سرویس معماری هنرآنلاین: شکوه و زیبایی معماری ایران به ویژه در دوره اسلامی، به تزیین و آرایش آن بستگی دارد. هنر والای اسلامی از هنرهای تزیینی و کاربردی گرفته تا احداث بزرگترین بناهای مذهبی اهمیت و اعتبار ویژهای برخوردار است که با تکیه بر تزئیناتی چون آیینه کاری، آجرکاری، گچبری، کاشیکاری، حجاری، منبتکاری و نقاشی در سراسر دوران اسلامی رواج داشته و در هر دورهای با امکانات آن روزگاران پیشرفت کرده است.
یکی از موضوعات مهم در این زمینه استفاده از قوانین انعکاس نور با آئینهکاری راهروها و سقفها است تا نور بیشتری به داخل بنا وارد شود، نمونه این اتفاق در تمامی بناهای مذهبی باقی مانده از دوران صفوی افتاده است، هنر آئینهکاری منحصرا به ایران اختصاص داشته و در دوران قاجاریه به اوج شکوفایی خود رسیده است؛ از جمله بناهای آیینه کاری شده در دوران قاجار تالار آیینه است؛ تالار آئینه همزمان با تالار سلام در حدود سال ۱۲۹۱ قمری ساخته شد و با آنکه چندان بزرگ نیست ولی به علت معروفیت و زیبائی آیینهکاریهای سقف و دیوارهایش شهرت فراوان یافته است. طرح و معماری تالار سلام و آیینه و سرسراها و حوضخانههای مربوط به آن با میرزا یحییخان معتمدالملک وزیر بنایی بوده است. ساختمان تالار با آنکه در حدود سال ۱۲۹۴ قمری پایان یافته بود. ولی تزئینات و آیینهکاریها و گچبریهای آن تا سال ۱۲۹۹قمری ادامه یافت
به تازگی واژه معماری دوران اسلامی جایگزین معماری اسلامی شده اشت، مهمترین ویژگی معماری دوران اسلام بسترسازی سیر انسان از کثرت به وحدت عنوان شده است و بد نیست یادآور شویم که این معماری از بعد هنری، ساختاری جهانی و فراتر از زمان و مکان دارد.
یکی از دلایلی که معماری اسلامی به معماری دوران اسلامی تغییر پیدا کرد توجه به این نکته است که متخصصان این حوزه معتقدند معماری اسلامی وجود ندارد بلکه معماری دوران اسلام درست است چرا که اسلام مبتنی بر مجموعهای از اصول فکری و اعتقادی است که این اصول حقیقی، کلی، ازلی، ابدی و غیر نسبی هستند در حالیکه مسلمانان انسانهایی نسبی بوده و در نتیجه آثار معماری آنها هم نسبی و وابسته به شرایط زمان و مکان خواهد بود بنابراین بهتر است بگوئیم معماری دوران اسلام.
یکی از ویژگیهای معماری دوران اسلامی بسترسازی سیر انسان از کثرت به وحد است. معماری دوران اسلامی علاوه بر ظاهری زیبا، باطنی عمیق و انسانی و با صفا دارد همچنین معماری این دوره ضمن رعایت دستاوردهای علوم تجربی با روح و دل انگیز است به این معنا که حس، عقل و روح را تغذیه میکند.
اصل عنصر فضا در معماری دوران اسلام محل حضور انسان است و سایر عناصر نظیر بدنهها و اجزاء ساختمان بر مبنای آن هویت مییابند. در معماری اسلام علاوه بر فضای سرپوشیده داخلی، فضای سرباز و سرسبز خارجی یعنی حیاط مرکزی هم از اهمیت فوق العادهای برخوردار است همچنین در معماری این دوره سقف مانند کف طراحی نمیشود بلکه کف با الهام از بستر طبیعت هموار و مسطح است و سقف با الهام از آسمان لایتناهی و کهکشانی طراحی میشود.
تنها عنصر شاخص و جاذب در نمای خارجی سردر یا ایوان ورودی است که چون طاق نصرتی برای ورود انسان طراحی میشود و این به منزله اهمیت بخشیدن به انسان در مقابل توده ساختمان خواهد بود. ساختمان مجسمه نیست بلکه ایمنگاه انسان است. در معماری دوران اسلام فضاها بر حسب کارکردشان درجه بندی میشوند: در شهرها، فضاهای مذهبی و فرهنگی، قلب و کانون و نماد برجسته شهر هستند و سایر عناصر فضایی بر حسب نوع عملکردشان درجه بندی و مکان یابی میشوند. در داخل بناها و خانهها هم، فضاهای جمعی در محور اصلی و فضاهای فردی و خدماتی و عبوری در حاشیه قرار میگیرند.
در معماری دوران اسلام همیشه کانون فضا متناسب با حضور انسان خالی است. در نماها از تقسیمات سه دربی و پنج دربی استفاده میشود که محور مرکز فضای خالی یا پنجره یا درب ورودی باشد. در حیاط داخلی، نقطه مرکزی آب نما است که سیالترین و مواجترین و در عین حال شفافترین و روح بخشترین عنصر طبیعی ست و از آنجا که آسمان را در دل خود دارد روح انگیز و فرح بخش خواهد بود. از ساختن هر چیز بیهوده و غیر مفید در معماری دوران اسلامی به شدت پرهیز میشود و در عین حال سعی بر تأمین مجموع نیازهای مادی و معنوی انسانها خواهد بود همچنین در این دوره از تزئینات نامناسب و ناهنجار و غیر ضروری به مفهوم تزئین آنچه زمینی و مادی است، استفاده نمیشود ولی همواره فاخر و غنی است و از کلام الهی، اشعار عارفانه، نقوش و بافتهای هندسی و از رنگهای متنوع و مناسب به طور شایسته و به جا بهره برداری میکند.
این معماری علاوه بر اینکه هماهنگ با محیط زیست و اقلیم طراحی میشود، تأمین کننده مجموع نیازهای مادی و روحی انسانها است، همچنین معماری دوران اسلامی به دلیل اصالت بخشیدن به نیازهای فطری و نوعی انسانها و در عین حال احترام به دستاوردهای تجربی و تربیتی و کسبی آنان، قابلیت کاملی برای جهانی شدن را دارد.
در بیان ویژگیهای معماری دوران اسلامی که میتواند این معماری را بین المللی دانست حکمت نظری اسلام چون فطرت بالقوه و نوعی است که در آن انسانها را به عنوان اصول ازلی، ابدی، فرازمانی، فرامکانی و مبتنی بر وحی و کلام الهی که عقل کل است پذیرفته و از طرفی حکمت عملی اسلام بر اساس عدل به معنای قرار دادن هر چیز در جای مناسب و شایسته خود استوار است.
حکمت عملی اسلام در مقام عمل نسبی بودن و وابسته بودن به مجموع شرایط زمانی و مکانی نظیر اصل اضطرار، مصلحت یا احکام ثانویه را پذیرفته و اجتهاد خبرگان را بر مبنای اصول میپذیرد در عین حال به تجربیات تربیتی و کسبی فرهنگها و اقوام احترام میگذارد و مراتب کمال را مرحلهای میداند بنا بر این از بعد فلسفه هنر و زیبایی، ساختاری جهانی و فرا زمانی و فرا مکانی و کامل را ارائه میکند.