زیرا شعر برای بیان احساسات و هیجانات آنی به کار می رود و در این قالب تنها می توان داستانی از داستان های زندگی پیامبر و امامان را بازگفت.